English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
semi luxury goods U کالاهای نیمه تجملی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fancy goods U کالاهای تجملی
luxury goods U کالاهای تجملی
intermediate stock U کالاهای نیمه تمام
semi finished goods U کالاهای نیمه ساخته
semi durable goods U کالاهای نیمه بادوام
overlapped U نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlap U نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlaps U نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
consolidation container U کانتینر کالاهای عمومی جعبه حمل کالاهای مشترک
branded goods U کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
producer's goods U کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
collective goods U کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
interlap U چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند
seahorse U رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
seahorses U رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
fancy U تجملی
fancying U تجملی
de luxe U تجملی
luxury good U تجملی
deluxe U تجملی
fanciest U تجملی
fancies U تجملی
luxe U تجملی
fancied U تجملی
luxury spending U مخارج تجملی
conspicious consumption U مصرف تجملی
trappings U یراغ تجملی
fancy fair U بازارکالای تجملی
conspicuious consumption U مصرف تجملی
luxurious U دارای زندگی تجملی
doll up <idiom> U لباسهای تجملی پوشیدن
edition de luxe U چاپ فریف یا تجملی
decked out <idiom> U لباسهای تجملی پوشیدن
perishable goods U کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
pmos U ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
cmos U روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
imbricate U نیمه نیمه روی هم گذاشتن
semipublic U نیمه عمومی نیمه دولتی
semilustrous U نیمه درخشان نیمه مجلل
splices U نیمه نیمه رویهم گذاشتن
spliced U نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splicing U نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splice U نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semi naufragium U نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
half life U نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
beneficial occupancy U اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
from mid may to mid june U از نیمه ماه تا نیمه ماه جون
goods in transit U کالاهای عبوری
necessities U کالاهای ضروری
goods on consignment U کالاهای امانی
goods inwards U کالاهای دریافتی
commercial items U کالاهای تجارتی
complementary goods U کالاهای مکمل
goods receiving U کالاهای دریافتی
collective goods U کالاهای جمعی
capital goods U کالاهای سرمایهای
consumables U کالاهای مصرفی
consumer goods U کالاهای مصرفی
durable goods U کالاهای بادوام
luxury goods U کالاهای تشریفاتی
durables U کالاهای بادوام
exports U کالاهای صادراتی
differentiated products U کالاهای ناهمگن
imports U کالاهای وارداتی
differentiated products U کالاهای متفاوت
substitute goods U کالاهای جانشین
consumption goods U کالاهای مصرفی
available goods U کالاهای موجود
expendable supplies U کالاهای مصرفی
goods intake U کالاهای دریافتی
visibles U کالاهای مرئی
merit goods U کالاهای مطلوب
purpose made U کالاهای خاص
merit goods U کالاهای ایده ال
producer goods U کالاهای تولیدی
producer goods U کالاهای سرمایهای
producer's goods U کالاهای مولد
prohibited goods U کالاهای ممنوعه
intermediate goods U کالاهای واسطه
proprietary goods U کالاهای اختصاصی
attractive goods U کالاهای جذاب
investment goods U کالاهای سرمایهای
inwards goods U کالاهای وارداتی
labor intensive goods U کالاهای کاربر
public goods U کالاهای عمومی
supporting goods U کالاهای حمایتی
Consumer ( consrmers ) goods . U کالاهای مصرفی
social good U کالاهای اجتماعی
heavy goods U کالاهای سنگین
social good U کالاهای عمومی
hazardous goods U کالاهای خطرناک
intermediate goods U کالاهای واسطهای
nondurable goods U کالاهای بی دوام
spot goods U کالاهای موجود
soft goods U کالاهای بی دوام
mixed goods U کالاهای مختلط
nonessential goods U کالاهای غیر اساسی
stock accounting U حساب کالاهای موجود
nondurable consumer goods U کالاهای مصرفی بی دوام
goods inwards U کالاهای درحال تحویل
commodity loading U بارگیری کالاهای مختلف
competitive goods U کالاهای مورد رقابت
fabrication U کالاهای ساخته شده
prohibited goods U کالاهای منع شده
consumer durables U کالاهای مصرفی پر دوام
consumer durable goods U کالاهای مصرفی بادوام
durable consumption goods U کالاهای مصرفی بادوام
principle of exclusion U در مورد کالاهای خصوصی
consumer nondurables U کالاهای مصرفی بی دوام
perishable goods U کالاهای فاسد شدنی
damaged shipments U کالاهای اسیب دیده
man made goods U کالاهای ساخت بشر
overdue goods U کالاهای تحویل نشده
visibles U کالاهای قابل رویت
free list U صورت کالاهای بی گمرک
spot goods U کالاهای اماده تحویل
soft goods U کالاهای مصرف شدنی
finished goods U کالاهای اماده فروش
stock market U بورس کالاهای مختلف
goods intake U کالاهای درحال تحویل
finished goods U کالاهای ساخته شده
stock markets U بورس کالاهای مختلف
service stock U اماد و کالاهای جنگی
goods receiving U کالاهای درحال تحویل
secondhand goods U کالاهای دست دوم
farm price supports U حمایت از قیمت کالاهای کشاورزی
consumer credit U اعتباربرای خرید کالاهای مصرفی
cataloguing U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
finished goods stock U موجودی کالاهای تمام شده
Nothing to declare U همراه نداشتن کالاهای گمرکی
Goods to declare U همراه داشتن کالاهای گمرکی
surplus U مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
general cargo rates U نرخهای حمل کالاهای متفرقه
silk manufactures of home U کالاهای ابریشمی ساخت میهن
rationed goods U کالاهای جیره بندی شده
catalogs U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
intermediate stock U موجودی کالاهای درحال ساخت
consumer price index U شاخص قیمت کالاهای مصرفی
job lot U کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
job lots U کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
jetsam U کالاهای به دریا ریخته شده
excise taxes U مالیات برفروش کالاهای کثیرالمصرف
catalogue U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
surpluses U مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
cataloging U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloged U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
delivery note U فهرست کالاهای در حال حمل
ten cent store U فروشگاه دارای کالاهای ارزان
catalogued U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
index of consumer prices U شاخص قیمت کالاهای مصرفی
marketable goods U کالاهای قابل عرضه به بازار
catalogues U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
articlcs of virtu U کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
extreport trade U صادرات مجدد کالاهای وارداتی
semifinal U مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
consumable U اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
packing list U صورت کالاهای بسته بندی شده
cornering the market U خرید کلی و یکجای کالاهای بازار
salvor U نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
demand factors U جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
combination carrier U کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
finished U کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند
bonded store U انباری که کالاهای وارداتی در ان نگهداری میشود
durable goods U کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
goods on approval U تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
stores U کالاهای ذخیره شده در انبار انبارها فروشگاهها
field stockade U کالاهای انبار شده در صحرا یا میدان جنگ
window shop U به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
discriminating tariff U شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
flag discrimination U مخالفت یک کشور با حمل کالاهای خود توسط کشتیهای غیر
group contracts U قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
prize of war U کشتیها یا کالاهای به غنیمت گرفته شده در بندر یا دریا درزمان جنگ
window shopper U کسی که فقط از پشت ویترین کالاهای عرضه شده راتماشا میکند
Best before: U تا این تاریخ مصرف شود : [برچسب روی کالاهای فاسد شدنی]
just in time U روشی درتدارک مواد که در ان کالاهای مورد نظر درست در زمان نیاز دریافت میشود
trade restrictions U جلوگیری از ورود کالاهای خارجی به کشور است از طریق وضع قوانین گمرکی و سودبازرگانی
in noon of night U در نیمه شب
part way U نیمه
mid- U نیمه
mid U نیمه
semis U نیمه
stiffish U نیمه شق
midnight U نیمه شب
half deck U نیمه پل
moiety U نیمه
division line U خط نیمه
semi U نیمه
customs union U مجموعهای از چند کشور که کالاهای یکدیگر را بدون حقوق وعوارض گمرکی وارد و صادرمی کنند
semitropic U نیمه گرمسیری
solid state U نیمه هادی
semi skilled U نیمه ماهر
second half U نیمه دوم
semiterrestrial U نیمه خاکی
semi official U نیمه رسمی
semi trailer U نیمه یدک
shaly clay U رس نیمه بلوری
quasi private U نیمه خصوصی
quasi commercial U نیمه بازرگانی
semitransparent U نیمه شفاف
quasi concave U نیمه مقعر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com