Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
knobstick
U
کارگریکه که بااعتصاب کارگران همراه نیست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wire
U
کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
wires
U
کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
unbundled software
U
نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
attribute
U
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
attributing
U
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
attributes
U
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
All is not gold that glitters.
<proverb>
U
هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
winchester disk
U
دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
step frame
U
استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
peer to peer network
U
شبکه همراه به همراه
workers
U
کارگران
labours
U
کارگران
blue collar employees
U
کارگران
transparent
U
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparently
U
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
farm labors
U
کارگران مزارع
labor service
U
اتحادیه کارگران
dormitory-suburb
U
خوابگاه کارگران
Company town
U
شهرک کارگران
farm labors
U
کارگران کشاورزی
labor unions
U
اتحادیه کارگران
workforce
U
شمار کارگران
industrial workers
U
کارگران صنعتی
labourunion
U
اتحادیه کارگران
foreman
U
مباشر کارگران
labour union
U
اتحادیه کارگران
skilled workers
U
کارگران متخصص
picket line
U
صف کارگران اعتصابی
wildcat strike
<idiom>
U
اعتصاب کارگران
labor union
U
اتحادیه کارگران
picket lines
U
صف کارگران اعتصابی
manual workers
U
کارگران دستکار
foremen
U
مباشر کارگران
leaving files open
U
به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
work people
U
کارگران طبقه کارگر
griddle
U
غربال سیمی کارگران
the men were locked out
U
در را بروی کارگران بستند
profit sharing
U
سهم کارگران از سود
griddles
U
غربال سیمی کارگران
waterside workmen
U
کارگران کنار دریا
profit-sharing
U
سهم کارگران از سود
caboose
U
اطاق کارگران قطار
industrial workers of the world
U
کارگران صنعتی جهان
his parentage isunknown
U
اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
to unionise
[British E]
U
متحد کردن
[مثال کارگران]
to unionize
[American E]
U
متحد کردن
[مثال کارگران]
All of the workers want to go.
U
تمام کارگران می خواهند بروند
it spells ruin to the workmen
U
متضمن خانه خرابی کارگران است
truck system
U
اصول دادن کالا به جای دستمزد به کارگران
section gang
U
دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
barracked
U
منزل کارگران کلبه یا اطاقک موقتی انبارکاه
section crew
U
دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
double time
U
پرداخت دستمزد کارگران به دو برابر مقدار عادی
barrack
U
منزل کارگران کلبه یا اطاقک موقتی انبارکاه
barracking
U
منزل کارگران کلبه یا اطاقک موقتی انبارکاه
it is past all hope
U
جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
countervailing power
U
مثلااتحادیه کارگران که درواکنش به قدرت تولید کننده انحصاری ایجاد میشود
Most home helps prefer to live out.
U
بسیاری از کارگران خانگی ترجیح می دهند بیرون از خانه زندگی کنند .
collective bargaining
U
مذاکرات دسته جمعی مذاکرات بین موسسات متشکل از کارگران و کارفرمایان برای بهبود کار
it is inexpedient to reply
U
پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
electronic cottage
U
مفهوم اجازه دادن به کارگران برای اینکه در خانه بمانند و کارها را توسط بکارگیری ترمینالهای کامپیوتر که به یک دفترمرکزی متصل میباشد انجام دهند
non concurrent
U
نا همراه
bundled
U
همراه
comrades
U
همراه
participants
U
همراه
participant
U
همراه
secondary planet
U
همراه
comrade
U
همراه
along
U
همراه
attendants
U
همراه
acologte
U
همراه
concomitant
U
همراه
to fight with the enemy
U
همراه = با
accompanied by
U
همراه
company
U
همراه
attendant
U
همراه
accompanying
U
همراه
in company with
U
همراه
companies
U
همراه
on
U
همراه
mid-
U
همراه با
mid
U
همراه با
to keep company with
U
همراه بودن با
convoy
U
همراه رفتن
to come along
U
همراه امدن
companion
U
همراه همدم
accompanying fire
U
اتش همراه
unbundled
U
غیر همراه
convoys
U
همراه رفتن
come along with me
U
همراه من بیائید
compeer
U
قرین همراه
indiental music
U
موزیک همراه
spasmodically
U
همراه با انقباضات
accompanying supplies
U
تدارکات همراه
associated sound
U
صدای همراه
spasmodic
U
همراه با انقباضات
accompanying cargo
U
بار همراه
accompanying sound
U
صدای همراه
accompanier
U
همراه مصاحب
good luck to you
U
خدا به همراه
accompany
U
همراه بودن
accompanies
U
همراه بودن
door bundle
U
بار همراه
attend
U
همراه بودن
attending
U
همراه بودن
accommpanying element
U
عنصر همراه
escort
U
همراه بدرقه
sick headache
U
سردرد همراه با
go along
U
همراه رفتن
escorted
U
همراه بدرقه
accompanied
U
همراه بودن
bon voyage
U
خدا به همراه
fraught
U
دارا همراه
escorts
U
همراه بدرقه
escorting
U
همراه بدرقه
attends
U
همراه بودن
unaccompanied
U
بدون همراه
to go along
U
همراه شدن
to accompany
U
همراه شدن
Accompanied by. Together with .
U
به اتفاق (همراه )
on one's coat-tails
<idiom>
U
همراه کس دیگر
to accompany
U
همراه کسی رفتن
participative
U
انبازی کننده همراه
amaurotic idiocy
U
کانایی همراه با نابینایی
japko chagi
U
ضربه پا همراه گرفتن پا
corps artillery
U
توپخانه همراه سپاه
kick boxing
U
بوکس همراه با لگد
attendants
U
همراه نگهبان کشیک
attendant
U
همراه نگهبان کشیک
typhoons
U
توفان همراه با باران
savate
U
بوکس همراه با لگد
incorrect
U
نادرست یا به همراه خطا
to carry a watch
U
ساعت همراه داشتن
herewith
U
همراه این نامه
to go along
U
همراه کسی رفتن
wave off
U
فرود همراه با سایش
Bring your friend along.
U
دوستت را همراه بیاور
typhoon
U
توفان همراه با باران
bitumen macadam
U
سنگریزی همراه با قیر
ice storm
U
طوفان همراه باتگرگ
bundled software
U
نرم افزار همراه
strikes
U
اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
strike
U
اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
thunderstorm
U
توفان همراه بااذرخش وصاعقه
thunderstorms
U
توفان همراه بااذرخش وصاعقه
door bundle
U
بار پرتابی همراه با چترباز
to call on the cell phone
U
با تلفن همراه زنگ زدن
to cell phone
U
با تلفن همراه زنگ زدن
landing attack
U
تک همراه با پیاده شدن به ساحل
I have nothing to declare.
کالای گمرکی همراه ندارم.
grand mal
U
صرع همراه با تشنج وغش
dysuria
U
ادرار همراه با سوزش واشکال
Goods to declare
U
همراه داشتن کالاهای گمرکی
Nothing to declare
U
همراه نداشتن کالاهای گمرکی
chaperone
U
همراه دختران جوان رفتن
aerial cartwheel
U
مارپیچ همراه با پرش وچرخش
chaperon
U
همراه دختران جوان رفتن
to bid a persong
U
به کسی خدابه همراه گفتن
company
U
گروهان همراه کسی رفتن
to go along
U
همراه رفتن همراهی کردن
companies
U
گروهان همراه کسی رفتن
thundershower
U
رگبار همراه با رعد وبرق
chaperons
U
همراه دختران جوان رفتن
chaperones
U
همراه دختران جوان رفتن
RIFF
U
ماده بزرگ همراه ID RIFF.
hit it off with someone
<idiom>
U
بهترین همراه با کسی داشتن
piracy
U
هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
sob
U
همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
joint product offer
U
فروش یک کالا همراه با کالای دیگر
sobbed
U
همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
sobs
U
همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
striptease
U
رقص همراه با برهنگی تدریجی رقاصه
chaperon
U
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
sobbing
U
همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
cell phone users while driving
U
کاربران تلفن همراه درحال رانندگی
coloratura
U
خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
callithump
U
رژه پر سروصدایی همراه باکرنا و بوق
indiental music
U
ساز و اوازی که با نمایشی همراه باشد
oratorio
U
قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
oratorios
U
قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
coloraturas
U
خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
ballets
U
اسکی همراه با موسیقی وحرکات اکروباتیک
ballet
U
اسکی همراه با موسیقی وحرکات اکروباتیک
Do you have nothing to declare?
U
آیا کالای گمرکی همراه دارید؟
multidimensional
U
تعداد آرایههای موازی به همراه عمق
sidestep traverse
U
صعود پلهای همراه باسرخوردن بجلو
chaperons
U
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
oxidative phosphorylation
U
فسفریل دار کردن همراه بااکسایش
chaperones
U
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
chaperone
U
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
real number
U
عددی که با بخش کسری همراه است .
rear takedown with outside singleleg byl
U
زیریک خم میانکوب همراه بااقل ازچپ
subscripted variable
U
عنصری در آرایه که با یک همراه معرفی میشود
dictatorship of proletariat
U
اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
cantata
U
شعری که با اوازیکنفری همراه موسیقی خوانده شود
desks
U
میز نوشتن در شرکت معمولاگ همراه با رسام ها
share
U
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
milk leg
U
ورم پای نوزاد همراه با دردبهنگام زایمان
shared
U
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
shares
U
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com