English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
four dimensional U چهار بعدی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
four address instruction U دستوری که حاوی محل چهار ثبات و محل دستورالعمل بعدی است
space time U دستگاه چهار بعدی
Other Matches
projecting U تولید نمایش گرافیکی دو بعدی از یک صفحه سه بعدی تصویر
cross-in-square U [کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
four poster U تختخوابی که چهار تیر یادیرک در چهار گوشه دارد
trapezium U چهار پهلو چهار ضلعی غیر منظم
quatrefoil U چهار وجهی [این اصطلاح موقعی که یک نگاره و یا کل فرش از چهار قسمت کاملا قرینه بوجود آمده باشد، بکار می رود.]
tetragonal U دارای چهار زاویه چهار کنجی
tetrapterous U دارای چهار بال چهار جناحی
quadrumvir U انجمنی مرکب از چهار تن چهار نفری
quadrumana U چهار دستان میمونهای چهار دست و پا
tetrahedron U جسم چهار سطحی چهار ضلعی
PHIGS U برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
qyaternary U چهار واحدی چهار عضوی
quatrefoil U چهار ترک چهار گوشه
quadrangles U چهار گوش چهار دیواری
quadrangle U چهار گوش چهار دیواری
preemptive multitasking U حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
one dimentional U تک بعدی
subsequent U بعدی
three dimensional U سه بعدی
two dimensional U دو بعدی
unidimensional U یک بعدی
unidimensional U تک بعدی
tridimensional U سه بعدی
further U بعدی
furthered U بعدی
furthering U بعدی
furthers U بعدی
one dimentional U یک بعدی
three dimentional U سه بعدی
two-dimensional U دو بعدی
solid U سه بعدی
ulterior U بعدی
future U بعدی
cubical U سه بعدی
serotine U بعدی
spatial U سه بعدی
second thoughts U بعدی
succeeding U بعدی
puisne U بعدی
solids U سه بعدی
three-dimensional U سه بعدی
tother U بعدی دیگر
tridimensionality U حالت سه بعدی
tother U نفر بعدی
one dimensional array U ارایه یک بعدی
holograms U تصویر سه بعدی
t' other U بعدی دیگر
two demensional chromatography U کروماتوگرافی دو بعدی
t' other U نفر بعدی
succeeding generation U نسل بعدی
hologram U تصویر سه بعدی
aftermath U عواقب بعدی
three dimensional lattice U شبکه سه بعدی
three dimensional polymer U بسپار سه بعدی
solid geometry U هندسه سه بعدی
stereognosis U ادراک سه بعدی
stereoscope U سه بعدی نما
triaxial test U ازمایش سه بعدی
stereoscopic vision U دید سه بعدی
subsere U توالی بعدی
versatile U چند بعدی
three dimentional array U ارایه سه بعدی
deep space U فضای سه بعدی
3D analysis U بررسی سه بعدی
3D analysis U آنالیز سه بعدی
follow up supply U اماد بعدی
holographic image U نمایی از شی سه بعدی
space frame U قاب سه بعدی
aftereffect U اثر بعدی
dosseret U بلوک سه بعدی
illusiansm U نقاشی سه بعدی
follow up U اقدامات بعدی
follow up U اماد بعدی
feeder report U گزارشات بعدی
immediate destination U مقصد بعدی
latter day U روز بعدی
multidimensional U چند بعدی
aftertastes U لذت بعدی
aftertaste U لذت بعدی
multidimentional U چند بعدی
after-effects U تاثیر بعدی
after-effect U تاثیر بعدی
n cube U مکعب N بعدی
two dimensional lattice U شبکه دو بعدی
two dimensional array U ارایه دو بعدی
unidimensionality U یک بعدی بودن
second best U نفر بعدی درجه دو
isometric Projection U [نقشه هم اندازه سه بعدی]
second-best U نفر بعدی درجه دو
bins U بلوک سه بعدی الکترونیکی
ulterior plans U تدابیر اجل بعدی
flattest U فایل دو بعدی از داده ها
depth quening U سه بعدی کردن یک شی دوبعدی
color solid U سه بعدی رنگ نما
aftereffect U اثر بعدی داور
afterimage U تصویر بعدی چیزی
bin U بلوک سه بعدی الکترونیکی
perspective space U نمایش فضای سه بعدی
next state function U تابع حالت بعدی
post indexing U فهرست سازی بعدی
post indexing U شاخص گذاری بعدی
increments U حرکت به محل بعدی
increment U حرکت به محل بعدی
Turn left at the next corner. سر پیچ بعدی به چپ بپیچید.
flat U فایل دو بعدی از داده ها
three dimentional spreadsheet U صفحه گسترده سه بعدی
four U چهار
tetrad U چهار
tetragon U چهار بر
quadrate U چهار یک
quartile U چهار یک
quadruples U چهار لا
quadrupled U چهار لا
quadrilaterals U چهار بر
quarter U چهار یک
quadruped U چهار پا
quadrupling U چهار لا
quatre U چهار
quadruple U چهار لا
quadrupeds U چهار پا
quadrilateral U چهار بر
epiphenomenon U علائم بعدی و ثانوی مرض
cartesian coordinates U سیستم مختصات سه بعدی فضایی
four address instruction U نتیجه و آدرس دستورالعمل بعدی
three-dimensional space U فضای سه بعدی [ریاضی] [فیزیک]
multidimensional U دارای خصوصیت چند بعدی
solid angle U زاویه سه بعدی مخروط وامثال ان
generic U نوع بعدی یک کالا یا دستگاه
her next was a merchant U شوهر بعدی وی بازرگان بود
reticulated U دارای شبکه سه بعدی فریف
Is the next station ... ? آیا ایستگاه بعدی ... است؟
Turn right at the next corner. سر پیچ بعدی به راست بپیچید.
rain check U نوید یا قول دعوت بعدی
z axis U بردار عمق در گراف سه بعدی
perspective U دورنمای سه بعدی سه بعد نمائی
perspectives U دورنمای سه بعدی سه بعد نمائی
quadraple U چهار برابر
the cardinal humours U چهار ابگونه
the four seasons U چهار فصل
quadrupled U چهار تایی
twice is U دو دو تا چهار تا میشود
quadric U چهار تایی
quadrifid U چهار شکافی
quadrisyllabic U چهار هجائی
tetrasyllabic U چهار هجائی
quadrivalent U چهار بنیانی
quadrate U چهار گوش
tetravalent U چهار بنیانی
point four U اصل چهار
quadrant U چهار یک دایره
quadrant U چهار گوش
quadrangular U چهار گوشه
tetrastich U چهار بیتی
tetrastichous U چهار جزیی
tetratomic U چهار اتمی
quadripartite U چهار جزئی
tetrasporous U چهار هاگی
tetravalent U چهار فرفیتی
quad U چهار قلو
four pole U چهار قطبی
all fours U چهار دست و پا
four o'clock U ساعت چهار
backfour U چهار مدافع
four cycle U چهار چرخه
creep U چهار دست و پا
all eyes U چهار چشمی
double breasted U کت چهار دکمه
cross legged U چهار زانو
four U عدد چهار
gallop U چهار نعل
close U چهار گوشه
long legged U چهار پایه
footstool U چهار پایه
footstools U چهار پایه
intersections U چهار راه
foursquare U چهار ضلعی
quadrilateral U چهار ضلعی
quadrilateral U چهار جانبه
intersection U چهار راه
quadrilaterals U چهار ضلعی
quadrilaterals U چهار جانبه
four way U چهار راه
four way U چهار لولهای
quad U چهار گوش
tetrad U چهار عنصری
tetramerous U چهار جزیی
squaring U چهار گوش
qyaternary U چهار تایی
tetrameter U چهار وزنی
quadruple U چهار گانه
quadruple U چهار تایی
squares U چهار گوش
quadrupled U چهار گانه
quadruplet U چهار گانه
tetrahedron U چهار وجهی
tetrahedral U چهار وجهی
tetradactylous U چهار پنجهای
square dome U چهار طاقی
tetragon U چهار ضلعی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com