Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
fishtail
U
چرخاندن دم هواپیما بمنظورکاستن سرعت ان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
command speed
U
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
aircraft block speed
U
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
indicated airspeed
U
سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
machine number
U
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
true air speed
U
سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
spoiler
U
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
ground speed
U
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
mach hold
U
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
air plot wind velocity
U
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
airspeed
U
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
airspeeds
U
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
accelerometer
U
سرعت نمای هواپیما
airspeeds
U
سرعت هوایی هواپیما
true air speed
U
سرعت نسبی هواپیما
machine number
U
عدد سرعت هواپیما
machmeter
U
سرعت سنج هواپیما
air speed indicator
U
سرعت نمای هواپیما
airspeed
U
سرعت هوایی هواپیما
vertical speed
U
سرعت صعود عمودی هواپیما
cruising speed
U
سرعت حرکت هواپیما یا کشتی
vertical takeoff
U
سرعت صعود اولیه هواپیما
mach wave
U
انتن سرعت سنج هواپیما
mach stem
U
انتن سرعت سنج هواپیما
mach front
U
میله انتن سرعت سنج هواپیما
acceleration error
U
اشتباه مسیر هواپیما دراثرتغییر سرعت
zoom
U
هواپیما را با سرعت وبازاویه تند ببالا راندن
impingement
U
برخورد گازهای با سرعت زیاد به ساختمان هواپیما
zoomed
U
هواپیما را با سرعت وبازاویه تند ببالا راندن
airspeeds
U
سرعت هواپیما نسبت به هوای محیط خود
zooms
U
هواپیما را با سرعت وبازاویه تند ببالا راندن
airspeed
U
سرعت هواپیما نسبت به هوای محیط خود
automatic approach and landing
U
روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
gates
U
فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
gate
U
فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
mach trim compensator
U
دستگاه تنظیم حداکثر سرعت هواپیما به طور خودکار
limiting velocity
U
بیشترین سرعت هواپیما تحت زاویه معین نسبت به افق
homologate
U
اعلام و تایید کار حد نصاب سرعت هواپیما به وسیله داوران
compass acceleration error
U
اشتباه قطب نما در اثر سرعت گرفتن کشتی یا هواپیما
calibrated air speed
U
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
pitch control
U
کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
aircraft arresting hook
U
مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
approach end
U
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
landing gear
U
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
altitude sickness
U
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdowns
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling
U
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdown
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
rotate
U
چرخاندن
swivels
U
چرخاندن
wind
U
چرخاندن
pivots
U
چرخاندن
rotates
U
چرخاندن
swivel
U
چرخاندن
swivelled
U
چرخاندن
winds
U
چرخاندن
whirls
U
چرخاندن
whirling
U
چرخاندن
whirled
U
چرخاندن
pivoted
U
چرخاندن
pivot
U
چرخاندن
rotated
U
چرخاندن
whirl
U
چرخاندن
aircraft scrambling
U
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aft
U
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
aircraft arresting barrier
U
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
plane director
U
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
air mileage indicator
U
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
wryly
U
به اطراف چرخاندن
spin
U
به درازاکشاندن چرخاندن
spins
U
به درازاکشاندن چرخاندن
wry
U
به اطراف چرخاندن
to spin a wheel
U
چرخی را تند چرخاندن
to spin something
U
چیزی را تند چرخاندن
death spiral
U
حرکت چرخاندن یار
trolls
U
چرخیدن چرخاندن گرداندن
troll
U
چرخیدن چرخاندن گرداندن
speed ring
U
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
combined speed indicator
U
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
inflow ratio
U
نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
space charter
U
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
screwpropeller
U
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
burning rate
U
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
slashing
U
چرخاندن چوب به طرف حریف
cranks
U
میل لنگ گرداندن چرخاندن
cranking
U
میل لنگ گرداندن چرخاندن
cranked
U
میل لنگ گرداندن چرخاندن
slash
U
چرخاندن چوب به طرف حریف
slashes
U
چرخاندن چوب به طرف حریف
crank
U
میل لنگ گرداندن چرخاندن
slashed
U
چرخاندن چوب به طرف حریف
drags
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drag
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
tachometer
U
اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
rate of flame propagation
U
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
coordinated turn
U
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
supination
U
چرخاندن کف دست به سمت بالا برگرداندن پا
to turn one's back on somebody
U
پشت خود را به طرف کسی چرخاندن
overstand
U
بیش از حد ماندن قایق در یک مسیر بجای چرخاندن
variable ratio
U
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
muzzle velocity
U
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
rate of pouring
U
سرعت سیلان سرعت جاری شدن
moment
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
outside kick and front headlock
U
گرفتن دست راست بادست چپ و چرخاندن ازروی پشت
inputted
U
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input
U
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
to spin laundry in the washing machine
U
لباس های شسته شده را در ماشین لباسشویی تند چرخاندن
teleprompter
U
اسباب مخصوص چرخاندن خطوط نوشته در جلو ناطق تلویزیون
azimuth indicator
U
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
transition altitude
U
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
support
U
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle
U
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
subsonic
U
با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerating
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerate
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerated
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerates
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
apron
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing
U
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
troop space
U
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
zero wait state
U
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
clear way
U
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
transonic
U
سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
cut off velocity
U
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
fastest
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
declared speed
U
سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
altitude height
U
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
go around mode
U
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
island pullout
U
مانور چرخاندن تخته موج برای ردکردن موج
apparent altitude
U
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
flight control
U
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
supersonic
U
هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
turboprop
U
توربین گاز که دران توان بیشتری از توربین برای چرخاندن شفت ملخ نسبت به توربوفن گرفته میشود
point of no return
U
نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
sustained rate
U
سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
dragstrip
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
ramp
U
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramps
U
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
fast
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fastest
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
isotach
U
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
fasted
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
decelerating
U
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
high speed
U
با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
decelerates
U
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerate
U
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerated
U
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
altitude azimuth
U
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
azimuth guidance
U
هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
BNC connector
U
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
air transportable sonar
U
سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
planed
U
هواپیما
aeroplanes
U
هواپیما
flying machine
U
هواپیما
plane
U
هواپیما
one aircraft was shot down
U
یک هواپیما
planing
U
هواپیما
airplane
U
هواپیما
flight
U
هواپیما
planes
U
هواپیما
airplain
U
هواپیما
air craft
U
هواپیما
airplanes
U
هواپیما
air plane
U
هواپیما
escadrille
U
6 هواپیما
anti-aircraft
U
ضد هواپیما
tailplane
U
دم هواپیما
aeroplane
U
هواپیما
aircraft
U
هواپیما
roll out
U
سر خوردن هواپیما
hangars
U
اشیانه هواپیما
screws
U
ملخ هواپیما
planes
U
صاف هواپیما
hangar
U
اشیانه هواپیما
rudder bar
U
فرمان هواپیما
crew
U
خدمه هواپیما
crewed
U
خدمه هواپیما
crewing
U
خدمه هواپیما
path of flight
U
مسیر هواپیما
landings
U
نشستن هواپیما
landings
U
فرودگاه هواپیما
altitude
U
ارتفاع هواپیما
air hostess
U
مهماندار هواپیما
landing
U
نشستن هواپیما
altitudes
U
ارتفاع هواپیما
port
U
فرودگاه هواپیما
landing
U
فرودگاه هواپیما
captains
U
فرمانده هواپیما
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com