Perdic | چاپ افستی که فیلم عکاسی رابرای چاپ بکار برد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	photo offset U	چاپ افستی که فیلم عکاسی رابرای چاپ بکار برد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	cassettes U	کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
	cassette U	کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
	film U	فیلم عکاسی
	filmed U	فیلم عکاسی
	image format U	اندازه فیلم عکاسی
	filmstrip U	فیلم عکاسی 53 میلمتری
	camera magazine U	جعبه محتوی فیلم عکاسی
	multidrop line U	پیکربندی سیستم مخابراتی که یک کانال یا خط منفرد رابرای سرویس دادن به ترمینالها بکار می برد خطی با چند افت
	negatives U	گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
	negative U	گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
	imagery sortie U	پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی
	cellulose acetate U	ترموپلاستیکی متشکل ازسلولز و اسیداستیک که درابریشمهای مصنوعی فیلم لاک الکل و غیره بکار میرود
	continuous strip imagery U	عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
	spectrozonal photography U	عکاسی از اشیاء منتخب عکاسی از اشیای مخصوص
	pancromic U	فیلم چند رنگه فیلم چندحالته
	reels U	قرقره فیلم حلقه فیلم
	reeling U	قرقره فیلم حلقه فیلم
	reeled U	قرقره فیلم حلقه فیلم
	reel U	قرقره فیلم حلقه فیلم
	to r.someone as a U	کسی رابرای سمتی پیشنهادکردن
	to i. anyone to a benefice U	درامد کلیسایی رابرای کسی برقرارکردن
	trimetrogon U	عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
	to heave a ship down U	کشتی رابرای پاک کردن بیک سوکشیدن یایک برکردن
	heuristic reason U	دلیلی که بوسیله ان کسی چیزی رابرای خودثابت کندیاپیش خودبفهمد
	filmstrip U	نوار فیلم اسلایدهای بشکل نوار فیلم
	country cover diagram U	دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
	finishing school U	اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
	finishing schools U	اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
	advowee U	کسیکه حق دارد اشخاصی رابرای تصدی مقامات وقفی کلیسامعرفی کند
	talent scout U	کسیکه اشخاص لایق وذیفن رابرای کار مخصوصی کشف واستخدام کند
	talent scouts U	کسیکه اشخاص لایق وذیفن رابرای کار مخصوصی کشف واستخدام کند
	scarpbook U	عملکردی که متن و تصاویر رابرای استفاده مکرر درمستندات ذخیره میکندمجموعه مرقع
	armed peace U	حالتی که دولتهابدون درگیری نظامی خود رابرای جنگ احتمالی اماده می کنند
	erastianism U	سیستم فکری که وجود هرنوع منشاء الهی و اسمانی رابرای سلطنت و کلیسا نفی میکند
	lens distortion U	خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
	photography U	عکاسی
	photogeny U	عکاسی
	photographic accessories U	لوازم عکاسی
	aerial photography U	عکاسی هوائی
	facsimile U	عکاسی رادیویی
	flash U	فلاش عکاسی
	flashed U	فلاش عکاسی
	dark room U	تاریکخانه عکاسی
	brownie U	یکجوردوربین عکاسی
	brownies U	یکجوردوربین عکاسی
	flashes U	فلاش عکاسی
	wirephoto U	عکاسی رادیویی
	heliochrome U	عکاسی رنگی
	flash photography U	عکاسی شب بابرق
	imagery U	عکاسی هوایی
	fax U	عکاسی رادیویی
	flashlight U	لامپ عکاسی
	shutterbug U	عاشق عکاسی
	flashlights U	لامپ عکاسی
	faxing U	عکاسی رادیویی
	photochromy U	عکاسی رنگی
	phototelegraphy U	عکاسی رادیویی
	radiophoto U	عکاسی رادیویی
	photographic chemistry U	شیمی عکاسی
	photographic fixing U	ثبوت عکاسی
	photographic scale U	مقیاس عکاسی
	photographic strip U	باند عکاسی
	photographic strip U	نوار عکاسی
	photoionization U	یونش عکاسی
	faxes U	عکاسی رادیویی
	facsimiles U	عکاسی رادیویی
	line of collimation U	خط محور عکاسی
	kodak U	دوربین عکاسی
	telephotography U	عکاسی رادیویی
	telephoto U	عکاسی رادیویی
	photographic U	وابسته به عکاسی
	photography U	لوازم عکاسی
	faxed U	عکاسی رادیویی
	cameras U	دوربین یا جعبه عکاسی
	Dont move . Hold it. Keep stI'll. U	بی حرکت ( در عکاسی وغیره )
	dicing photography U	عکاسی در ارتفاع کم باهواپیما
	exposure scale U	جدول پرتوگیری [عکاسی]
	camera	دوربین یا جعبه عکاسی
	bombardment photography U	عکاسی از بمباران هوایی
	camera nadir U	محورلولایی دوربین عکاسی
	camera axis U	محور دوربین عکاسی
	safelight U	چراغ تاریکخانه عکاسی
	flash lamp U	لامپ پر نور عکاسی
	heliocheomy U	عکاسی بارنگ طبیعی
	image format U	اندازه شیشه عکاسی
	isocentre U	خط المرکزین دوربین عکاسی
	to print out U	چاپ کردن در عکاسی
	thermal imagery U	عکاسی مادون قرمز
	telephotography U	عکاسی از راه دور
	(iris) diaphragm U	دیافراگم [دوربین عکاسی]
	negative photo plane U	افق شیشه عکاسی
	photoflash U	فشنگ منورمخصوص عکاسی در شب
	photographically U	از روی علم عکاسی
	iris U	دیافراگم [دوربین عکاسی]
	flash bulb U	فلاش دوربین عکاسی
	exposure station U	ایستگاه عکاسی هوایی
	vidicon U	لوله دوربین عکاسی
	fixer U	دوای ثبوت عکاسی
	fan cameras U	دوربینهای عکاسی منظرهای
	loads U	فیلم
	load U	فیلم
	filmed U	فیلم
	film leader U	فیلم
	film U	فیلم
	photocopying U	رونوشت برداری بوسیله عکاسی
	photocopy U	رونوشت برداری بوسیله عکاسی
	photocopied U	رونوشت برداری بوسیله عکاسی
	photocopies U	رونوشت برداری بوسیله عکاسی
	flashbulbs U	لامپ پرنور فلاش عکاسی
	flashbulb U	لامپ پرنور فلاش عکاسی
	photomap U	نقشه برداری بوسیله عکاسی
	camera obscura U	اطاقک تاریک جعبه عکاسی
	radar imagery U	عکاسی به وسیله امواج رادار
	imagery U	شبیه سازی عکاسی کردن
	folded optics U	وسیله عکاسی یا دیدبانی تاشونده
	platinotype U	عکاسی بوسیله املاح پلاتین
	photoengraving U	گراور سازی بوسیله عکاسی
	reversal film U	فیلم معکوس
	positive film U	فیلم مثبت
	filmed U	فیلم سینما
	advertising spot U	فیلم تبلیغاتی
	film U	فیلم سینما
	picturize U	فیلم برداشتن از
	as good as a play <idiom> U	مثل فیلم
	phonofilm U	فیلم صدادار
	microfilmed U	ریز فیلم
	acetate film U	فیلم استاتی
	instruction film U	فیلم درسی
	instruction film U	فیلم اموزشی
	film recorder U	فیلم نگار
	x ray film U	فیلم رونتگن
	filmstrip U	فیلم سینمایی
	talkies U	فیلم ناطق
	talkie U	فیلم ناطق
	phonofilm U	فیلم سخنگو
	peepshows U	فیلم شهوانی
	negative film U	فیلم منفی
	film developer U	سازنده فیلم
	peepshow U	فیلم شهوانی
	telefilm U	فیلم تلویزیونی
	film reader U	فیلم خوان
	film recorder U	ضباط فیلم
	cinematograph U	اپارات فیلم
	microfilmed U	میکرو فیلم
	filmy U	فیلم مانند
	microfilm U	میکرو فیلم
	microfilms U	میکرو فیلم
	microfilms U	ریز فیلم
	microfilming U	میکرو فیلم
	film strip U	نوار فیلم
	microfilming U	ریز فیلم
	film-strip U	نوار فیلم
	film-strips U	نوار فیلم
	microfilm U	ریز فیلم
	filmier U	فیلم مانند
	filmiest U	فیلم مانند
	moving picture U	فیلم سینما
	time exposure U	مدت بازماندن دیافراگم دوربین عکاسی
	thermal crossover U	تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
	thermal imagery U	عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
	ground position U	نقطه تصویرزمینی هواپیمای در حال عکاسی
	telecamera U	دوربین مخصوص عکاسی ازفواصل دور
	photogravure U	گراور سازی از روی شیشه عکاسی
	sortie plot U	شمای منطقه پرواز در عکاسی هوایی
	photoengrave U	بوسیله عکاسی گراور سازی کردن
	playoffs U	نشان دادن فیلم
	geneva stop U	سیستم نگهدارنده فیلم
	magnetic film memory U	حافظه با فیلم مغناطیسی
	film badge U	برگ شناسایی فیلم
	magnetic film storage U	ذخیره فیلم مغناطیسی
	magnetic thin film U	فیلم نازک مغناطیسی
	magnetic film U	لایه فیلم مغناطیسی
	playoff U	نشان دادن فیلم
	Color films(T. V). U	فیلم ( تلویزیون ) رنگی ؟
	camera magazine U	کاست فیلم دوربین
	false colour U	فیلم رنگی مصنوعی
	rerun U	نمایش مجدد فیلم
	film advance mode	دکمه رد کردن فیلم
	fast-forward U	جلو زدن فیلم
	Make three copies of each film. U	از هر فیلم سه تا کپی بکنید.
	dub U	فیلم را دوبله کردن
	dubbed U	فیلم را دوبله کردن
	metol U	دوای فهور فیلم
	technicolour U	روش فیلم رنگی
	cinematograph U	دوبین فیلم برداری
	talkies U	صنعت فیلم ناطق
	talkie U	صنعت فیلم ناطق
	dubs U	فیلم را دوبله کردن
	scenario U	متن فیلم سینمایی
	zoom lenses U	عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
	sonne photography U	روش عکاسی به طریقه عکسبرداری از یک نوار ممتدزمین
	panoramic U	دوربین منظره نما یا افق نمادر عکاسی
	cover search U	جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
	zoom lens U	عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
	canadian , grid U	سیستم شبکه بندی عکاسی برجسته منشوری
	newsreels U	فیلم اخبار جاری روز
	horse opera U	فیلم یا نمایش گاوچرانان امریکایی
	newsreel U	فیلم اخبار جاری روز
	sneak preview U	نمایش قبلی فیلم بطورخصوصی
	scenario U	متن یانمایشنامه فیلم سینمایی