Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
isolated double bond
U
پیوند دوگانه مجزا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
double bond
U
پیوند دوگانه
endocyclic double bond
U
پیوند دوگانه اندوسیکلی
conjugated double bond
U
پیوند دوگانه مزدوج
symmetry double bond
U
پیوند دوگانه متقارن
exocyclic double bond
U
پیوند دوگانه اگزوسیکلی
hydrogen bonding
U
پیوند هیدروژنی
[ایجاد پیوند مولکولی توسط هیدروژن]
[در رنگرزی]
decollate
U
جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
double star
U
دوگانه
twofold
U
دوگانه
two some
U
دوگانه
dual
U
دوگانه
dual impression
U
برداشت دوگانه
double helix
U
مارپیچ دوگانه
twin-sets
U
ژاکت دوگانه
dualism
U
دوگانه نگری
double-takes
U
واکنش دوگانه
double-take
U
واکنش دوگانه
double cropping
U
کشت دوگانه
double conversion
U
تبدیل دوگانه
dualistic economy
U
اقتصاد دوگانه
double armature
U
ارمیچر دوگانه
double antenna
U
انتن دوگانه
ghost signal
U
تصویر دوگانه
dual processors
U
پردازندههای دوگانه
diphthongs
U
مصوت دوگانه
diphthong
U
مصوت دوگانه
dual sensation
U
احساس دوگانه
dualist
U
دوگانه نگر
dualistic dependency
U
وابستگی دوگانه
dual carriageways
U
شوسه دوگانه
dualize
U
دوگانه کردن
duplex ignition
U
احتراق دوگانه
dual carriageway
U
شوسه دوگانه
diplacusis
U
دوگانه شنوی
coconsciousness
U
هشیاری دوگانه
dual personality
U
شخصیت دوگانه
duplex telegraphy
U
تلگراف دوگانه
dual labor market
U
بازار کار دوگانه
cumulated double bonds
U
پیوندهای دوگانه همجوار
dual disk drive
U
گرداننده دیسک دوگانه
split sound system
U
کانال صوتی دوگانه
dual channel sound system
U
کانال صوتی دوگانه
dual channel television sound system
U
کانال صوتی دوگانه
doobal dang sang
U
ضربه پرشی دوگانه تکواندو
high pheasant
U
تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
quadratic quotient search
U
الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند
separable
U
مجزا
knock down
U
مجزا
distinct
U
مجزا
abstracted
U
مجزا
free-standing
U
مجزا
discrete
U
مجزا
distinguishing
U
مجزا
disjunct
U
مجزا
ditinct
U
مجزا
spot footing
U
پی مجزا
single line
U
خط مجزا
several
U
مجزا
apartfrom
U
مجزا از
isles
U
مجزا کردن
decollate
U
مجزا کردن
abstractedly
U
بطور مجزا
isle
U
مجزا کردن
separated
U
مجزا کردن
separates
U
مجزا کردن
isolating
U
مجزا کردن
isolates
U
مجزا کردن
discrete values
U
مقادیر مجزا
step
U
واحد مجزا
stepping
U
واحد مجزا
discrete source
U
چشمههای مجزا
discrete particle
U
ذره مجزا
discrete packets
U
بستههای مجزا
separate
U
مجزا کردن
apart
U
مجزا غیرهمفکر
lone
U
مجزا ومنفرد
single line
U
ردیف مجزا
seclude
U
مجزا کردن
semidetached
U
نیمه مجزا
separate ammunition
U
مهمات مجزا
separate loading
U
مجزا پرشونده
separate loading
U
مهمات مجزا
separate sewer
U
شبکه مجزا
abstracting
U
مجزا کردن
unit assembly
U
یک قطعه مجزا
abstracts
U
مجزا کردن
disassemble
U
مجزا کردن
abstract
U
مجزا کردن
isolate
U
مجزا کردن
garrison house
U
پادگان مجزا
detached
U
ستون مجزا
indiscrete
U
غیر مجزا
individual controls
U
کنترلهای مجزا
knock down
U
مجزا کردن
individ
U
بطور مجزا شخصا
canalization
U
به صورت مجزا دراوردن
free standing columns
U
ستونهای مستقل یا مجزا
insulates
U
با عایق مجزا کردن
insulating
U
با عایق مجزا کردن
insulate
U
با عایق مجزا کردن
individual units
U
یکانهای منفرد یا مجزا
facility
U
ساختمان بزرگ مجزا
discretely
U
بطور مطلق یا مجزا
comparmentalize
U
به قسمتهای مجزا تقسیم نمودن
caption code
U
رمز نویسی با متن مجزا
cut sheet feeder
U
تغذیه کننده کاغذ مجزا
can
U
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
fanning
U
کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
comma delimited file
U
فایل مجزا توسط واوک یاویرگول
cans
U
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
fan
U
کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
canning
U
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
fans
U
کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
scalar
U
مقدار مجزا ونه ماتریس یا رکورد.
unit assembly
U
یک قسمت مجزا و مستقل از یک دستگاه یا وسیله
matrix isolation spectroscopy
U
طیف بینی مجزا شده درماتریس
fanned
U
کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
two way alternate operation
U
عملکرد متناوب دو طرفه عملکرد جانشین دوگانه
sue and losse part
U
عرضه کالا به صورت مجزا یاتفکیک شده
trivial segmentation
U
ذخیره شدن هر قلم داده در یک قطعه مجزا
pitches
U
وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
cell
U
تابع یا عدد مجزا در برنامه صفحه گسترده
cells
U
تابع یا عدد مجزا در برنامه صفحه گسترده
continuous tone image
U
تصویر تشکیل شده از ترکیبات نواحی مجزا
pitch
U
وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
packet switching
U
ارسال داده ها به صورت بستههای مجزا گزینش بستهای
discrimination
U
حداقل جدایی برای رویت دوهدف بصورت مجزا در رادار
acheval
U
ارتشی که جناحش در اثرمانعی مانندباتلاق یا رودخانه از ان دورو مجزا باشد
connexion
U
پیوند
imping
U
پیوند
grafter
U
پیوند زن
transplantation
U
پیوند
grafting
U
پیوند
inosculation
U
پیوند رگ ها
inosculation
U
رگ پیوند
anastomosis
U
پیوند
ligature
U
خط پیوند
zonule
U
پیوند
consociation
U
پیوند
colligation
U
پیوند
graftage
U
پیوند
hyphen
U
پیوند
bond
U
پیوند
grafts
U
پیوند
bonding
U
پیوند
graft
U
پیوند
ligaments
U
پیوند
ligament
U
پیوند
synthesis
U
پیوند
associating
U
هم پیوند
associates
U
هم پیوند
nexus
U
پیوند
associated
U
هم پیوند
merging
U
پیوند
associate
U
هم پیوند
hyphens
U
پیوند
linkage
U
پیوند
relation
U
پیوند
link
U
پیوند
linkages
U
پیوند
slurs
U
پیوند
grafted
U
پیوند
slurring
U
پیوند
slurred
U
پیوند
strapping
U
پیوند
slur
U
پیوند
syntheses
U
پیوند
unrelated
U
بی پیوند
connexions
U
پیوند
connection
U
پیوند
association
U
پیوند ارتباط
linkage time
U
زمان پیوند
hyphenate
U
با خط پیوند نوشتن
link register
U
ثبات پیوند
grafted
U
پیوند گیاه
ionic bond
U
پیوند یونی
heat affected zone
U
ناحیه پیوند
localized bond
U
پیوند مستقر
grafts
U
پیوند گیاه
multiple bond
U
پیوند چندگانه
linker
U
پیوند دهنده
hydrogen bond
U
پیوند هیدروژنی
associations
U
پیوند ارتباط
graftage
U
پیوند زنی
flange
U
پیوند لوله
splicing
U
پیوند زدن
splicing
U
پیوند کردن
splices
U
پیوند کردن
spliced
U
پیوند زدن
spliced
U
پیوند کردن
splice
U
پیوند زدن
dynamic link
U
پیوند پویا
electrovalent bond
U
پیوند الکترووالانسی
protocol
U
پیوند نامه
engraft
U
پیوند زدن
equatorial bond
U
پیوند استوایی
splice
U
پیوند کردن
eye splice
U
پیوند چشمی
splices
U
پیوند زدن
flanges
U
پیوند لوله
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com