Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
rio treaty
U
پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
western hemisphere
U
نیمکره غربی
warsaw treaty
U
پیمانی که عنوان اصلی ان "پیمان کمک متقابل اروپای شرقی " است و به سال 5591 در ورشوپایتخت لهستان منعقد شد وهدف ان کمک متقابل کشورهای اروپای شرقی به یکدیگر است و بیشتر جنبه نظامی دارد
New World
U
نیمکره غربی یا دنیای جدید امریکا
to enter into an agreement
U
پیمان یا قراردادی منعقد کردن
allied
U
کشورهای هم پیمان
allied headquarters
U
قرارگاه کشورهای هم پیمان
seato forces
U
نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
marshall plan
U
طرح کمک امریکابرای توسعه اقتصادی کشورهای اروپای غربی که پس از جنگ جهانی دوم برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم دراین کشورها اجراگردید
developed countries
U
کشورهای توسعه یافته کشورهای پیشرفته
advanced countries
U
کشورهای پیشرفته کشورهای توسعه یافته
rio treaty
U
اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
nephrogenic
U
ایجادشده در کلیه منشعب از کلیه
hot
U
کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hottest
U
کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hotter
U
کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
brucsels treaty organization
U
سازمان پیمان بروکسل پیمان دفاعی منعقده بین بلژیک و بریتانیا و فرانسه وهلند و لوکزامبورگ در 8491
Ottawa
U
دولت کانادا
Canada
U
کشور کانادا
canadian
U
اهل کانادا
Ottawa
U
شهراتاوا پایتخت کانادا
mountie
U
پلیس سوار کانادا
quebec
U
استان " کبک " در مشرق کانادا
hemisphere
U
نیمکره
cerebral himisphere
U
نیمکره مخ
developing countries
U
کشورهای در حال رشد کشورهای در حال توسعه
flickertail
U
نوعی سنجاب زمینی کانادا وامریکا
cerebral dominance
U
سو برتری نیمکره مخ
hemispherical dominance
U
برتری نیمکره
hemispherectomy
U
نیمکره برداری
eastern hemisphere
U
نیمکره شرقی
soiuthern cross
U
چهارستاره درخشان نیمکره جنوبی
concordat
U
پیمان دولت با جماعت مذهبی پیمان رسمی میان دو فرقه مذهبی
concluded
U
منعقد
in session
U
منعقد
hemi
U
پیشوندی است بمعنی نیم ونصف مانند hemisphereیعنی نیمکره
hold
U
منعقد کردن
conclude
U
منعقد کردن
concluder
U
منعقد کننده
caseate
U
منعقد شدن
concludes
U
منعقد کردن
holds
U
منعقد کردن
coagulant
U
منعقد کننده
exclusion
U
استثناء
exception
U
استثناء
exceptions
U
استثناء
to hold an a
U
دیوان منعقد کردن
coagulase
U
مواد منعقد کننده
to hold a meeting
U
جلسه منعقد کردن
enter into an agreement
U
قراردادی را منعقد کردن
enter into a contract
U
منعقد کردن عقد
to hold a session
U
جلسه منعقد کردن
conclude a contract
U
منعقد کردن عقد
unexceptionable
U
استثناء ناپذیر
reservation
U
قید استثناء
exemption
U
استثناء بخشودگی
just for once
U
یکبار استثناء
reservations
U
قید استثناء
divide exception
U
استثناء تقسیم
excludable
U
قابل استثناء
by way of exception
U
بطور استثناء
for once
U
یکبار استثناء
as a special exception
<adv.>
U
بطور استثناء
take out an insurance policy
U
قرارداد بیمه را منعقد کردن
simple contract
U
عقد منعقد درسند عادی
thrombus
U
خون منعقد شده در رگ لخته
An exception is ...
U
میان استثناء ... است.
make an exception
U
استثناء قائل شدن
there is no exception to that rule
U
ان قانون استثناء ندارد
favoritism
U
استثناء قائل شدن نسبت بکسی
contract
U
پیمان مقاطعه عقد و پیمان بستن تعهد کردن مقاطعه کردن
consular convention
U
عهد نامهای که جهت مبادله کنسول بین دو کشور منعقد میشود
overseas
U
کشورهای بیگانه
free world
U
کشورهای غیرکمونیست
uncomitted countries
U
کشورهای غیرمتعهد
developed market economy countries
U
کشورهای مرفه
less developed contries
U
کشورهای کم رشد
poor countries
U
کشورهای فقیر
industrial nations
U
کشورهای صنعتی
hesperian
U
غربی
occidental
U
غربی
westerly
U
غربی
third world countries
U
کشورهای جهان سوم
backward countries
U
کشورهای عقب مانده
the united states of america
U
ایالات یا کشورهای متحدامریکا
underdeveloped countries
U
کشورهای توسعه نیافته
federalization
U
تشکیل کشورهای متحد
capitalist countries
U
کشورهای سرمایه داری
Underdeveloped ( backward) countries .
U
کشورهای عقب افتاده
The English speaking-countries.
U
کشورهای انگلیسی زبان
development countries
U
کشورهای قابل توسعه
internationals
U
مربوط به کشورهای مختلف
international
U
مربوط به کشورهای مختلف
developing countries
U
کشورهای در حال توسعه
retarded countries
U
کشورهای عقب مانده
all-
U
کلیه
kidney
U
کلیه
reins
U
کلیه ها
all
U
کلیه
kidneys
U
کلیه
westernizes
U
غربی شدن
north-western
U
شمال غربی
westernizes
U
غربی کردن
westernizing
U
غربی شدن
wester
U
باد غربی
westernization
U
غربی شدن
south western
U
جنوب غربی
westernizing
U
غربی کردن
northwestern
U
شمال غربی
NW
U
شمال غربی
Western Sahara
U
صحرای غربی
west country whipping
U
بست غربی
Wild West
U
ایالتهای غربی
southwest
U
بادجنوب غربی
ind
U
هند غربی
to lie east and west
U
شرقی غربی
westwork
U
بدنه غربی
westernized
U
غربی شدن
north western
U
شمال غربی
westernised
U
غربی کردن
northwestwards
U
روبشمال غربی
sou'westers
U
جنوب غربی
wester
U
طوفان غربی
south-western
U
جنوب غربی
north-westerly
U
شمال غربی
north westerly
U
شمال غربی
westernmost
U
غربی ترین
westernized
U
غربی کردن
westernised
U
غربی شدن
westerly
U
باد غربی
westernises
U
غربی کردن
east elevation
U
نمای غربی
westernising
U
غربی شدن
westernising
U
غربی کردن
westernize
U
غربی شدن
westernises
U
غربی شدن
westernize
U
غربی کردن
organization of petroleum exporting cont
U
سازمان کشورهای صادرکننده نفت
federating
U
تشکیل کشورهای متحد دادن
less developed countries
U
کشورهای کمتر توسعه یافته
commonwealth
U
کشورهای مشترک المنافع جمهور
overseas income
U
درامد از کشور یا کشورهای خارجی
pan americanism
U
طرفداری از اتحاد کشورهای امریکایی
OPEC
U
سازمان کشورهای صادرکننده نفت
federated
U
تشکیل کشورهای متحد دادن
commonwealths
U
کشورهای مشترک المنافع جمهور
third world economies
U
اقتصاد کشورهای جهان سوم
reactions from abroad
U
واکنش مردم در کشورهای خارجی
federative
U
مبنی بر سازمان کشورهای متحد
federates
U
تشکیل کشورهای متحد دادن
orients
U
کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
commonwealth games
U
جام کشورهای مشترک المنافع
orienting
U
کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
federate
U
تشکیل کشورهای متحد دادن
orient
U
کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
OAS
U
مخفف سازمان کشورهای امریکایی
nephroptosis
U
کلیه متحرک
paranephric
U
مجاور کلیه
nephralgia
U
قولنج کلیه
renal
U
وابسته به کلیه ها
entireforce
U
کلیه قوا
renal gravel
U
ریک کلیه
reniform
U
شبیه کلیه
all arms
U
کلیه نیروها
renal calculus
U
ریگ کلیه
floating kidney
U
کلیه متحرک
reniform
U
کلیه مانند
entireforce
U
کلیه نیرو
all hands
U
کلیه پرسنل
all men
U
کلیه مردم
renal gravel
U
حصات کلیه
libecchio
U
باد جنوب غربی
Western Samoa
U
کشور ساموآی غربی
turk's capcactus
U
کاکتوس هند غربی
southwestward
U
بسوی جنوب غربی
first world
U
واقع دراروپای غربی
atlantic
U
دریای محیط غربی
libeccio
U
باد جنوب غربی
westernizing
U
تمدن غربی را پذیرفتن
roaring forties
U
منطقه بادهای غربی
turk'shead
U
کاکتوس هند غربی
southwest
U
واقع در جنوب غربی
westernised
U
تمدن غربی را پذیرفتن
westernises
U
تمدن غربی را پذیرفتن
westernising
U
تمدن غربی را پذیرفتن
northwestwards
U
بطرف شمال غربی
northwester
U
طوفان شمال غربی
northwester
U
باد شمال غربی
southwestwards
U
بسوی جنوب غربی
southwesterner
U
اهل جنوب غربی
southwestern
U
واقع در جنوب غربی
westernizes
U
تمدن غربی را پذیرفتن
narthex
U
ایوان غربی کلیسا
westernized
U
تمدن غربی را پذیرفتن
westernize
U
تمدن غربی را پذیرفتن
southwester
U
باد جنوب غربی
trade follows the flag
U
تجارت کشورهای مشترک المنافع با انگلستان
developed market economy countries
U
کشورهای توسعه یافته ازنظر اقتصادی
unicef (= united nations international
U
یع کودکان کشورهای توسعه نیافته است
country file
U
را برای کشورهای مختلف تعریف میکند
isolationist
U
طرفدارعدم مداخله در سیاست کشورهای دیگر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com