English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 42 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sear U پژمرده
seared U پژمرده
sears U پژمرده
droopier U پژمرده
droopiest U پژمرده
droopy U پژمرده
languorous U پژمرده
sere U پژمرده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the flower withered U گل پژمرده شد
to die out away off U پژمرده شدن
drooped U پژمرده شدن
droop U پژمرده شدن
droops U پژمرده شدن
flag U پژمرده کردن
flags U پژمرده کردن
quail U پژمرده شدن
quails U پژمرده شدن
withering U افسرده پژمرده
languishingly U پژمرده وار
withered U پژمرده خشکیده
to lose plant U پژمرده شدن
drooping U پژمرده شدن
marcescent U پژمرده شونده و نریزنده
miff U رنجیدن پژمرده شدن
wizen U لاغر پژمرده یا پلاسیده
miffy U زود پژمرده شدنی
sags U پژمرده شدن خم کردن
sag U پژمرده شدن خم کردن
sagged U پژمرده شدن خم کردن
wither U پژمرده کردن یاشدن
fadelessly U چنانکه پژمرده نشودیازوال نپذیرد
sear U داغ کردن پژمرده کردن یا شدن
sears U داغ کردن پژمرده کردن یا شدن
seared U داغ کردن پژمرده کردن یا شدن
languishing U افسرده شدن پژمرده شدن
languishes U افسرده شدن پژمرده شدن
wilting U پلاسیده و پژمرده شدن خم شدن
wilts U پلاسیده و پژمرده شدن خم شدن
languish U افسرده شدن پژمرده شدن
wilted U پلاسیده و پژمرده شدن خم شدن
wilt U پلاسیده و پژمرده شدن خم شدن
languished U افسرده شدن پژمرده شدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com