Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
chafe
U
پوست رفتگی
chafes
U
پوست رفتگی
chafing
U
پوست رفتگی
excoriation
U
پوست رفتگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
gall
U
زخم پوست رفتگی ساییدگی
galls
U
زخم پوست رفتگی ساییدگی
Other Matches
endermic
U
انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma
U
مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
dermatological
U
مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
skins
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
skin
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
paddywhack
U
از جا در رفتگی
depressions
U
تو رفتگی
depression
U
تو رفتگی
shrinkage
U
اب رفتگی
undermining by water
U
اب رفتگی کف
erosion
U
رفتگی
dent
U
تو رفتگی
indent
U
تو رفتگی
indenting
U
تو رفتگی
dented
U
تو رفتگی
indents
U
تو رفتگی
denting
U
تو رفتگی
dents
U
تو رفتگی
intromission
U
تو رفتگی
franticness
U
ازجادر رفتگی
dint
U
تور رفتگی
ingoing
U
[تو رفتگی در و پنجره]
loss
U
هدر رفتگی
jutted
U
پیش رفتگی
jut
U
پیش رفتگی
ire
U
از جادر رفتگی
lie-by
U
تو رفتگی دیوار
dint
U
تو رفتگی گودی
fluxion
U
خون رفتگی
protrusions
U
پیش رفتگی
juts
U
پیش رفتگی
protrusion
U
پیش رفتگی
luxation
U
در رفتگی استخوان
niche
U
تو رفتگی در دیوار
discoloration
U
رنگ رفتگی
ingo
U
[تو رفتگی در و پنجره]
niches
U
تو رفتگی در دیوار
slough
U
پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
sinkage
U
درجه فرو رفتگی
depressions
U
فرو رفتگی موضعی
pocket
U
پیش رفتگی خط جبهه
depression
U
فرو رفتگی موضعی
submersion
U
فرو رفتگی در زیر اب
pockets
U
پیش رفتگی خط جبهه
to push out
U
پیش رفتگی داشتن
atrophying
U
تحلیل رفتگی اتروفی
atrophy
U
تحلیل رفتگی اتروفی
corrosion
U
رفتگی زنگ زدگی
luxation
U
در رفتگی مفصل استخوان
atrophies
U
تحلیل رفتگی اتروفی
atrophied
U
تحلیل رفتگی اتروفی
jogs
U
جلو امدگی یاعقب رفتگی
sags
U
فرو رفتگی شکم دادگی
sagged
U
فرو رفتگی شکم دادگی
sag
U
فرو رفتگی شکم دادگی
jogging
U
جلو امدگی یاعقب رفتگی
jogged
U
جلو امدگی یاعقب رفتگی
jog
U
جلو امدگی یاعقب رفتگی
depigmentation
U
بیرنگ شدگی رنگ رفتگی
pins and needles
U
احساس مورمور در اثر خواب رفتگی
strain
U
در رفتگی یاضرب عضو یا استخوان اسیب
strains
U
در رفتگی یاضرب عضو یا استخوان اسیب
altar-niche
U
[تو رفتگی در محراب کلیسا که اغلب نیایشگاه کوچکی است.]
peels
U
پوست انداختن پوست
tegumnentum
U
پوست طبیعی پوست
peel
U
پوست انداختن پوست
xanthochroid
U
شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
I had pins and needles in my legs.
U
ساق پاهایم
[در اثر خواب رفتگی]
مور مور می کردند.
to have pins and needles
U
مور مور کردن
[در اثر خواب رفتگی]
ground section
U
بدنه و پیکر اصلی فرش
[که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
shells
U
پوست
goat
U
پوست بز
shelling
U
پوست
goats
U
پوست بز
encrustations
U
پوست
peels
U
پوست
shale
U
پوست
encrustation
U
پوست
crustal
U
پوست
cuticle
U
پوست
peel
پوست
skinning
U
پوست
rinds
U
پوست
husk
U
پوست
husks
U
پوست
hide
U
پوست
rind
U
پوست
hides
U
پوست
skins
U
پوست
tunc
U
پوست
skinned
U
پوست
skinless
U
بی پوست
skinner
U
پوست کن
neurilemma or lema
U
پوست پی
shell
U
پوست
peeling
U
پوست
swanskin
U
پوست قو
skin
U
پوست
tegmen
U
پوست
tegmentum
U
پوست
hull
U
پوست
cortices
U
پوست
cortex
U
پوست
goatskins
U
پوست بز
hulls
U
پوست
integument
U
پوست
parer
U
پوست کن
dermis
U
پوست
goatskin
U
پوست بز
barking
U
پوست
barks
U
پوست
flayer
U
پوست کن
strippers
U
پوست کن
scalp
U
پوست سر
dermatalgia
U
پوست
glume
U
پوست
peltry
U
پوست
stripper
U
پوست کن
bark
U
پوست
barked
U
پوست
flense
U
پوست کندن
papillose
U
مانندبرامدگی پوست
onionskin
U
پوست پیاز
pachydrmatous
U
پوست کلفت
pachydermatous
U
پوست کلفت
pachydermatous
U
ستبر پوست
oxhide
U
پوست گاو
skinned
U
پوست پوستی
flench
U
پوست کندن
ecdysis
U
پوست اندازی
excorticate
U
پوست کندن
unhusk
U
پوست کندن
peltmonger
U
پوست فروش
exuviate
U
پوست انداختن
fellmonger
U
پوست فروش
scalps
U
پوست سر بامو
excoriate
U
پوست کندن از
parer
U
پوست تراش
fellmonger
U
دلال پوست
parachroma
U
بیرنگی پوست
skinning
U
پوست پوستی
percutaneous
U
از راه پوست
skin
U
پوست پوستی
malicorium
U
پوست انار
in plain english
U
پوست کنده
malacodermous
U
نرم پوست
crusted
U
پوست دار
peeled
U
پوست کنده
beavers
U
پوست سگ ابی
kipskin
U
دسته پوست
Afrikaner
U
سفید پوست
scalps
U
پوست کندن از سر
scalps
U
پوست فرق سر
scalp
U
پوست کندن از سر
scalp
U
پوست سر بامو
scalp
U
پوست فرق سر
impassiveness
U
پوست کلفتی
hypodermis
U
پوست زیرین
melanic
U
سیاه پوست
glumaceous
U
پوست دار
whitey
U
سفید پوست
negress
U
زن سیاه پوست
hard shell
U
سخت پوست
hardshell
U
سخت پوست
beaver
U
پوست سگ ابی
whity
U
سفید پوست
molt
U
پوست اندازی
moleskin
U
پوست کورموش
husked
U
پوست کنده
mesoderm
U
میان پوست
hulled
U
پوست کنده
melanotic
U
سیاه پوست
kid skin
U
پوست بزغاله
scarf skin
U
پوست برونی
dermatosis
U
اماس پوست
dermatozoa
U
انگلهای پوست
ross
U
پوست کندن
ross
U
پوست درخت
dermoid
U
شبیه پوست
skin and bone
U
پوست واستخوان
skin effect
U
اثر پوست
dermoid
U
پوست مانند
blach hulled
U
سیاه پوست
dermoidal
U
شبیه پوست
bast
U
پوست درخت
skinner
U
پوست فروش
dermoidal
U
پوست مانند
skiver
U
پوست تراش
dermotropic
U
متمایل به پوست
dermatopathy
U
ناخوشی پوست
broadtail
U
پوست بره
decorticate
U
پوست کندن از
dermatographia
U
پوست نگاری
debark
U
پوست کندن از
scscalable
U
پوست کندنی
cutis
U
پوست زیرین
cuticular
U
پوست مانند
cuticular
U
وابسته به پوست
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com