Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
banjo axle
U
پوسته اکسل عقب اتومبیل که پوسته دیفرانسیل ان در وسط قرار دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
front axle housing
U
پوسته اکسل جلو
exfoliation
U
پوسته پوسته شدن لایههای بتن یا سنگ در اثر حرارت محیط همجوار
flaking
U
جرقه پوسته پوسته شدن
flaked
U
جرقه پوسته پوسته شدن
pelliculate
U
پوسته پوسته شامه دار
flake
U
جرقه پوسته پوسته شدن
slough
U
پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
scabs
U
پوسته پوسته شدن
scabrous
U
زبر پوسته پوسته
exfoliate
U
پوسته پوسته شدن
scab
U
پوسته پوسته شدن
desquamate
U
پوسته پوسته شدن
monocoque
U
ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
crust
U
پوسته
esquillage
U
پوسته
chaff
U
پوسته
shell
U
پوسته
sludge
U
پوسته یخ
incrustment
U
پوسته
encrustations
U
پوسته
membrance
U
پوسته
upper crust
U
پوسته
leprose
U
پوسته پوسته
incrustation
U
پوسته
cod
U
پوسته
mantles
U
پوسته
mantle
U
پوسته
filmed
U
پوسته
film
U
پوسته
membranes
U
پوسته
shells
U
پوسته
sleeve
U
پوسته
sleeves
U
پوسته
shelling
U
پوسته
membrane
U
پوسته
earth crust
U
پوسته
cryosphere
U
یخ پوسته
bushing
U
پوسته
layers
U
پوسته
encrustation
U
پوسته
scurf
U
پوسته
crusts
U
پوسته
skinning
U
پوسته
cortices
U
پوسته
skins
U
پوسته
single skinned
U
یک پوسته
cortex
U
پوسته
shuck
U
پوسته
putamen
U
پوسته
shelly
U
پوسته پوسته
skinned
U
پوسته
testa
U
پوسته
dishes
U
پوسته
stator
U
پوسته
flaky
U
پوسته پوسته
case
U
پوسته
layer
U
پوسته
dish
U
پوسته
flaked
U
پوسته
flaking
U
پوسته
skin
U
پوسته
wythe
U
پوسته
cases
U
پوسته
patagium
U
پوسته
flake
U
پوسته
cooling shell
U
پوسته سردکننده
corrugated skin
U
پوسته موجدار
crankcase
U
پوسته موتور
bushes
U
پوسته داخلی
crusty
U
پوسته مانند
snail
حلزون با پوسته
rawhide
U
پوسته خام
skin friction
U
مقاومت پوسته
soft shell
U
نرم پوسته
subsell
U
زیر پوسته
soft shelled
U
نرم پوسته
soft skin
U
پوسته نرم
bush
U
پوسته داخلی
cupola shell
U
پوسته کوپل
pelliculate
U
دارای پوسته
pellicular
U
پوسته دار
pellicle
U
پوسته نازک
ion sheath
U
پوسته یونی
pods
U
پوسته محافظ
oxide skin
U
پوسته اکسید
valence shell
U
پوسته والانس
rawhides
U
پوسته خام
outer shell
U
پوسته والانس
wing skin
U
پوسته بال
membran
U
پوسته دار
encrustation
U
پوسته بندی
slough
U
پوسته خارجی
pod
U
پوسته محافظ
curing membrane
U
پوسته نگهبان
damp proof membrane
U
پوسته نمبند
scutum
U
پوسته استخوانی
earth crust
U
پوسته زمین
earth's crust
U
پوسته زمین
electron sheath
U
پوسته الکترونی
electron shell
U
پوسته الکترون
rinded
U
پوسته دار
sublevel
U
زیر پوسته
endocarp
U
پوسته هسته
energy shell
U
پوسته انرژی
erratic scab
U
پوسته جوش
encrustations
U
پوسته بندی
skin
U
پوسته ریخته گی
crusts
U
پوسته زمین
acetate film
U
پوسته استاتی
skinned
U
پوسته ریخته گی
crust
U
پوسته زمین
skins
U
پوسته ریخته گی
descaling
U
پوسته زدایی
skinning
U
پوسته ریخته گی
half shell mold
U
قالب نیم پوسته
encrustation
U
پوسته دار سازی
body fit sleeve
U
پوسته یا غلاف مناسب
ectoclast
U
پوسته خارجی سلول
gear case
U
پوسته جعبه دنده
drum barrel
U
پوسته یا روکش استوانهای
soft shelled
U
دارای پوسته تردوشکننده
slug
حلزون بدون پوسته
drop worm housing
U
پوسته حلزونی سقوطی
furnace shell
U
قشر یا پوسته کوره
tegmen
U
پوسته داخلی تخم
graben
U
فرورفتگی در پوسته زمین
rinds
U
پوسته بیرونی هرچیزی
rear axle casing
U
پوسته محور عقب
adapter sleeve
U
پوسته تطبیق دهنده
rind
U
پوسته بیرونی هرچیزی
crust of the earth
U
پوسته یا قشر زمین
encrust
U
بشکل پوسته در اوردن
film evaporator
U
تبخیر کننده پوسته
encrustations
U
پوسته دار سازی
encrust
U
با پوسته یاقشری پوشاندن
loricate
U
دارای پوسته محافظ
soft shell
U
دارای پوسته ترد وشکننده
gas case hardening
U
سخت گردانی پوسته گازی
lorica
U
پوسته سخت حافظ جانوران
interchangeable bearing shells
U
پوسته قابل تعویض یاطاقان
insulated bearing housing
U
پوسته یاطاقان عایق شده
helicoid
U
بشکل پوسته حلزون مارپیچ
crankcase
U
محفظه کارتر پوسته میل لنگ
epicarp
U
پوسته خارجی قسمت نرم میوه
proctodaeum
U
قسمت خارجی پوسته مقعدومجرای مقعد
to crust
[snow]
U
تشکیل دادن به پوسته سخت
[برف]
spaced armor
U
دو پوسته کردن زره برای تقویت ان
syenite
U
نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
endodermis
U
داخلی ترین بافت پوسته ریشه وساقه
dunite
U
نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
crusts
U
پوسته سخت هر چیزی ادم جسور و بی ادب
diabase
U
نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
andesite
U
نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
crust
U
پوسته سخت هر چیزی ادم جسور و بی ادب
clinker
U
تفاله شیشه درکوره قالگری پوسته اهن
splinter screen
U
پوسته زره پوش اطراف پل فرماندهی ناو
geotectonic
U
مربوط به مبحث ساختمان وتشکیلات صخرههای پوسته زمین
buzzing
U
نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzz
U
نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzzed
U
نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
integral tank
U
تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
buzzes
U
نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
plutonism
U
فرضیهای که بموجب ان خارههای پی در پی پوسته زمین دراثرگرمادرست شده اند
geochemistry
U
علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند
shelling
U
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
catastrophism
U
اعتقاد باینکه پوسته زمین دستخوش انقلابهای ناگهانی طبیعت شده
shells
U
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
volumetric loading/density
U
خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
shell
U
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
neptunist
U
کسیکه عقیده داردکه خارههای پی در پی پوسته زمین بوسیله اب درست شده اند
plutonic theory
U
فرضیهای که بموجب ان خارههای پی درپی پوسته زمین دراثرگرمای درست شده اند
cyaniding
U
عملیات حرارتی که برای سخت کردن پوسته الیاژهای اهن دار بکار می رود
accent mark
U
علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
cam ring
U
رینوی داخل پوسته موتور که توسط میل لنگ به چرخش درامده و باز و بسته شدن سوپاپها را کنترل میکند
lobster thermidor
U
مخلوطی از گوشت خرچنگ وزده تخم مرغ وقارچ وخامه که در پوسته خرچنگ سرخ میکنند
to break up
U
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
The car is on fire.
U
اتومبیل آتش گرفته (دارد می سوزد )
permafrost
U
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
staging light
U
چراغی که به راننده علامت میدهد که چرخهای اتومبیل درست روی خط قرار دارند
distant
U
آنچه در محلی قرار دارد
faults
U
فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
faulted
U
فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
fault
U
فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
centralized
U
آنچه در یک موقعیت مرکزی قرار دارد
homes
U
که معمولا در بالا سمت چپ قرار دارد
home
U
که معمولا در بالا سمت چپ قرار دارد
desktop
U
آنچه در بالا میز قرار دارد
My desk is by the window.
U
میز کار من کنار پنجره قرار دارد.
beater mill
U
تغارچهای که در داخل ان استوانه نیز قرار دارد
cells
U
در یک صفحه گسترده فرمولی که در یک خانه قرار دارد
cell
U
در یک صفحه گسترده فرمولی که در یک خانه قرار دارد
ascii
U
حرفی که در لیست ASCII حروف قرار دارد
encapsulated
U
چیزی که درون چیز دیگری قرار دارد
bay
U
قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
bayed
U
قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
baying
U
قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
endomorph
U
بلوری که درجوف بلور دیگر قرار دارد
bays
U
قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
top
U
بخش ای که در بالاترین قسمت چیزی قرار دارد
head stock
U
قطعهای که قسمت مهم دستگاه بر ان قرار دارد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com