English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
internist U پزشک امراض داخلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
geriatrics U رشتهای از علم طب که درباره امراض دوران پیری و افراد پیر بحث میکند مبحث امراض پیری
incretion U ترشح درونی یا داخلی تراوش داخلی
internal defense U پدافند داخلی پایداری داخلی
internal structure U ساختمان داخلی سازه داخلی
squawked U مخابره داخلی ارتباط داخلی
squawk U مخابره داخلی ارتباط داخلی
squawks U مخابره داخلی ارتباط داخلی
dermatosis U امراض جلدی
porter U ناقل امراض
occupation disease U امراض حرفهای
porters U ناقل امراض
pulmonary discases U امراض ریوی
pediatrics U امراض کودکان
nosography U تعریف امراض
gynaecologist U متخصص امراض زنانه
osteopathy U انواع امراض استخوانی
general practitioner U طبیب امراض عمومی
geriatrist U امراض دوران پیری
geriatrician U امراض دوران پیریgyrfalcon
gynaecology U علم امراض زنانه
occupation disease U امراض ناشی از کار
epidemiology U علم امراض مسری
dermatology U مبحث امراض پوستی
dermatologist U متخصص امراض پوست
otologist U متخصص امراض گوش
chiropody U فن معالجه ودرمان امراض پا
gerontologist U متخصص امراض پیری
gynecology U دانش امراض زنانه
pediatric U مربوط به امراض کودکان
histopathology U مبحث امراض بافتی
physiatrics U درمان امراض باوسایل طبیعی
viruses U عامل نقل وانتقال امراض
pedicure U معالجه امراض دست وپا
pedicures U معالجه امراض دست وپا
hydropathy U معالجه امراض بوسیله اب وتجویز اب
virus U عامل نقل وانتقال امراض
antiperiodic U جلوگیری کننده از نوبت و دورهء امراض
nosology U مبحث شناسایی و تقسیم بندی امراض
hypnotherapy U معالجه امراض بوسیله خواب مغناطیسی
quarantine U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantined U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
case fatality rate U درصدمرگ و میر در اثر امراض یاضایعات دیگر
aetiology U علم تشخیص علل امراض علت شناسی
quarantining U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantines U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
exchanged stabilization fund U مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
periodontics U مبحث امراض لثه وبافتهای محافظ اطراف دندان
humoralism U اعتقاد به اینکه امراض نتیجه فساد اخلاط است
tomography U فن تشخیص امراض از روی عکسبرداری با اشعه مجهول پرتونگاری مقطعی
roentgenology U شاخهای از پرتونگاری که با استفاده از اشعه مجهول امراض رامعالجه میکند
storage U 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
epizootology U علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootiology U علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizoology U علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
homeopathy U معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
master physician U سر پزشک
practitioner U پزشک
aesculapian U پزشک
interne U پزشک
medical officer U پزشک
medical man U پزشک
medical officer U سر پزشک
practitioners U پزشک
chiropodist U پزشک پا
doc U پزشک
medic U پزشک
physicians U پزشک
physician U پزشک
chiropodists U پزشک پا
docs U پزشک
farriers U دام پزشک
doctored U پزشک دکتر
farrier U دام پزشک
doctoring U پزشک دکتر
doctors U پزشک دکتر
physician in attendance U پزشک معالج
doctor U پزشک دکتر
psychopathist U پزشک دیوانگان
medico legal examiner U پزشک قانونی
neuropathist U پزشک اعصاب
ophthalmologist U چشم پزشک
surgeon general U پزشک ارشد
medico U پزشک طبیب
medicine man U پزشک قبیله
oculist U چشم پزشک
certificate of a doctor U گواهی پزشک
doctor to the company U پزشک شرکت
surgeons U پزشک جراح
surgeon U پزشک جراح
family doctors U پزشک خانواده
family doctor U پزشک خانواده
house physician U پزشک مقیم
oculists U چشم پزشک
aurist U پزشک گوش
doctor-to-be U پزشک آینده
practitioner U دندان پزشک
practitioner U دام پزشک
general practitioner U پزشک عمومی
alienist U پزشک دیوانگان
practitioners U دندان پزشک
mad doctor U پزشک دیوانگان
practitioners U دام پزشک
medical examiner U پزشک قانونی
a fake doctor U پزشک قلابی
pips U انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
pipping U انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
pipped U انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
pip U انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
epiphytology U علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
iatrogenic illness U بیماری پزشک زاد
psychiater U پزشک ناخوشی دماغی
practician U پزشک دست در کار
physician in ordinary U پزشک رسمی یا همیشگی
extern U کمک پزشک روزانه
esculapian U وابسته به دارگونه طب پزشک
medicaster U پزشک زبان باز
neuropsychiatrist U پزشک اعصاب و روان
obstetricians U پزشک متخصص زایمان
to take medical advice U با پزشک مشورت کردن
general practitioner U پزشک بیماریهای عمومی
syrinx U استاخ پزشک ایطالیایی
pediatrician U پزشک متخصص اطفال
lay analyst U روانکاو غیر پزشک
obstetrician U پزشک متخصص زایمان
the doctor ordered an ointment U پزشک مرهم تجویز کرد
Call a doctor quickly. فورا پزشک خبر کنید.
flight surgeon U افسر پزشک نیروی هوایی
eustachian U پیداشده توسط پزشک ایتالیایی
anesthetist U پزشک متخصص بیهوشی و بی حسی
intern [American English] U انترن پزشک [مقیم بیمارستان]
intern U انترن پزشک مقیم بیمارستان
Foundation [junior] house officer [British English] U انترن پزشک [مقیم بیمارستان]
first year resident [American English] U انترن پزشک [مقیم بیمارستان]
interning U انترن پزشک مقیم بیمارستان
woman doctor U پزشک زن حکیم خانم طبیبه
interns U انترن پزشک مقیم بیمارستان
to take the pill [to be on the pill] [to go on the pill] U قرص خوردن [طبق دستور از پزشک]
accoucheur U پزشک متخصص قابلگی وبیماریهای زنان
He's not suited for a doctor. U او [مرد] برای یک پزشک مناسب نیست.
attendance of a doctor U حضور پزشک روی رینگ بوکس
veterinarians U پزشک حیوانات در ارتش دامپزشک رشته دامپزشکی
There is one physician for every 260 inhabitants. U برای هر ۲۶۰ ساکن یک پزشک وجود دارد.
take medical a U به پزشک مراجعه کنید باطبیب مشورت نمایید
surgeon general U رئیس قسمت پزشکی ارتش افسر پزشک
residency U اقامت پزشک در بیمارستان برای کسب تخصص
unless otherwise prescibed [by the doctor] U مگر اینکه [پزشک] نسخه دیگری نوشته
The doctous fee was tacked on to the hospital bI'll . U حق ویزیت پزشک را کشیدند روی صورتحساب بیمارستان
veterinarian U پزشک حیوانات در ارتش دامپزشک رشته دامپزشکی
enzootic U مرض همه گیر دامها امراض فصلی و ناحیهای دامها
electrotherapy U معالجه امراض بوسیله حرارت حاصله از الکتریسته معالجه با برق
dermatological U مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
occupational disease U امراض شغلی [نظیر بیماری های برونشیت در رنگرزان و بافندگان، پوکی استخوان، خمیدگی ستون مهره ها در بافندگان، ضعف چشم و غیره]
pathologist U پزشک ویژه گیر اسیب شناسی اسیب شناس
pathologists U پزشک ویژه گیر اسیب شناسی اسیب شناس
internal door U در داخلی
in- U داخلی
endogenous U داخلی
in U داخلی
anie U داخلی
internal medicine U طب داخلی
inner U داخلی
ben U داخلی
esoteric U داخلی
territorial U داخلی
indoor U داخلی
innate U داخلی
internal U داخلی
interiors U داخلی
municipal U داخلی
domestic U داخلی
insides U داخلی
interior U داخلی
intramural U داخلی
inside U داخلی
internal consumption U مصرف داخلی
inside micrometer U میکرومتر داخلی
internal damping U میرایی داخلی
internal crack U ترک داخلی
internal current U جریان داخلی
internal defense U دفاع داخلی
inside hinge U لولای داخلی
inner zone U منطقه داخلی
domestic tariff U تعرفه داخلی
inside caliper U کولیس داخلی
internal diseconomies U زیانهای داخلی
internal discharge U تخلیه داخلی
inside draft U شیب داخلی
interior wall U دیوار داخلی
internal development U توسعه داخلی
internal development U رشد داخلی
internal consistency U سازگاری داخلی
internal connection U اتصال داخلی
internal conductor U سیم داخلی
inside diameter U قطر داخلی
internal boffles U تیغههای داخلی
interior architecture U معماری داخلی
internal attack U تک داخلی یا تک از داخل
internal armature U ارمیچر داخلی
internal angle U زاویه ی داخلی
inside wing U بال داخلی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com