Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
imagery sortie
U
پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
spectrozonal photography
U
عکاسی از اشیاء منتخب عکاسی از اشیای مخصوص
trimetrogon
U
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
country cover diagram
U
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
sortie plot
U
شمای منطقه پرواز در عکاسی هوایی
continuous strip imagery
U
عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
ground position
U
نقطه تصویرزمینی هواپیمای در حال عکاسی
imagery
U
عکاسی هوایی
exposure station
U
ایستگاه عکاسی هوایی
bombardment photography
U
عکاسی از بمباران هوایی
holiday
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telecamera
U
دوربین مخصوص عکاسی ازفواصل دور
cover search
U
جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
continuous strip photography
U
عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
coverage index
U
کالک نمایش مناطق زیرپوشش شناسایی عکاسی هوایی
tip
U
در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
tipping
U
در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
lens distortion
U
خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
comouflage detection photography
U
نوعی عکاسی که با استفاده ازفیلم مخصوص انجام شده واستتار دشمن را کشف میکندعکسبرداری ضد استتار
reflight
U
پرواز مجدد روی منطقه عکاسی شده برای تجدیدعکسبرداری از نقاطی که دردور اول حذف شده اند
camera station
U
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
air picket
U
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
photography
U
عکاسی
photogeny
U
عکاسی
flashlights
U
لامپ عکاسی
brownie
U
یکجوردوربین عکاسی
brownies
U
یکجوردوربین عکاسی
aerial photography
U
عکاسی هوائی
photographic chemistry
U
شیمی عکاسی
photography
U
لوازم عکاسی
photoionization
U
یونش عکاسی
flash photography
U
عکاسی شب بابرق
line of collimation
U
خط محور عکاسی
wirephoto
U
عکاسی رادیویی
flashlight
U
لامپ عکاسی
telephoto
U
عکاسی رادیویی
kodak
U
دوربین عکاسی
telephotography
U
عکاسی رادیویی
photographic accessories
U
لوازم عکاسی
shutterbug
U
عاشق عکاسی
flashed
U
فلاش عکاسی
faxing
U
عکاسی رادیویی
faxes
U
عکاسی رادیویی
faxed
U
عکاسی رادیویی
fax
U
عکاسی رادیویی
filmed
U
فیلم عکاسی
flash
U
فلاش عکاسی
radiophoto
U
عکاسی رادیویی
film
U
فیلم عکاسی
heliochrome
U
عکاسی رنگی
phototelegraphy
U
عکاسی رادیویی
photographic
U
وابسته به عکاسی
photochromy
U
عکاسی رنگی
facsimiles
U
عکاسی رادیویی
photographic scale
U
مقیاس عکاسی
photographic strip
U
نوار عکاسی
photographic fixing
U
ثبوت عکاسی
dark room
U
تاریکخانه عکاسی
facsimile
U
عکاسی رادیویی
flashes
U
فلاش عکاسی
photographic strip
U
باند عکاسی
camera nadir
U
محورلولایی دوربین عکاسی
photographically
U
از روی علم عکاسی
telephotography
U
عکاسی از راه دور
to print out
U
چاپ کردن در عکاسی
camera axis
U
محور دوربین عکاسی
thermal imagery
U
عکاسی مادون قرمز
photoflash
U
فشنگ منورمخصوص عکاسی در شب
negative photo plane
U
افق شیشه عکاسی
vidicon
U
لوله دوربین عکاسی
flash lamp
U
لامپ پر نور عکاسی
(iris) diaphragm
U
دیافراگم
[دوربین عکاسی]
iris
U
دیافراگم
[دوربین عکاسی]
Dont move . Hold it. Keep stI'll.
U
بی حرکت ( در عکاسی وغیره )
image format
U
اندازه شیشه عکاسی
flash bulb
U
فلاش دوربین عکاسی
fixer
U
دوای ثبوت عکاسی
isocentre
U
خط المرکزین دوربین عکاسی
filmstrip
U
فیلم عکاسی 53 میلمتری
safelight
U
چراغ تاریکخانه عکاسی
cameras
U
دوربین یا جعبه عکاسی
camera
دوربین یا جعبه عکاسی
fan cameras
U
دوربینهای عکاسی منظرهای
exposure scale
U
جدول پرتوگیری
[عکاسی]
dicing photography
U
عکاسی در ارتفاع کم باهواپیما
heliocheomy
U
عکاسی بارنگ طبیعی
image format
U
اندازه فیلم عکاسی
radar imagery
U
عکاسی به وسیله امواج رادار
camera magazine
U
جعبه محتوی فیلم عکاسی
folded optics
U
وسیله عکاسی یا دیدبانی تاشونده
photoengraving
U
گراور سازی بوسیله عکاسی
photocopies
U
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
camera obscura
U
اطاقک تاریک جعبه عکاسی
photocopy
U
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopying
U
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photomap
U
نقشه برداری بوسیله عکاسی
flashbulb
U
لامپ پرنور فلاش عکاسی
flashbulbs
U
لامپ پرنور فلاش عکاسی
imagery
U
شبیه سازی عکاسی کردن
photocopied
U
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
platinotype
U
عکاسی بوسیله املاح پلاتین
photoengrave
U
بوسیله عکاسی گراور سازی کردن
thermal imagery
U
عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
photogravure
U
گراور سازی از روی شیشه عکاسی
thermal crossover
U
تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
time exposure
U
مدت بازماندن دیافراگم دوربین عکاسی
zoom lens
U
عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
zoom lenses
U
عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
canadian , grid
U
سیستم شبکه بندی عکاسی برجسته منشوری
panoramic
U
دوربین منظره نما یا افق نمادر عکاسی
sonne photography
U
روش عکاسی به طریقه عکسبرداری از یک نوار ممتدزمین
negative
U
گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
denitometer
U
وسیله اندازه گیری درجه تیرگی تصاویر عکاسی
infrared resolution
U
تجزیه و تحلیل و کاوش هدف با عکاسی مادون قرمز
negatives
U
گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
air scout
U
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
pantoscope
U
دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
images
U
وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.
image
[وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.]
latensification
U
تقویت عکس فاهر شده عکاسی بوسیله مواد شیمیایی
box camera
U
دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
box cameras
U
دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
crab angle
U
زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
panoramic camera
U
دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
light trap
U
اسبابی که حائل نور بوده ولوازم عکاسی دران حرکت کند
camera cycling rate
U
نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
photo offset
U
چاپ افستی که فیلم عکاسی رابرای چاپ بکار برد
phototostat
U
رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
angle of view
U
زاویه رویت دوربین عکاسی میدان دید دوربین
multispectral
U
استفاده از چند طیف نوری عکاسی چند طبقه
cassette
U
کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
cassettes
U
کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
photocomposition
U
کاربرد پردازش الکترونیکی درتهیه چاپ که مستلزم تعریف و تنظیم تحریر و تولید ان به وسیله پردازش از طریق عکاسی میباشد
blueprints
U
نوعی چاپ عکاسی که زمینه ان ابی ونقش ان سفید است چاپ اوزالیدکه برای کپیه نقشه ورسمهای فنی بکارمیرود
blueprint
U
نوعی چاپ عکاسی که زمینه ان ابی ونقش ان سفید است چاپ اوزالیدکه برای کپیه نقشه ورسمهای فنی بکارمیرود
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
judy
U
در رهگیری هوایی علامت اینست که با هواپیمای دشمن درگیر شده ام و در حال انجام ماموریت می باشم
infrared imagery
U
عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
angle offset method
U
روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه
lead aircraft
U
هواپیمای نوک یا هواپیمای رهبر هواپیمای هادی در تک هوایی
airspace reservation
U
منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
i stay
U
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
task component
U
بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
broadcast controlled air interception
U
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
dispersal airfield
U
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
air delivery container
U
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air sentinel
U
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
call mission
U
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
sorties
U
هواپیمای اماده به پرواز
on the line
U
هواپیمای اماده پرواز
flyable dud
U
هواپیمای قابل پرواز
sortie
U
هواپیمای اماده به پرواز
mission ready
U
هواپیمای اماده برای پرواز
The plane to ... departs at ... o'clock.
U
هواپیمای ... ساعت ... پرواز می کند.
air mission
U
ماموریت هوایی
scheduled plane
U
هواپیمای مسافربری
[با زمان پرواز مشخص]
scheduled service plane
U
هواپیمای مسافربری
[با زمان پرواز مشخص]
immediate mission
U
ماموریت فوری هوایی
ready cap
U
حالت انتظار هواپیمای جنگنده برای پرواز
air defense sector
U
منطقه ماموریت پدافند هوایی
mission request
U
درخواست اجرای ماموریت هوایی
party
U
گروه مخصوص انجام یک ماموریت
convertiplane
U
هواپیمای که دست کم قادراست به دو سبک مختلف پرواز کند
tasking
U
سازمان بندی برای عملیات واگذار کردن ماموریت به یکانها واگذاری ماموریت تعیین ماموریت
all weather fighter
U
هواپیمای همه هوایی
airspace prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
aerospace projection operations
U
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
antisubmarine air escort
U
هواپیمای پاسور هوایی ضدزیردریایی
what luck
U
در رهگیری هوایی یعنی نتیجه انجام ماموریت چه طور بود
radar picket cap
U
هواپیمای گشتی هوایی حامل رادار
faker
U
هواپیمای تمرینی درتیراندازی پدافند هوایی
special area
U
منطقه پرواز مخصوص
launch time
U
زمان پرواز هوایی هواپیما
splashed
U
در پدافند هوایی یعنی هواپیمای دشمن زده شد
superfortress
U
نوعی هواپیمای تانکر سوخت 6 موتوره هوایی
pressure suit
U
لباس مخصوص پرواز درارتفاعات زیاد
resume
U
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumed
U
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumes
U
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resuming
U
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
punches
U
در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
punched
U
در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
punch
U
در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
stratotanker
U
نوعی هواپیمای تانکر سوخت رسان چهار موتوره هوایی
wing covert
U
پر پوششی روی پرهای مخصوص پرواز پرنده
aviation weather
U
مشخصات ویژه اب و هوایی که به پرواز و عملکردهواپیما مربوط میشود
gates
U
فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
gate
U
فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
tied on
U
در درگیری هوایی یعنی هواپیمای یاد شده داخل ارایش قسمت من است
commercial air movement
U
پرواز دادن با هواپیمای غیرنظامی حمل و نقل باهواپیمای غیرنظامی
floo floo
U
تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
flu flu
U
تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
stern attack
U
در رهگیری هوایی تکی که هواپیمای تک کننده با زاویه 54 درجه یا بیشتر به هدف انجام میدهد
duck
U
کد مخصوص درگیریهای هوایی
duckings
U
کد مخصوص درگیریهای هوایی
ducked
U
کد مخصوص درگیریهای هوایی
ducks
U
کد مخصوص درگیریهای هوایی
purple
U
در رهگیری هوایی یعنی یکان یا هواپیمای تعیین شده مشکوک به حمل جنگ افزاراتمی است
state tiger
U
در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی برای اجرای ماموریت رهگیری دارم
airdrop container
U
جعبه مخصوص بارریزی هوایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com