Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
damping vane
U
پرهای در فلومتر سوخت برای کاهش دادن و گرفتن نوسانات حاصل از جریان متلاطم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
plenum chamber
U
محفظه اب بندی شده درتوربینهای گاز که سبب ملایم کردن و گرفتن نوسانات جریان هوا میگردد
burner
U
وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا
burners
U
وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا
diesel ramjet
U
موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
reynold's number
U
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
swinging of flow
U
نوسانات عرضی جریان
turbulent flow
U
جریان متلاطم
eddies
U
جریان متلاطم
eddying
U
جریان متلاطم
eddied
U
جریان متلاطم
eddy
U
جریان متلاطم
skims
U
سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
skim
U
سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
skimmed
U
سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
free eddy
U
جریان متلاطم ازاد
aircraft arresting hook
U
مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
combustion starter
U
مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
innovation theory
U
ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
long run
U
مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
kerning
U
کاهش دادن فضای خالی میان دو حرف معین کاهش فاصله دخشه ها
court plume
U
پرهای شتر مرغ که برای ارایش درموی سر بکار برند
down
U
پر دراوردن جوجه پرندگان پرهای ریزی که برای متکابکار میرود
put to the question
U
برای گرفتن اعتراف زجر دادن
eolian
U
رسوب حاصل از جریان باد
waisting
U
کاهش موضعی قطر ناشی ازجریان برگشت ناپذیر حاصل از تنش در نقطه شکست
fanning
U
1-مکانیزم جریان دادن هوا برای خنک کردن . 2-گستردهای ازوسایل و داده ها
fanned
U
1-مکانیزم جریان دادن هوا برای خنک کردن . 2-گستردهای ازوسایل و داده ها
fan
U
1-مکانیزم جریان دادن هوا برای خنک کردن . 2-گستردهای ازوسایل و داده ها
fans
U
1-مکانیزم جریان دادن هوا برای خنک کردن . 2-گستردهای ازوسایل و داده ها
runoff
U
جریان اب حاصل ازبارندگی در حوزه ابریز
anti knock
U
ماده ایکه به سوخت اضافه شده و احتمال انفجار واحتراق نامنظم ان را کاهش میدهد
vibrators
U
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
vibrator
U
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
brown out
U
کاهش جریان برق
joule kelvin effect
U
انبساط گاز با فشار زیاد ازمجرای کنترل سوخت یا پلاک منفذدار که با کاهش دماهمراه است
reduce
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduces
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reducing
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
compression ignition
U
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
get
U
حاصل کردن گرفتن گیر اوردن
getting
U
حاصل کردن گرفتن گیر اوردن
gets
U
حاصل کردن گرفتن گیر اوردن
paced
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
pace
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paces
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
flow meter
U
فلومتر
rosettes
U
اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات
rosette
U
اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات
format
U
روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ
formats
U
روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ
heterodyne
U
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
decreased
U
کاهش دادن کاهش
decreases
U
کاهش دادن کاهش
decrease
U
کاهش دادن کاهش
productions
U
حاصل دادن
production
U
حاصل دادن
economic of scale
U
کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
critical raynold's number
U
عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد
fueled
U
سوخت دادن
fuel
U
سوخت دادن
fuelled
U
سوخت دادن
fuelling
U
سوخت دادن
fuels
U
سوخت دادن
crop
U
حاصل دادن چینه دان
cropped
U
حاصل دادن چینه دان
crops
U
حاصل دادن چینه دان
aftercrop
U
حصاد دوم دوباره حاصل دادن
firing
U
عمل سوخت دادن
correction for attenuation
U
اصلاح برای کاهش
limit state of failure
U
حالت حدی که برای ان حداکثرفرفیت باربری حاصل شده باشد
bingo
U
علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
lessen
U
کاهش دادن
lessens
U
کاهش دادن
palliation
U
کاهش دادن
lessening
U
کاهش دادن
lessened
U
کاهش دادن
to block
[to block up]
[to clog]
[to clog up]
something
U
جلوی جریان
[ریزش]
چیزی را گرفتن
charactristic curve
U
نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل
into plane service
U
تدارک سوخت و وسایل برای هواپیماها طبق قرارداد
thinner
U
حلالی برای کاهش ویسکوزیته رنگها
to cut back
[on]
something
U
چیزی را کاهش دادن
to cut down
[on]
something
U
چیزی را کاهش دادن
to cut something
U
چیزی را کاهش دادن
credit squeeze
U
کاهش دادن اعتبار
throttle
U
جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
throttled
U
جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
throttles
U
جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
throttling
U
جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
best power mixture
U
نسبت متناسب مخلوط سوخت و هوا برای حصول حداکثرقدرت
wet wing
U
بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد
submarginal land
U
زمین مطلقا" بی حاصل زمینی که چنان بی حاصل باشد که مخارج سرمایه گذاری و کارگر را نتواندجبران کند
compacted
U
فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن
compact
U
فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن
compacting
U
فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن
compacts
U
فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن
put down
U
پست کردن کاهش دادن
devaluation
U
کاهش دادن ارزش پول
put-down
U
پست کردن کاهش دادن
put-downs
U
پست کردن کاهش دادن
lift wire
U
سیم هایی که بار کششی حاصل از ایجاد نیروی برای بال را متحمل میشوند
lift strut
U
پایه هایی که بار کششی حاصل از ایجاد نیروی برای بال را متحمل میشوند
cartridges
U
محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
cartridge
U
محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
brake specific fuel consumption
U
مقدار سوخت مصرف شده درواحد زمان برای تولید واحدقدرت
boost rocket
U
موتور راکت با سوخت جامد یامایع برای به حرکت دراوردن یک رسانگر
central refueling provisions
U
سیم سوخت رسانی هواپیماکه در ان تمام تانکهای سوخت از یک نقطه تغذیه میشوند
acoustic
U
فن صوتی که در بالای چاپگر برای کاهش صدا قرار دارد
cruise control
U
کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
air metering force
U
نیروی در کاربوراتور وسیستمهای تزریق سو سوخت که لوله وانتوری و فشارهوا را مقدار سوخت را کنترل میکند
natural rate hypothesis
U
هیچ تمایلی برای تورم در جهت افزایش یا کاهش وجود ندارد
inferences
U
مجموعه قواعد در سیستم خبره برای کاهش اهداف یا نتایج داده
acoustic
U
تابلوی صوتی که پشت رسانه برای کاهش صدا قرار دارد
inference
U
مجموعه قواعد در سیستم خبره برای کاهش اهداف یا نتایج داده
gust alleviation
U
سیستم دینامیکی برای کاهش اثر تندبادهای قائم روی هواپیما
bipropellant
U
سوخت راکت متشکل از دو جزء سوخت و اکسیدکننده
state chicken
U
در رهگیری هوایی یعنی سوخت من در حال تمام شدن است بایستی برای تجدیدسوخت برگردم
marking current
U
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
to kern
U
کاهش دادن
[و تنظیم کردن ]
فاصله دخشه ها
[فناوری چاپ]
to switch on
U
اتصال دادن جریان دادن
lightening hole
U
سوراخی که در قسمتی ازسازه که کمتر تحت تنش قراردارد برای کاهش وزن ایجادمیشود
charge
U
جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
atomisers
U
سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
atomizer
U
سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
charges
U
جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
atomizers
U
سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
wobble pump
U
پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
tax friction
U
کاهش تولید ناشی از تغییر رفتاراقتصادی بمنظور کاهش بارمالیاتی
to send round the hat
U
برای کسی اعانه جمع کردن کشکول گدایی برای کسی دست گرفتن
metal deactivator
U
مادهای که برای کاهش امکان وقوع واکنشهاالکتروشیمیایی در تانک سیستم به سوختهای هیدروکربنی افزوده میشود
compression
U
روش کاهش اندازه بلاک داده با کاهش فضا وحذف فضاها و مواد بی استفاده
outsource
U
به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
circuit breaker
U
سویچی برای قطع جریان
circuit breakers
U
سویچی برای قطع جریان
draining
U
جریان دادن
drained
U
جریان دادن
drain
U
جریان دادن
drains
U
جریان دادن
sphenoid
U
شب پرهای
state tiger
U
در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی برای اجرای ماموریت رهگیری دارم
left hand rule for electron flow
U
قاعده چپگرد برای جریان الکترون
conduction
U
توانایی یک ماده برای هدایت جریان
half life period
U
مدت زمان لازم برای فعالیت یک ماده رادیواکتیو است که به نصف مقدار اولیه خود کاهش یابد
means ends analysis
U
نوعی روش استدلال که در یک کوشش برای کاهش تفاوتهااز نقطه شروع تا هدف به عقب و جلو نظر می اندازد
top-knot
U
پرهای تارکسر
top-knots
U
پرهای تارکسر
flights
U
پرهای تیر
swanskin
U
پرهای نرم قو
plumage
U
پرهای زینتی
feathers
U
پرهای تیر
conductive
U
مربوط به توانایی ماده برای هدایت جریان
right hand rule for electron flow
U
قاعده راست گرد برای جریان الکترون
staging area
U
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
bituminous paint
U
رنگی ضخیم و سنگین که جزء اصلی ان قیر بوده و بعنوان رنگ ضد اسید برای کم کردن خوردگی حاصل از بخارات والکترولیت موجود در باطری استفاده میشود
oscilliations
U
نوسانات
fluctuations
U
نوسانات
plumassier
U
فروشنده پرهای ارایشی
bivalve
U
دارای دو کپه دو پرهای
one port radial pump
U
تلمبه شعاعی یک پرهای
tectrices
U
شاه پرهای مرغ
text
U
کاهش فضای لازم در متن انتخابی , استفاده از یک کد برای نمایش بیشتر از یک حرف و حذف فضا بین علامتهای نقل قول و...
texts
U
کاهش فضای لازم در متن انتخابی , استفاده از یک کد برای نمایش بیشتر از یک حرف و حذف فضا بین علامتهای نقل قول و...
feedback
U
اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
embolectomy
U
عمل جراحی برای دراوردن مانع جریان خون
gill
U
فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا
gill type flap
U
فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا
entrance head
U
بار لازم برای ایجاد جریان ازیک لوله
invitations
U
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
invitation
U
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
slingshots
U
مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
slingshot
U
مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
cyclical fluctuations
U
نوسانات دورهای
cyclical fluctuations
U
نوسانات ادواری
year to year fluctuation
U
نوسانات سالیانه
seasonal fluctuation
U
نوسانات فصلی
flucuations
U
نوسانات اقتصادی
seasonal fluctuations
U
نوسانات فصلی
business fluctuations
U
نوسانات بازرگانی
ultrasonic
U
نوسانات مکانیکی
cost variance
U
نوسانات هزینه
plumulate
U
دارای پرهای فریف و ریز
pterygoid process
U
زائده نازله استخوان شب پرهای
pillow
U
صخره بزرگ زیر اب در عمق کافی برای جریان ارام اب
weather helm
U
تنظیم سکان برای خنثی کردن اثر جریان هوا
powering
U
جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
powered
U
جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
pillows
U
صخره بزرگ زیر اب در عمق کافی برای جریان ارام اب
powers
U
جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
power
U
جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
leakage current
U
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
conferencing
U
اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
to sue for damages
U
عرضحال خسارت دادن دادخواست برای جبران زیان دادن
fuse
U
آب شدن فیوز با عبور دادن جریان زیاد از آن
fused
U
آب شدن فیوز با عبور دادن جریان زیاد از آن
orifice meter
U
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
phreatic fluctuation
U
نوسانات سطح ایستائی اب
torsional damper
U
میراکننده نوسانات پیحشی
skimming
U
محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
enlisting
U
برای سربازی گرفتن
enlists
U
برای سربازی گرفتن
enlist
U
برای سربازی گرفتن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com