English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hitch kick U پرش طول با دو گام برداشتن درهوا و دست بالای سر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pops U برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
popped U برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pop U برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
to sail the sky U پروازکردن درهوا
shoot up <idiom> U درهوا شلیک کردن
humidity U میزان بخار اب موجود درهوا
hydro sol U قطرات وذرات ریز اب درهوا
transcribing U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribes U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribed U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribe U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
overhead clearance U حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
air start U طرز قرارگرفتن هواپیما درهوا در شروع مسابقه هواپیمابری
ballistic U مربوط بعلم حرکت اجسامی که درهوا پرتاپ میشوند
overhead cover U پوشش بالای سر روپوش بالای سر
crest clearing U محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
aerodynamics U شاخهای از علوم در موردتولید نیروها در اثر حرکت سطوح و اشکال مختلف درهوا یا سایر گازها
salchow U پرش از لبه داخلی یک پا باچرخش کامل درهوا وبرگشت روی لبه خارجی پای دیگر
transom U پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
overhead U در بالای سر
overhead U بالای سر
into the bargain U بالای ان
above U بالای
above U بالای سر
up U بالای
upped U بالای
upping U بالای
over- U بالای سر
over- U بالای
atop of U بالای
oer U بالای
atop of U در بالای
at the top of U در بالای
over U بالای
outreach U بالای سر
over U بالای سر
overhead forehand U فورهند از بالای سر
plunging fire U اتش بالای سر
ridge tree U کش بالای شیروانی
over the horizon U از بالای افق
oer U بالای سر روی سر
overhead backhand U بک هند از بالای سر
over the horizon U بالای افق
crowns U بالای هرچیزی
upstream U بالای رودخانه
fan light U پنجره بالای در
aloft U در بالای زمین
pressure above the atmosphere U فشار بالای جو
fanlight U پنجره بالای در
overhead cover U حفاظ بالای سر
fanlights U پنجره بالای در
uptown U بالای شهر
knap U بالای تپه
ridge piece U کش بالای شیروانی
ridge pole U کش بالای شیروانی
roof tree U کش بالای شیروانی
on U بالای در باره
mantel board U در بالای بخاری
mean high water U اب بالای میانگین
crown U بالای هرچیزی
run over <idiom> U حرکت از بالای
in- U بالای روی
rooftop U بالای بام
above the earth U بالای زمین
It passed over my head. U از بالای سرم رد شد
crow's nest U بالای بلندی
up the street U بالای خیابان
overhead stroke U ضربه از بالای سر
rooftops U بالای بام
in U بالای روی
lift U برداشتن
to take up U برداشتن
remove U از جا برداشتن
remove U برداشتن
glom U برداشتن
countertrace U برداشتن از
removes U برداشتن
removes U از جا برداشتن
deleting U برداشتن
lifts U برداشتن
deletes U برداشتن
takes U برداشتن
removing U از جا برداشتن
removing U برداشتن
pickup U برداشتن
pick up U برداشتن
take U برداشتن
moistening U نم برداشتن
flaw U مو برداشتن
delete U برداشتن
to run away with U برداشتن
to pull off U برداشتن
sublate U برداشتن
includes U در برداشتن
take up U برداشتن
include U در برداشتن
to pick up U برداشتن
to mop up U برداشتن
lifting U برداشتن
lifted U برداشتن
deleted U برداشتن
ingather U برداشتن
ingether U برداشتن
flaws U مو برداشتن
exoatmosphere U ترکش اتمی بالای جو
refereeing U داور بالای والیبال
referees U داور بالای والیبال
rain water head U طشتک بالای ناودان
bartizan U کنگره بالای برج
flews U قسمت اویخته لب بالای سگ
on station U پروازهواپیما بالای هدف
head water U بالای رودخانه بالارود
headlines U در بالای صفحه ریسمان
headline U در بالای صفحه ریسمان
overhead pass U پاس با دو دست از بالای سر
aloft U سطوح بالا در بالای
overwrite U بالای محلی نوشتن
referee U داور بالای والیبال
aboveground U در بالای سطح زمین
penthouse U اطاقک بالای بام
trucking U کلاهک بالای دکل
chimney-head U [بالای دودکش کوره ای]
superlunary U واقع بر بالای ماه
penthouses U اطاقک بالای بام
spike over the block U ابشار از بالای دفاع
pulpits U بالای منبر رفتن
pulpit U بالای منبر رفتن
truck U کلاهک بالای دکل
trucks U کلاهک بالای دکل
trucked U کلاهک بالای دکل
intercepting ditch U ابرو بالای خاکبرداری
bed moulding U گچبری بالای کتیبه
tree house U خانه بالای درخت
refereed U داور بالای والیبال
high rate of interest U نرخ بالای بهره
aerospace projection operations U بالای منطقه عملیات
the sky is above us آسمان بالای سر ماست
unmask U نقاب برداشتن از
decodes U برداشتن رمز
decoded U برداشتن رمز
unmasked U نقاب برداشتن از
unmasking U نقاب برداشتن از
decode U برداشتن رمز
flaw U ترک برداشتن
stepping U قدم برداشتن
emarginate U برداشتن حاشیه از
heave U خیز برداشتن
step U گام برداشتن
step U قدم برداشتن
feet U پاچنگال برداشتن
off take rudder U سکان برداشتن
heaved U خیز برداشتن
stepping U گام برداشتن
unmasks U نقاب برداشتن از
dequeue U برداشتن اقلام یک صف
ingether U خرمن برداشتن
break step U غلط پا برداشتن
surmount U ازمیان برداشتن
surmounted U ازمیان برداشتن
surmounting U ازمیان برداشتن
surmounts U ازمیان برداشتن
make a copy of U رونوشت برداشتن
flaws U ترک برداشتن
to break step U غلط پا برداشتن
uncap U سر پوش برداشتن از
transcribe U رونوشت برداشتن
demountable U قابل برداشتن
transcribed U رونوشت برداشتن
transcribes U رونوشت برداشتن
To co away with . To remove. To eliminate . U ازمیان برداشتن
transcribing U رونوشت برداشتن
give up U دست برداشتن از
twists U تاب برداشتن
twisting U تاب برداشتن
unhood U سرپوش برداشتن از
uncap U کلاه از سر برداشتن
to carry arms U سلاح برداشتن
removing U برداشتن مهر
remove slag U سرباره را برداشتن
to take off U برداشتن بردن
to take the photograph of U عکس برداشتن از
desist U دست برداشتن
resign U دست برداشتن
machines U براده برداشتن
spoon U با قاشق برداشتن
spooned U با قاشق برداشتن
machined U براده برداشتن
spoons U با قاشق برداشتن
machine U براده برداشتن
crack U شکاف برداشتن
removes U برداشتن مهر
remove U برداشتن مهر
map U نقشه برداشتن از
twist U تاب برداشتن
to d. the cloth U رومیزی را برداشتن
to fly to arms U سلاح برداشتن
to sweep away U ازمیان برداشتن
snap up U تند برداشتن
to come at a bound <idiom> U خیز برداشتن
cease U دست برداشتن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com