English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
command ejection U پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
cockpits U کابین خلبان
cockpit U کابین خلبان
delivery groups U مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
artificial horizon U یکی از الات اصلی کابین خلبان که وضعیت هواپیما را نسبت به افق نشان میدهد
wobble pump U پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
cabin pressure altimeter U ارتفاع سنج نشان دهنده فشارکابین خلبان فشار سنج کابین
automatic toss U روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
cartridge actuated device U وسیلهای که با فشار گازفشنگ کار میکند وسیله فشنگی برای پرتاب صندلی خلبان
one plus one U جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
free drop U پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
one and one U جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
pentathlons U مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlon U مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
throwing U ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throws U ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
ballistics U مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
throw U ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
double U دومین تیر پرتاب شده از یک اسلحه نیم خودکار
doubled U دومین تیر پرتاب شده از یک اسلحه نیم خودکار
doubled up U دومین تیر پرتاب شده از یک اسلحه نیم خودکار
delivery error U اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
sequenced ejection U سیستم پرتاب چندمرحلهای
dowries U کابین
dowry U کابین
cabana U کابین
cockpits U کابین
cockpit U کابین
cabin U کابین
cabins U کابین
call box U کابین تلفن
compartments U اطاقک کابین
compartment U اطاقک کابین
call boxes U کابین تلفن
synchronous sight U دوربین نافم سیستم پرتاب بمب
aircraft control unit U کابین کنترل هواپیما
cabin crew U کارکن کابین [هواپیما]
carrel U کابین یا اطاقک چوبی
delayed opening U سیستم پرتاب چتر با باز شدن تاخیری سیستم تاخیر در بازشدن چتر
gondolas U کابین انتقال اسکی باز به بالا
gondola U کابین انتقال اسکی باز به بالا
hatches U دریچه مخصوص از عرشه به کابین یا انبار
hatched U دریچه مخصوص از عرشه به کابین یا انبار
hatch U دریچه مخصوص از عرشه به کابین یا انبار
sea skiff U قایق موتوری به اندازه متوسط با کابین
reactionpropulsion U سیستم پرتاب جت با استفاده از نیروی عکس العمل گازهای خروجی از یک لوله
provisional ball U گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
refire time U زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
cabin altitude U فشار کابین برحسب فشارمعادل ارتفاع بالای سطح زمین
cut-outs U روزنهای در هواپیماهی دارای کابین با فشار تنظیم شده بعنوان در پنجره و غیره
cut-out U روزنهای در هواپیماهی دارای کابین با فشار تنظیم شده بعنوان در پنجره و غیره
muffing U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muff U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffed U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffs U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
deathlon U مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
cabin pressure U فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
controlled stick steering U دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
aided tracking U سیستم ردیابی خودکار سیستم تعقیب خودکار هدفها
pressurized cabin U اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
link encryption U خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
sequenced ejection U سیستم پرتاب مرحله به مرحله
unattended U به طور خودکار بی خلبان
cabin pressurization safety valve U شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
telephone booths U کیوسک تلفن کابین تلفن
telephone booth U کیوسک تلفن کابین تلفن
weapon delivery U پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
blessed folder U در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
automatic pilot [A/P] U خلبان خودکار [حمل و نقل هوایی]
autopilot [A/P] U خلبان خودکار [حمل و نقل هوایی]
clogged ink jet nozzles U اشکالی که در یک چاپگر پرتاب مرکبی پیش می اید و مربوط به زمانی است که مرکب باهوا تماس پیدا کرده و خشک میشود که در اینصورت درداخل و اطراف دهانک جمع شده و باعث مسدود شدن سیستم میشود
steering U فرمان ماشین سیستم فرمان یا هدایت
wingman U خلبانی که خارج از فرمان دسته هوایی حرکت میکند خلبان جناحی
jaculation U پرتاب
throwing U پرتاب
put U پرتاب
shoving U پرتاب
shove U پرتاب
hurls U پرتاب
shied U پرتاب
throws U پرتاب
tossing U پرتاب
jet U پرتاب
tosses U پرتاب
tossed U پرتاب
toss U پرتاب
jets U پرتاب
shoves U پرتاب
shoved U پرتاب
jetted U پرتاب
hurled U پرتاب
pitch U پرتاب
shyer U پرتاب
launching U پرتاب
launches U پرتاب
jetting U پرتاب
throw U پرتاب
shying U پرتاب
shyest U پرتاب
putting U پرتاب
detrusion U پرتاب
pitches U پرتاب
puts U پرتاب
shy U پرتاب
shies U پرتاب
hurl U پرتاب
launch U پرتاب
launched U پرتاب
automatic levelling U سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
power steering U فرمان خودکار
failure U بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
failures U بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
throwing the hammer U پرتاب چکش
flings U افکندن پرتاب
hammer throw U پرتاب چکش
throwing apparatus U لوازم پرتاب
tilts U شتاب پرتاب
over- U 6 یا 8 پرتاب توپ
forward cast U پرتاب نخ ماهیگیری
propellant charge U خرج پرتاب
over U 6 یا 8 پرتاب توپ
tilt U شتاب پرتاب
shoving U پرتاب شدن
tilted U شتاب پرتاب
propelling charge U خرج پرتاب
lunger U پرتاب کننده
sharity stripe U خط پرتاب ازاد
projects U پرتاب کردن
projected U پرتاب کردن
project U پرتاب کردن
pitches U پرتاب کردن
pitch U پرتاب کردن
slung U پرتاب شده
charity shot U پرتاب ازاد
projection U پرتاب طرح
foul line U خط پرتاب ازاد
fire U پرتاب راکت
fired U پرتاب راکت
foin U پرتاب کردن
skeet U پرتاب کردن
small ball U پرتاب بی حالت
projections U پرتاب طرح
pelts U پرتاب کردن
pelt U پرتاب کردن
charity line U خط پرتاب ازاد
jettison U پرتاب کردن
caster U پرتاب کننده
jettisoned U پرتاب کردن
discus throwing U پرتاب دیسک
jettisoning U پرتاب کردن
jettisons U پرتاب کردن
pelted U پرتاب کردن
referee throw U پرتاب داور
shoot U پرتاب کردن
free throw U پرتاب ازاد
shoots U پرتاب کردن
discus throw U پرتاب دیسک
aerial delivery U پرتاب هوایی
rocketry U فن پرتاب موشک
fires U پرتاب راکت
shoves U پرتاب شدن
thrusting U پرتاب کردن
jaculate U پرتاب کردن
propellant U خرج پرتاب
pounces U پرتاب استامپ
shot put U پرتاب وزنه
propellants U خرج پرتاب
pouncing U پرتاب استامپ
weight throw U پرتاب وزنه
threw U پرتاب کرد
upthrow U پرتاب ببالا
chucks U پرتاب نادرست
throw-in U پرتاب اوت
unsling U پرتاب کردن
bowshot U تیر پرتاب
pounced U پرتاب استامپ
pounce U پرتاب استامپ
thrusts U پرتاب کردن
launcher U پرتاب کننده
torpedo launch U پرتاب اژدر
chucks U پرتاب توپ
chucked U پرتاب نادرست
throw in U پرتاب اوت
chuck U پرتاب نادرست
chuck U پرتاب توپ
throwing the javelin U پرتاب نیزه
javelin throw U پرتاب نیزه
thrust U پرتاب کردن
launcher U سکوی پرتاب
throw-ins U پرتاب اوت
puts U پرتاب وزنه
deliveries U پرتاب گلوله
deliveries U پرتاب توپ
let fly U پرتاب کردن
chucked U پرتاب توپ
put U پرتاب وزنه
launching angle U زاویه پرتاب
putting U پرتاب وزنه
shoved U پرتاب شدن
delivery U پرتاب گلوله
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com