English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dispersal U پراکندگی پراکنده سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dispersion scale U طبله مخصوص تصحیح پراکندگی مقیاس پراکندگی میزان پراکندگی
energy dissipation U پراکنده سازی انرژی
divided fire U زیر اتش گرفتن چند هدف به طور همزمان تیر پراکنده اتش پراکنده
scatters U پراکنده شدن پراکنده کردن
scatter U پراکنده شدن پراکنده کردن
dispersion pattern U مستطیل پراکندگی طرح پراکندگی
dispersion U پراکندگی منطقه پراکندگی
dispersion U پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
deflection pattern U مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
diffusing U پراکنده
diffuses U پراکنده
scatterd U پراکنده
dispersoid U پراکنده
diffuse U پراکنده
far-flung U پراکنده
dissipated U پراکنده
sparse U پراکنده
diffused U پراکنده
sparsely U پراکنده
scattered U پراکنده
far flung U پراکنده
diffusion U پراکندگی
spreading U پراکندگی
scatter U پراکندگی
scatters U پراکندگی
scattering U پراکندگی
leakages U پراکندگی
leakage U پراکندگی
diaspora U پراکندگی
broadcasts U پراکندگی
variance U پراکندگی
dispersion U پراکندگی
strewment U پراکندگی
dissipation U پراکندگی
sparsity U پراکندگی
dispersal U پراکندگی
broadcast U پراکندگی
scattering U پراکنده کردن
dispersing U پراکنده کردن
dissipative U پراکنده سازنده
stray current U جریان پراکنده
disperse U پراکنده کردن
scatter plot U ترسیم پراکنده
sparse population U جمعیت کم یا پراکنده
seme U افشانده پراکنده
scatterings U چیزهای پراکنده
sporadic U پراکنده انفرادی
disject U پراکنده کردن
scatter program U نمودار پراکنده
scatter read U پراکنده خوانی
dash U پراکنده کردن
dashed U پراکنده کردن
distributed practices U تمرینهای پراکنده
scattered radiation U تشعشع پراکنده
dashes U پراکنده کردن
scatterer U پراکنده ساز
wild shot U تیر پراکنده
sporadically U پراکنده انفرادی
dispersing U پراکنده شدن
fragmentary delusion U هذیان پراکنده
disperse U پراکنده شدن
magnetic stray field U میدان پراکنده
interspersing U پراکنده کردن
intersperses U پراکنده کردن
interspersed U پراکنده کردن
intersperse U پراکنده کردن
interspersion U پراکنده کردن
straggly U پراکنده اواره
dispersed U پراکنده کردن
dispersed U پراکنده شدن
disperses U پراکنده کردن
outspread U بسط پراکنده
logorrhea U پراکنده گویی
disperses U پراکنده شدن
inelastic scattering U پراکندگی ناکشسان
relative dispersion U پراکندگی نسبی
incoherent scattering U پراکندگی ناهمدوس
magnetic leakage U پراکندگی مغناطیسی
longitudinal dispersion U پراکندگی طول
storm smear U پراکندگی طوفان
dispersal area U منطقه پراکندگی
bragg scattering U پراکندگی براگ
rutherford scattering U پراکندگی رادرفورد
elastic scattering U پراکندگی کشسان
cone of dispersion U مخروط پراکندگی
dispersion pattern U شکل پراکندگی
scatter diagram U نمودار پراکندگی
dispersion rectangle U مستطیل پراکندگی
dispersion error U اشتباه پراکندگی
interspersal U نثارسازی پراکندگی
scattergram U نمودار پراکندگی
scatterplot U نمودار پراکندگی
lateral dispersion U پراکندگی جانبی
light scattering U پراکندگی نور
sparseness U کم پشتی پراکندگی
spread effects U اثرات پراکندگی
dissipates U پراکندگی کردن
coefficient of variation U ضریب پراکندگی
coefficient of dispersion U ضریب پراکندگی
dissipating U پراکندگی کردن
coherent scattering U پراکندگی همدوس
dispersion U پراکندگی تیر
light scattering by air molecules U پراکندگی هوا
dissipate U پراکندگی کردن
scattering power U قدرت پراکندگی
center of dispersion U مرکز پراکندگی
dispersion coefficient U ضریب پراکندگی
scissor U پراکندگی اختلاف
range dispersion U پراکندگی بردی
discriminal dispersion U پراکندگی افتراقی
range dispersion U پراکندگی در برد
scattered clouds U ابرهای پراکنده [هواشناسی]
diaspora U جماعت یهودیان پراکنده
zigzag leakage flux U شار پراکنده زیگزاگ
zone of dispersion U منطقه پراکندگی گلوله ها
to whip in U از پراکندگی باز داشتن
atomic form factor U ضریب پراکندگی اتمی
magnetic leakage U پراکندگی فوران مغناطیسی
atomic scattering factor U ضریب پراکندگی اتمی
scattering of alpha particles U پراکندگی ذرات الفا
distribution area U منطقه پراکندگی تیر
variations U نوسان متناوب پراکندگی
rectangle of dispersion U مستطیل پراکندگی گلوله ها
maximum scattering angle U زاویه پراکندگی حداکثر
cone of dispersion U مخروط پراکندگی بسکها
modal dispersion U شکلی از پراکندگی پالس ها
scattering U پراکندگی بخش کردن
cone of fire U مخروط پراکندگی تیرها
variation U نوسان متناوب پراکندگی
center of dispersion U مرکزمستطیل پراکندگی گلوله ها
magnetic leakage flux U فوران پراکنده نشتی مغناطیسی
cloudy with sunny intervals <idiom> U پراکنده و تا اندازه ای آفتابی [هواشناسی]
sunny with cloudy intervals <idiom> U پراکنده و تا اندازه ای آفتابی [هواشناسی]
effuse U پخش کردن پراکنده و متفرق
sprawl U بطورغیرمنظم پخش شدن پراکندگی
dispersion error U اشتباه ناشی از پراکندگی تیر
sprawling U بطورغیرمنظم پخش شدن پراکندگی
distribution U سازمان دادن پراکندگی تیر
distributions U سازمان دادن پراکندگی تیر
sprawls U بطورغیرمنظم پخش شدن پراکندگی
light scattering by air molecules U پراکندگی نورتوسط مولکولهای هوا
round up U جمع اوری اشیا یا اشخاص پراکنده
riot act قانون پراکنده ساختن اجتماعات آشوب طلب
to rally scattered troops U جمع آوری کردن نیروهای نظامی پراکنده
to send things flying U [بخاطر ضربه] به اطراف در هوا پراکنده شدن
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
circular probable error U دایره پراکندگی گلوله ها اشتباه احتمالی دایرهای
disperse U [درجه تعلیق و پراکندگی مواد رنگی در رنگرزی]
lyophobic U دارای عدم تجانس با مایعی که دران پراکنده شده
haze U غبارها یا ذرات ریزی که دراتمسفر پراکنده شده اند
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
puff ball U یکجورسماروغ که چون تخم دان گوی مانندان شکسته شودتخم ان پراکنده میشود
aluminum pigmented dope U لعاب یا پرداخت که داخل ان تکههای کوچک الومینیوم بصورت معلق پراکنده شده است
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
material dispersion U پراکنده شدن پالس نورانی درداخل یک فیبر نوری در نتیجه طول موجهای مختلف ساطع شده از یک منبع
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
fanned U 1-خنک کردن وسیله با استفاده از وزش هوا. 2-پراکنده کردن مجموعهای از وسایل و مضوعات
fanning U 1-خنک کردن وسیله با استفاده از وزش هوا. 2-پراکنده کردن مجموعهای از وسایل و مضوعات
fan U 1-خنک کردن وسیله با استفاده از وزش هوا. 2-پراکنده کردن مجموعهای از وسایل و مضوعات
fans U 1-خنک کردن وسیله با استفاده از وزش هوا. 2-پراکنده کردن مجموعهای از وسایل و مضوعات
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
scattering mean free path U مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
mean free for scattering U مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
DEFRAG U در DOS-MS ابزار از حالت پراکندگی در آوردن در DOS-MS
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
meddle U پراکنده کردن جماع کردن
scatter U پراکنده کردن پخش کردن
meddles U پراکنده کردن جماع کردن
meddled U پراکنده کردن جماع کردن
scatters U پراکنده کردن پخش کردن
Kurdish rug U فرش کردی [مناطق بافت به صورت پراکنده بوده و بافته های آن نیز تمایز خاصی از نظر نقشه با دیگر شهرها ندارند. در آن از لچک ترنج گرفته تا افشان و هراتی بافته می شود.]
leakage current U جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
rug names U اسامی فرش [بدلیل پراکندگی زیاد بافت ها و اختلاف سلیقه بافندگان، طراحان و کارشناسان یک سیستم نامگذاری تعریف شده برای فرش وجود ندارد.بدین جهت از مکان، قبیله، قوم، اندازه، طرح و انگیزه استفاده می شود.]
repk lection U پر سازی
individuation U تک سازی
individualization U تک سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com