English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
grounder U پایه گذار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
base width U عرض پایه پهنای پایه
hatch beam U پایه دریچه پایه دهلیز
decimals U تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
decimal U تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
transition U گذار
transitions U گذار
over- U گذار
over U گذار
base piece U پایه پایه استقرار
punctuator U نقطه گذار
differentiator U فرق گذار
discriminator U فرق گذار
dotter U نقطه گذار
instaurator U بنیاد گذار
nomographer U قانون گذار
encoder U رمز گذار
grader U نمره گذار
graduator U درجه گذار
grounder U کار گذار
legator U میراث گذار
outdoor recreation U گشت و گذار
mortgagor U رهن گذار
insured U بیمه گذار
mark sense U نشان گذار
lowpass U پایین گذار
lienee U وثیقه گذار
legislatrix U قانون گذار زن
legislatress U قانون گذار زن
legiskative U قانون گذار
insurant U بیمه گذار
depositor U امانت گذار
oviparous U تخم گذار
demographic transition U گذار جمعیت
salvers U مرهم گذار
salver U مرهم گذار
founder U بنیان گذار
foundering U بنیان گذار
founders U بنیان گذار
legislative U قانون گذار
swindler U کلاه گذار
swindlers U کلاه گذار
auctioneer U حراج گذار
auctioneers U حراج گذار
contributory U خراج گذار
innovator U بدعت گذار
innovators U بدعت گذار
bypassing U کنار گذار
bypasses U کنار گذار
bypassed U کنار گذار
accomodating U منت گذار
assessor U خراج گذار
deepositor U ودیعه گذار
investor U سرمایه گذار
investors U سرمایه گذار
crossing site U محل گذار
coder U رمز گذار
legislator U قانون گذار
legislators U قانون گذار
foundered U بنیان گذار
blazer U علامت گذار
blazers U علامت گذار
bailor U امانت گذار
bypass U کنار گذار
impressionistic U برداشت گذار
racer U مسابقه گذار
pracitcable U گذار کردنی
pricer U قیمت گذار
prizer U قیمت گذار
heretics U بدعت گذار
heretic U بدعت گذار
shelver U در تاقچه گذار
tapper U توپی گذار
marker pen علامت گذار
zoogenic U بچه گذار
trend-setters U بدعت گذار
handler U دسته گذار
handlers U دسته گذار
trend-setter U بدعت گذار
spotter U خال گذار
valuer U قیمت گذار
markers U نشان گذار
racers U مسابقه گذار
transition period U دوره گذار
shelver U در قفسه گذار
pledgor U وثیقه گذار
pledgor U رهن گذار
pawnor U رهن گذار
valuers U قیمت گذار
space bar U فاصله گذار
transition state U حالت گذار
transit time U زمان گذار
bailer U امانت گذار
marker U نشان گذار
tracklayer U ریل گذار
tracked layer U ریل گذار
burst gate U لامپ پیام گذار
depositor U ودیعه گذار مودع
dan layers U شناوه بویه گذار
uniparous U هر باریک تخم گذار
dot generator U مولد خال گذار
truster U ودیعه گذار اعتباردهنده
dan runner U کشتی بویه گذار
testator U شاهد میراث گذار
free capital U سرمایه گذار پولی
buoy tender U ناو بویه گذار
minelayer U ناو مین گذار
minelayer U کشتی مین گذار
mine layer U کشتی مین گذار
miscreant U بدعت گذار خبیث
buoy tender U کشتی بویه گذار
money lender U پول به بهره گذار
net laying ship U کشتی تور گذار
spacebar U کلید فاصله گذار
subcaliber U تفنگ اثر گذار
position control U پیچ مرکز گذار
socle U پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
pathfinder U هواپیمای علامت گذار مسیر
truster U باور کننده امانت گذار
You are not pulling my leg , are you ? U نکند دار ؟ سر بسرم می گذار ؟
pathfinders U هواپیمای علامت گذار مسیر
parentheses free nataton U نشان گذار بدون پرانتز
spademan U نفر خرج گذار توپ
to mince matters U از گفتن راستی فرو گذار کردن
godmother U نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
godmothers U نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
range ladder U تنظیم تیربه روش نردبانی با شلیک گذار و کوتاه
nomothetes U کسیکه گماشته میشد تا درقانون تجدیدنظر نماید قانون گذار
encipher U تبدیل متعلق به کد محافظت شده توسط سیستم رمز گذار
encrypt U تبدیل متن به حالت امن با استفاده از سیستم رمز گذار
loader U خرج گذار پر کننده توپ سمبه پر کن ماشین خاک بارکن
sentinels U 1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد
sentinel U 1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد
winter U قشلاق کردن زمستانرا بر گذار کردن زمستانی
winters U قشلاق کردن زمستانرا بر گذار کردن زمستانی
back berm U سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
pillars U پایه
jack U پایه
tripods U سه پایه
prop U پایه
equaled U هم پایه
propped U پایه
grade U پایه
equaling U هم پایه
leg U پایه
equalled U هم پایه
equalling U هم پایه
equals U هم پایه
pillar U پایه
leveled U هم پایه
leveled U پایه
groundwork U پایه
grades U پایه
feet U پایه
degrees U پایه
degree U پایه
probe U پایه
levels U پایه
legs U پایه
levelled U هم پایه
levelled U پایه
probed U پایه
strut U پایه
tripod U سه پایه
footpaths U پایه
footpath U پایه
jacks U پایه
level U هم پایه
strutted U پایه
struts U پایه
level U پایه
probes U پایه
levels U هم پایه
propping U پایه
sheer legs U سه پایه
radix U پایه
principium U پایه
pousto U پایه
poppet head U پایه
point d'appui U پایه
pile bent U پایه
outrigger U پایه
one legged U یک پایه
mountings U پایه
isomer U هم پایه
headstock U پایه
head stock U پایه
sheers U سه پایه
stanchion U پایه
from within the ranks of U از پایه
presser foot U پایه
mounting foot U پایه
two legged U دو پایه
tristylous U سه پایه
tressel U سه پایه
the pier of a bridge U پایه پل
thallus U پایه
groundsel U پایه
fundament U پایه
dead load U پایه پل
trivet U سه پایه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com