English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 128 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
signal fidelity U وفاداری علائم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
brand loyalty U وفاداری به کالایی خاص وفاداری به علامت تجاری یک محصول
legend U شرح علائم و اختصارات فهرست علائم یا اختصارات
legends U شرح علائم و اختصارات فهرست علائم یا اختصارات
allegiance U وفاداری
allegiances U وفاداری
fealties U وفاداری
troth U وفاداری
faithfulness U وفاداری
loyalty U وفاداری
loyalties U وفاداری
fealty U وفاداری
staunchness U وفاداری
fidelity U وفاداری
loyalty oath [American E] U سوگند وفاداری
faithfully U از روی وفاداری
oath of allegiance U سوگند وفاداری
camaraderie U وفاداری رفاقت
loyalty discount U تخفیف وفاداری
constancy U استواری وفاداری
to refuse to follow somebody U وفاداری به کسی را نپذیرفتن
to refuse to give somebody one's allegiance U وفاداری به کسی را نپذیرفتن
to be loyal to any one U وفاداری به کسی کردن
homage U نشانه ی تکریم و وفاداری
carry the torch <idiom> U نشان دادن وفاداری به کسی
to swear fidelity to somebody U به کسی قول وفاداری دادن
to render homage U تکریم و وفاداری نشان دادن
to pay homage U تکریم و وفاداری نشان دادن
to do homage U تکریم و وفاداری نشان دادن
to pay homage to somebody U به کسی تکریم و وفاداری نشان دادن
loyalty rebate U تخفیف وفاداری به یک کالا یاشرکت خاص
to render homage to somebody U به کسی تکریم و وفاداری نشان دادن
to do homage to somebody U به کسی تکریم و وفاداری نشان دادن
yeoman's service U خدمت صادقانه و از روی وفاداری و صمیمیت
symbols U علائم
zaph dignbats U علائم زف
hazard signs U علائم خطر
facing U علائم ریاضی
indication signs U علائم راهنمائی
identification signs U علائم تشخیص
mathematical symbols U علائم ریاضی
symbolic table U جدول علائم
signal regeneration U باززایی علائم
signalman U متصدی علائم
signal man U متصدی علائم
facings U علائم ریاضی
supervisory signals U علائم نظارتی
shading symbols U علائم سایهای
sinusoidal signals U علائم سینوسی
symbolic string U رشته علائم
signal transformation U ترادیسی علائم
sound signal علائم صدا
symptom U علائم مرض
character set U مجموعه علائم
control signals U علائم کنترلی
symptoms U علائم مرض
economic indicator U علائم اقتصادی
schematic symbols U علائم الگویی
epiphenomenon U علائم ثانویه
erection marks U علائم نصب
The symptoms ( of a disease) . U علائم بیماری
semiotic U مکتب علائم رمزی
semiotic U وابسته به علائم مرض
number plates U پلاک علائم مشخصه
symptomatic U حاکی از علائم مرض
number plate U پلاک علائم مشخصه
syndrome U علائم مشخصه مرض
syndromes U علائم مشخصه مرض
nomenclature U فهرست علائم واختصارات
staggy U دارای علائم ونشانههای نر
semeiotic U مکتب علائم رمزی
legends U فهرست علائم واختصارات
legend U فهرست علائم واختصارات
tablature U نوعی علائم موسیقی
dual intensity U تاکید علائم خاص
baud rate U نسبت علائم درثانیه
emblazonment U تزئین با نشان و علائم
pictograph U نشان یا علائم تصویری
semeiotic U وابسته به علائم مرض
prodrome U علائم اولیه مرض
Road signs U علائم راهنمایی و رانندگی جاده
symbolization U استعمال علائم ونشانهای رمزی
discriminate U با علائم مشخصه ممتاز کردن
signal boxes U توقف گاه متصدی علائم
sigil U علامت نجومی علائم رمزی
signal box U توقف گاه متصدی علائم
morsecode U علائم رمز تلگرافی مرس
discriminates U با علائم مشخصه ممتاز کردن
epiphenomenon U علائم بعدی و ثانوی مرض
discriminated U با علائم مشخصه ممتاز کردن
accent mark U یکی از علائم تکیه در موسیقی
sign of aggregation U علائم مخصوص جمله جبری
accidentalism U تشخیص علائم گمراه کننده مرض
traffic signal U علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
Follow signs for York. به علائم شهر یورک توجه کنید.
insigne U علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
syndromes U مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
syndrome U مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
symbology U مبحث مطالعه علائم ونشانههای رمزی
insignia U علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
symbolism U نمایش بوسیله علائم مکتب رمزی
monitors U به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
signalment U تعیین هویت باشرح علائم فاهری شخص
monitored U به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
monitor U به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
lights out U علائم مخابرات بوسیله نور هنگام خاموشی
zoomorphism U استعمال اشکال حیوانات در هنربعنوان علائم مخصوص
pragmatics U مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
typographies U فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
typography U فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
annular U وسایل و ابزار حلقه دار دارای علائم و اشکال حلقوی
flowchart text U اطلاعات توضیحی که مربوط است به علائم نمودار گردش کار
closed circuits U تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
closed circuit U تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
front panel U مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
homeopathy U معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
phonetician U متخصص استعمال علائم وحروف خاصی برای نشان دادن طرزتلفظ کلمات صوت شناس
umbrella U طرح چتر [یکی از علائم هشتگانه بودا که در فرش های چینی بکار رفته و نشانه قدرت و اقتدار دولت است.]
nationallism U مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
lockjaw U قفل شدن یا کلید شدن دهان که از علائم زودرس کزاز است
external symbol dictionary U فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
wire matrix printer U یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
flowchart template U یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکاربرده میشود
assemble U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembles U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembled U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com