Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
seat
U
وضع بدن ژیمناست روی اسباب با تکیه روی نشیمنگاه
seated
U
وضع بدن ژیمناست روی اسباب با تکیه روی نشیمنگاه
seats
U
وضع بدن ژیمناست روی اسباب با تکیه روی نشیمنگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
support
U
تکیه بدن ژیمناست روی دستها
near side
U
سمت اسباب که ژیمناست بدان نزدیک میشود
valve seat reamer
U
جدار تراش نشیمنگاه سوپاپ برقوی نشیمنگاه سوپاپ
accented
با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accents
U
: با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accent
با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accenting
U
: با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
enclitic
U
متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
capstan
U
نشیمنگاه
seated
U
نشیمنگاه
seats
U
نشیمنگاه
seat
U
نشیمنگاه
rests
U
نشیمنگاه
rest
U
نشیمنگاه
seated
U
نشیمنگاه مسند
valve seat
U
نشیمنگاه سوپاپ
roost
U
نشیمنگاه پرنده
common-house
U
نشیمنگاه صومعه
roosted
U
نشیمنگاه پرنده
roosting
U
نشیمنگاه پرنده
roosts
U
نشیمنگاه پرنده
seat
U
نشیمنگاه مسند
seats
U
نشیمنگاه مسند
thwarted
U
نشیمنگاه عرضی قایق
reseating
U
نشیمنگاه تازه دادن
thwart
U
نشیمنگاه عرضی قایق
reseat
U
نشیمنگاه تازه دادن
window seats
U
صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
reseats
U
نشیمنگاه تازه دادن
window seat
U
صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
reseated
U
نشیمنگاه تازه دادن
valve seat grinder
U
دستگاه پرداخت نشیمنگاه سوپاپ
sliding seat
U
نشیمنگاه متحرک در قایق مسابقه
gymnast
U
ژیمناست
gymnasts
U
ژیمناست
leaps
U
جهش ژیمناست
leap
U
جهش ژیمناست
fullest
U
چرخیدن ژیمناست
full
U
چرخیدن ژیمناست
leaped
U
جهش ژیمناست
cuts
U
درو زدن ژیمناست
cut
U
درو زدن ژیمناست
landing
U
فرود ژیمناست به زمین
landings
U
فرود ژیمناست به زمین
stag leap
U
پرش پا باز ژیمناست
straddle vault
U
پرش پا باز ژیمناست
stutz
U
عقبگرد جلو ژیمناست
tumblers
U
ژیمناست زمینی کار
tumbler
U
ژیمناست زمینی کار
half circle
U
چرخش نمیدایره ژیمناست
toe stand
U
ایستادن ژیمناست روی نوک پا
monkey hang
U
اویزان شدن ژیمناست با یک دست
double
U
دوبار چرخش کامل ژیمناست
doubled up
U
دوبار چرخش کامل ژیمناست
croup
U
انتهای خرک نزدیک ژیمناست
doubled
U
دوبار چرخش کامل ژیمناست
spots
U
کمک به ژیمناست درحال انجام حرکت
dismounting
U
پرش اخر ژیمناست روی هر وسیله
spot
U
کمک به ژیمناست درحال انجام حرکت
upper arm hang
U
اویزان شدن ژیمناست روی کتفها
single leg balance
U
حرکت تعادلی بدن ژیمناست روی یک پا
english hand balance
U
بالانس ژیمناست روی چوب موازنه
muscle up
U
بالاکشیدن بکمک نیروی عضلانی ژیمناست
dismounts
U
پرش اخر ژیمناست روی هر وسیله
dismount
U
پرش اخر ژیمناست روی هر وسیله
swing half turn
U
تاب بدن ژیمناست با نیم پیچ
swan scale
U
تعادل ژیمناست روی یک پاروی چوب موازنه
chest roll
U
چرخیدن ژیمناست از حالت ایستاده بروی سینه
planche
U
وضع افقی بدن ژیمناست روی دستها
split lean
U
پا باز نشسته و تماس سینه ژیمناست با زمین
mags
U
ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
mag
U
ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
coffee grinder
U
حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
coffee grinders
U
حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
wraparound
U
چرخش 063 درجهای ژیمناست ازبالای ناحیه ران
extending
U
کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
extend
U
کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
dish rag
U
حالت افقی بدن ژیمناست درامتداد چوب موازنه
extends
U
کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
stockli
U
حرکت روی خرک ازانتها به وسط یا بعکس بادایره زدن ژیمناست از پهلو
valve seat insert
U
مدخل نشست سوپاپ نشیمنگاه سوپاپ
lolls
U
لم تکیه
loll
U
لم تکیه
lolled
U
لم تکیه
accents
U
تکیه
atonic
U
بی تکیه
accumbency
U
تکیه
accenting
U
تکیه
lolling
U
لم تکیه
enclitic
U
بی تکیه
accented
U
تکیه
accent
U
تکیه
recumbency
U
تکیه
emphasis
U
تکیه
unaccented
U
بی تکیه
leaning
U
تکیه
reliance
U
تکیه
leanings
U
تکیه
bridge seat
U
تکیه گاه
accentual
U
تکیه دار
relying
U
تکیه کردن
relies
U
تکیه کردن
recline
U
تکیه کردن
reclined
U
تکیه کردن
reclines
U
تکیه کردن
relied
U
تکیه کردن
counterfort
U
دیوار تکیه
heel rest
تکیه گاه
catch-phrases
U
تکیه کلام
insists
U
تکیه کردن بر
insist
U
تکیه کردن بر
boilerplate
U
تکیه کلام
rely
U
تکیه کردن
backrest
U
تکیه گاه
catch-phrase
U
تکیه کلام
arm rest
U
تکیه گاه
slump over
U
تکیه زدن
to throw oneself on
U
تکیه کردن بر
insisting
U
تکیه کردن بر
insisted
U
تکیه کردن بر
leaned
U
تکیه کردن
rest
U
تکیه دادن
lean
U
تکیه زدن
lean
U
تکیه کردن
anchorage
U
تکیه گاه
anchorages
U
تکیه گاه
propping
U
تکیه گاه
prop
U
تکیه گاه
leaned
U
تکیه زدن
leans
U
تکیه کردن
bearing
U
تکیه گاه
rests
U
تکیه گاه
rests
U
تکیه دادن
rest
U
تکیه گاه
leans
U
تکیه زدن
propped
U
تکیه گاه
to lean on a reed
U
تکیه بر اب کردن
to base one self
U
تکیه کردن
bolster
U
تکیه دادن
anchor
U
تکیه گاه
anchoring
U
تکیه گاه
bolstered
U
تکیه دادن
stand
U
تکیه گاه
anchors
U
تکیه گاه
support bearing
U
تکیه گاه
bolsters
U
تکیه دادن
support
U
تکیه گاه
saddle bearer
U
تکیه گاه
maulstick
U
تکیه دست
mahlstick
U
تکیه دست
fulcrum
U
تکیه گاه
support roller
U
تکیه گاه
postpositive
U
الحاقی و بی تکیه
stayed
U
تکیه مهار
point of support
U
تکیه گاه
stay
U
تکیه مهار
tinsica
U
چرخ ارابه با نیم چرخ ژیمناست
rests
U
تکیه گاه استراحت
settlement of abutments
U
نشست تکیه گاه
lateral support
U
تکیه گاه کناری
rest
U
تکیه گاه استراحت
lateral support
U
تکیه گاه جانبی
support
U
تکیه گاه پایه
leans
U
تکیه دادن بطرف
propping
U
تیر شمع تکیه
journal
U
تکیه گاه اصلی
journals
U
تکیه گاه اصلی
prop
U
تیر شمع تکیه
restraining support
U
تکیه گاه گیردار
perceptual anchorage
U
تکیه گاه ادراکی
leaned
U
تکیه دادن بطرف
to lean against the wall
U
به دیوار تکیه دادن
to lean out of the window
U
به پنجره تکیه دادن
seat bars
U
میلههای تکیه گاه
lean
U
تکیه دادن بطرف
to lean against something
U
تکیه زدن به چیزی
movable support
U
تکیه گاه متحرک
propped
U
تیر شمع تکیه
core print
U
تکیه گاه ماهیچه
accentuating
U
با تکیه تلفظ کردن
bearing pressure
U
فشار تکیه گاهی
elastic support
U
تکیه گاه ارتجاعی
slogan
U
تکیه کلام شعار
solid support
U
تکیه گاه جامد
armpits
U
تکیه گاه ارنج
arch abutment
U
تکیه گاه قوس
anchoring effect
U
اثر تکیه گاهی
accentuates
U
با تکیه تلفظ کردن
bearing stress
U
تنش تکیه گاهی
bow hand
U
دسته تکیه گاه
support pression
U
فشار تکیه گاه
direct support
U
تکیه گاه بی واسطه
support conditions
U
شرایط تکیه گاهی
bench wall
U
دیوار تکیه گاه
bearing width
U
عرض تکیه گاه
accentuate
U
با تکیه تلفظ کردن
accentuated
U
با تکیه تلفظ کردن
anchorage distance
U
فاصله تکیه گاهی
indirect support
U
تکیه گاه بی واسطه
hinged support
U
تکیه گاه مفصلی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com