Perdic | ورود داده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 218 (16 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	data import U	ورود داده

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	integrated U	روش سازمانی برای بازیابی و ورود داده با بیشترین کارایی
	input U	دستور زبان برنامه نویسی که منتظر ورود داده می ماند از پورت یا صفحه کلید
	inputted U	دستور زبان برنامه نویسی که منتظر ورود داده می ماند از پورت یا صفحه کلید
	form U	1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
	formed U	1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
	forms U	1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
	dynamic U	تصویر مثل گراف که با ورود داده جدید بلارنگ بهنگام در می آید
	dynamically U	تصویر مثل گراف که با ورود داده جدید بلارنگ بهنگام در می آید
	device U	که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
	devices U	که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
	asynchronous U	1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
	data entry U	ثبات داده ها ورود داده ها
	data insertion U	ورود داده ها
	demodulator U	دستگاهی که سیگنالهای انتقال یافته در یک اتصال مخابراتی را دریافت کرده وانها را به پالسهای الکتریکی یا بیتها که قابل ورود به ماشین داده پردازباشند
	i/o U	دستور برنامه نویسی کامپیوتری که امکان ورود یا خروج داده از پردازنده را میدهد
	input bound U	وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را با نرخی سریعتر از ورود داده هاانجام بدهد
	output bound U	وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را باسرعتی کمتر از ورود داده هاانجام بدهد
Other Matches

	enquiry U	تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
	batting order U	ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
	paralleling U	داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
	parallels U	بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
	parallels U	داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
	parallelling U	داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
	parallelling U	بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
	parallelled U	بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
	parallelled U	داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
	paralleled U	بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
	parallel U	داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
	parallel U	بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
	paralleling U	بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
	paralleled U	داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
	source U	حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
	searched U	روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
	searches U	روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
	searching storage U	روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
	search U	روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
	searchingly U	روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
	dock receipt U	قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
	data processing U	پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
	tail U	داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
	tailed U	داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
	data preparation U	امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
	tails U	داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
	privacy U	قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
	CD U	دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
	CDs U	دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
	sql U	زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
	structuring U	زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
	structure U	زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
	structures U	زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
	queried U	زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
	querying U	زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
	query U	زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
	queries U	زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
	imported U	ورود
	inning U	ورود
	introgression U	ورود
	importation U	ورود
	introit U	ورود
	air inclusion U	ورود هوا
	induction U	ورود
	accession U	ورود
	inductions U	ورود
	re entry U	ورود
	re-entry U	ورود
	appulse U	ورود
	admitance U	ورود
	import U	ورود
	entree U	ورود
	entry U	ورود
	entranced U	ورود
	entrancing U	ورود
	ingression U	ورود
	arr U	ورود
	right of entry U	حق ورود
	entrance U	ورود
	entrances U	ورود
	infare U	ورود
	entrance fee U	حق ورود
	arrivals U	ورود
	importing U	ورود
	arrival U	ورود
	entrance fees U	حق ورود
	ingress U	ورود
	landings U	ورود به خشکی
	input of current U	ورود جریان
	when entering U	هنگام ورود
	landings U	ورود بخشکی
	landing U	ورود بخشکی
	initation U	ورود بعضویت
	import U	مفهوم ورود
	landing U	ورود به خشکی
	imported U	مفهوم ورود
	inlet time U	زمان ورود
	importing U	مفهوم ورود
	on arrival U	هنگام ورود
	landfall U	ورود بخشکی
	landfalls U	ورود بخشکی
	cost to entry U	هزینه ورود
	entry U	ورود راهرو
	port of entry U	بندرمحل ورود
	capital inflow U	ورود سرمایه
	house warming U	جشن ورود
	receipt statement U	اعلامیه ورود
	reebtry U	ورود مجدد
	house-warming U	جشن ورود
	house-warmings U	جشن ورود
	acetylation U	ورود ریشهء
	arrival hall U	سالن ورود
	influx U	ورود هجوم
	admission U	اجازهء ورود
	intervance of third party U	ورود ثالث
	intrant U	ورود رسمی
	inlet U	ورود دخول
	inlets U	ورود دخول
	arrival rate U	نرخ ورود
	landding U	ورود بخشکی
	landfall n U	ورود بخشکی
	influxes U	ورود هجوم
	log in sequrity U	ایمنی ورود
	admissions U	اجازهء ورود
	approach ramp U	فرازای ورود
	admittance U	ورود دخول
	advent	ظهور و ورود
	fifo U	به ترتیب ورود
	token U	بلیط ورود
	first in first out U	بترتیب ورود
	first in first out U	به ترتیب ورود
	forcible entry U	ورود عدوانی
	ease of entry U	سهولت ورود
	tokens U	اجازه ورود
	tokens U	بلیط ورود
	homecoming U	ورود بخانه
	entree U	اجازهء ورود
	entering angle U	زاویه ورود
	entry point U	نقطه ورود
	homecomings U	ورود بخانه
	entry side U	جهت ورود
	due in U	در شرف ورود
	token U	اجازه ورود
	free entrance U	ورود مجانی
	arrival hall U	سالن ورود
	tardiness U	تاخیر ورود
	energy intake U	ورود انرژی
	estimated time of arrival U	زمان تقریبی ورود
	bust [colloquial] U	ورود ناگهانی پلیس
	round-up U	ورود ناگهانی پلیس
	barrier to entry U	منع ورود به صنعت
	lifo U	به ترتیب عکس ورود
	police raid U	ورود ناگهانی پلیس
	ingress U	حق دخول اجازه ورود
	gangplanks U	تخته ورود به ناو
	gangplank U	تخته ورود به ناو
	entry plan U	طرح ورود به بندر
	inflow of labor U	جریان ورود کارگر
	last in first out U	به ترتیب عکس ورود
	gold import point U	نقطه ورود طلا
	visas U	اجازه ورود به کشوربیگانه
	visa U	اجازه ورود به کشوربیگانه
	infare U	مهمانی بمناسبت ورود
	search warrants U	حکم بازرسی و ورود
	school readiness U	امادگی ورود به مدرسه
	last in first out U	بترتیب عکس ورود
	law of prior entry U	قانون تقدم ورود
	search warrant U	حکم بازرسی و ورود
	inflow of foreign funds U	ورود وجوه خارجی
	entrancing U	حق ورود دروازهء دخول
	entrancing U	ورودیه اجازه ورود
	entranced U	ورودیه اجازه ورود
	entrance U	حق ورود دروازهء دخول
	hails U	اعلام ورود کردن
	hailing U	اعلام ورود کردن
	raiding U	ورود ناگهانی پلیس
	entrance U	ورودیه اجازه ورود
	coast in point U	نقطه ورود به ساحل
	gates U	وسایل ورود ورودیه
	let someone through U	اجازه ورود دادن
	clearance inwards U	مجوز ورود کشتی
	hailed U	اعلام ورود کردن
	raids U	ورود ناگهانی پلیس
	raided U	ورود ناگهانی پلیس
	entranced U	حق ورود دروازهء دخول
	entrances U	حق ورود دروازهء دخول
	freedom of entry and exit U	ازادی ورود و خروج
	gate U	وسایل ورود ورودیه
	exhaust gas admission	اگزوز ورود گاز
	hail U	اعلام ورود کردن
	nonjoinder U	عدم ورود در دعوا
	entrances U	ورودیه اجازه ورود
	fifo U	خروج به ترتیب ورود
	subroutine reentry U	ورود جمله به زیرروال
	raid U	ورود ناگهانی پلیس
	QBE U	زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
	storage U	ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود
	gremlin U	خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال
	gremlins U	خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال
	mass storage U	سیستم ذخیره داده که بیشتر از یک میلیون بیت داده را نگهداری میکند
	initialing U	خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
	serials U	یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید.
	checked U	محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
	checks U	محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
	associative addressing U	روش باز یابی داده که از بخش داده و نه از آدرس آن استفاده میکند
	content addressable addressing U	روش بازیابی داده که از بخشی از داده ونه آدرس آن استفاده میکند
	transmissions U	مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
	serial U	یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید.
	transmission U	مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
	check U	محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
	source U	فرم یا تنی که داده از آن بازیابی میشود تا وارد پایگاه داده ها شود
	initialed U	خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
	initialled U	خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
	entities U	موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
	cells U	در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
	cell U	در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
	initial U	خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
	strobe U	سیگنالی که بیان میکند داده معتبر در باس داده قرار دارد
	forward pointer U	اشاره گری که محل داده بعدی در یک ساختار داده را بیان میکند
	initialling U	خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است