English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8260 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
retrolingual U واقع در پشت زبان پس زبانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
targeted U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
dumb language U زبان بی زبانی
to translate something [from/into a language] U برگرداندن [نوشتنی] چیزی [از یک زبان یا به زبانی]
metalanguage U زبانی که یک زبان برنامه نویسی را شرح میدهد
lingua U زبان یا عضو زبانی شکل اصطلاحات خاص
to translate something [from/into a language] U ترجمه [نوشتنی] کردن چیزی [از یک زبان یا به زبانی]
sublingual U واقع درزیر زبان
a dead language <idiom> U زبان مرده و منقرض شده [زبانی که دیگر آموزش داده نمی شود اما شاید برخی از کارشناسان از آن استفاده کنند.]
source language U 1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه
ldl U یک ماوراء زبانی که زبانی را شرح میدهد
to pick up a language. <idiom> U زبانی را مثل آب خوردن یاد گرفتن. [از روش های غیر رسمی مثل گوش کردن به حرف بومی های آن زبان]
intercostal U واقع در میان دنده ها واقع در بین رگبرگها
disassembler U برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
translators U برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translator U برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
languages U استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language U برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages U برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
assembly U زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
language U استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
host language U زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler U که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol U Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
linguo dental U زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
to lie east and west U واقع شدن شرقی وغربی واقع شدن
modula U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
author language U زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
mealymouthed U ادم چرب زبان شیرین زبان
bal U زبان ساده شده زبان اسمبلی
He is speechless (inarticulate). U سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
professional slang U زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
orally U زبانی
viva voce U زبانی
vivas voce U زبانی
monnolingual U یک زبانی
linguistic U زبانی
nuncupatory U زبانی
trilingual U سه زبانی
monolingual U یک زبانی
abusiveness U بد زبانی
orals U زبانی
verbal U زبانی
oral U زبانی
bilingual U دو زبانی
linguistically U زبانی
lingual U زبانی
by parol U زبانی
glossal U زبانی
by word of mouth U زبانی
linguiform U زبانی
by word of mounth U زبانی
lip deep U زبانی
nuncupative U زبانی
glottic U زبانی
lapsus linguae U لغزش زبانی
aphthongia U لالی زبانی
chattiness U بلبل زبانی
spiel U چرب زبانی
knowledge of a language U دانستن زبانی
polyglots U چند زبانی
to fling d. U بد زبانی کردن
nuncupate U زبانی گفتن
zubenelgenubi U زبانی جنوبی
lingulate U زبانی شکل
polyglot U چند زبانی
to fix a language U زبانی که ازتغییریارشدبازداشتن
professed love U دوستی زبانی
vivas voce U زبانی شفاها`
bradyglossia U کندگویی زبانی
unction U چرب زبانی
glossopharyngeal U زبانی حلقی
vocabular U زبانی شفاهی
volubility U چرب زبانی
sublingual U زیر زبانی
languages U مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
Arabic U زبان تازی زبان عربی
glib U چرب زبان زبان دار
language U مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interpreted U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interprets U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreting U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpret U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
acclamation U اخذ رای زبانی
to nuncupate a will U زبانی وصیت کردن
spiel U چرب زبانی کردن
tongu praxia U کنش پریشی زبانی
abusive U بد زبانی تجاوز به عصمت
glossopharyngeal nerve U عصب زبانی- حلقی
nervus glossopharyngeus U عصب زبانی- حلقی
glibness U چرب و نرم تر زبانی
grammatical error U اشتباه دستور زبانی
lingual letters or linguals U حروف زبانی یا ذولقی
lispling U تکلم نوک زبانی
lingual U حرف زبانی یا ذو لفی
flippancy U بی ملاحظگی چرب زبانی
glibly U ازروی چرب زبانی
lard U ارایش دادن چرب زبانی
hard sell U فروشندگی باچرب زبانی وفشار
lisped U نوک زبانی صحبت کردن
lisping U نوک زبانی صحبت کردن
lisps U نوک زبانی صحبت کردن
lisp U نوک زبانی صحبت کردن
to schmooze somebody U برای کسی چرب زبانی کردن
illinois test of psycholinguistic U ازمون تواناییهای زبانی- روانی ایلینوی
to butter somebody up U برای کسی چرب زبانی کردن
scottish gaelic U زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
naturals U زبانی که توسط بشر استفاده و فهمیده میشود
natural U زبانی که توسط بشر استفاده و فهمیده میشود
diachronic U تحمولات زبانی یک ملت درادوار مختلف تاریخ
catechetical U مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
assembler U یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
vdl U زبانی برای تعریف و معناشناسی زبانهای برنامه نویسی
transliteration U نقل عین تلفظ کلمه یا عبارتی از زبانی بزبان دیگر
native U زبانی که توسط پردازنده اجرا میشود بدون نیاز به نرم افزار خاص
natives U زبانی که توسط پردازنده اجرا میشود بدون نیاز به نرم افزار خاص
apl U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
bestead U واقع
substantially U در واقع
As it were U در واقع
situates U واقع در
situating U واقع در
situated or situate U واقع
situate U واقع در
in reality U در واقع
post mortem U پس از واقع
indeed U در واقع
postmortem U پس از واقع
realistic U واقع بین
realistically U واقع گرایانه
located inside U تو واقع شده
sets U واقع شده
vertical U واقع در نوک
take place U واقع شدن
setting up U واقع شده
to take place U واقع شدن
superjacent U واقع درفوق
hindered U واقع درعقب
hindering U واقع درعقب
hinders U واقع درعقب
osculant U واقع شونده
nether U واقع در پایین
shipside U واقع در کنارکشتی
simultaneous with each other U با هم واقع شونده
sincipital U واقع در جلوی سر
hinder U واقع درعقب
occurs U واقع شدن
occurring U واقع شدن
procephalic U واقع در جلو سر
precordial U واقع در پیش دل
down-to-earth U واقع بین
down to earth U واقع بین
onshore U واقع در ساحل
postern U واقع درعقب
occur U واقع شدن
occurred U واقع شدن
sinisteral U واقع درسمت چپ
situated or situate U واقع شده
initial U واقع در اغاز
realists U واقع بین
realists U واقع گرا
subjacent U واقع در زیر
lumbar U واقع در کمر
sublunar U واقع در زیرقمر
realistic U واقع گرایانه
nether U واقع در زیر
realist U واقع گرا
realist U واقع بین
initialed U واقع در اغاز
initialing U واقع در اغاز
initialled U واقع در اغاز
initialling U واقع در اغاز
initials U واقع در اغاز
situated U واقع شده در
situated U واقع در جایگزین
yonder U واقع درانجا
realistically U واقع بین
dichasial U واقع در دو طرف
hypodermal U واقع در زیرپوست
covenants U واقع شود
axile U واقع درمحور
initiatory U واقع در اول
lie U واقع شدن
lied U واقع شدن
untrue U خلاف واقع
lies U واقع شدن
intervascular U واقع در میان رگ ها
alpha lyrae U نسر واقع
dereism U واقع گریزی
extraception U واقع نگری
extreme position U واقع درمنتهاالیه
flight from reality U واقع گریزی
centric U واقع درمرکز
mean U واقع دروسط
meaner U واقع دروسط
meanest U واقع دروسط
Recent search history Forum search
1Vintage style
1tink and grow rich
1affixation
3Pakhmeh be farsi mannish chi mishe?
3Pakhmeh be farsi mannish chi mishe?
3Pakhmeh be farsi mannish chi mishe?
2مهرآسا
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
1معنی لغوی کیسینگ در رشته مهندسی آب چیست؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com