Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
semeiotic
U
وابسته به علائم مرض
semiotic
U
وابسته به علائم مرض
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
legends
U
شرح علائم و اختصارات فهرست علائم یا اختصارات
legend
U
شرح علائم و اختصارات فهرست علائم یا اختصارات
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
symbols
U
علائم
zaph dignbats
U
علائم زف
hazard signs
U
علائم خطر
symbolic string
U
رشته علائم
control signals
U
علائم کنترلی
sound signal
علائم صدا
identification signs
U
علائم تشخیص
supervisory signals
U
علائم نظارتی
schematic symbols
U
علائم الگویی
sinusoidal signals
U
علائم سینوسی
The symptoms ( of a disease) .
U
علائم بیماری
economic indicator
U
علائم اقتصادی
signal transformation
U
ترادیسی علائم
epiphenomenon
U
علائم ثانویه
signal regeneration
U
باززایی علائم
character set
U
مجموعه علائم
signal fidelity
U
وفاداری علائم
erection marks
U
علائم نصب
facing
U
علائم ریاضی
mathematical symbols
U
علائم ریاضی
shading symbols
U
علائم سایهای
facings
U
علائم ریاضی
symptoms
U
علائم مرض
symptom
U
علائم مرض
signal man
U
متصدی علائم
indication signs
U
علائم راهنمائی
signalman
U
متصدی علائم
symbolic table
U
جدول علائم
legends
U
فهرست علائم واختصارات
semiotic
U
مکتب علائم رمزی
syndrome
U
علائم مشخصه مرض
legend
U
فهرست علائم واختصارات
syndromes
U
علائم مشخصه مرض
symptomatic
U
حاکی از علائم مرض
semeiotic
U
مکتب علائم رمزی
pictograph
U
نشان یا علائم تصویری
number plates
U
پلاک علائم مشخصه
emblazonment
U
تزئین با نشان و علائم
baud rate
U
نسبت علائم درثانیه
number plate
U
پلاک علائم مشخصه
staggy
U
دارای علائم ونشانههای نر
tablature
U
نوعی علائم موسیقی
dual intensity
U
تاکید علائم خاص
nomenclature
U
فهرست علائم واختصارات
prodrome
U
علائم اولیه مرض
epiphenomenon
U
علائم بعدی و ثانوی مرض
accent mark
U
یکی از علائم تکیه در موسیقی
symbolization
U
استعمال علائم ونشانهای رمزی
discriminated
U
با علائم مشخصه ممتاز کردن
discriminate
U
با علائم مشخصه ممتاز کردن
sign of aggregation
U
علائم مخصوص جمله جبری
sigil
U
علامت نجومی علائم رمزی
discriminates
U
با علائم مشخصه ممتاز کردن
morsecode
U
علائم رمز تلگرافی مرس
signal box
U
توقف گاه متصدی علائم
signal boxes
U
توقف گاه متصدی علائم
Road signs
U
علائم راهنمایی و رانندگی جاده
insigne
U
علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
accidentalism
U
تشخیص علائم گمراه کننده مرض
traffic signal
U
علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
symbolism
U
نمایش بوسیله علائم مکتب رمزی
insignia
U
علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
Follow signs for York.
به علائم شهر یورک توجه کنید.
syndromes
U
مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
symbology
U
مبحث مطالعه علائم ونشانههای رمزی
syndrome
U
مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
monitor
U
به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
lights out
U
علائم مخابرات بوسیله نور هنگام خاموشی
signalment
U
تعیین هویت باشرح علائم فاهری شخص
monitored
U
به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
zoomorphism
U
استعمال اشکال حیوانات در هنربعنوان علائم مخصوص
monitors
U
به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
pragmatics
U
مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
typographies
U
فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
typography
U
فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
closed circuits
U
تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
annular
U
وسایل و ابزار حلقه دار دارای علائم و اشکال حلقوی
flowchart text
U
اطلاعات توضیحی که مربوط است به علائم نمودار گردش کار
closed circuit
U
تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
front panel
U
مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
homeopathy
U
معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
phonetician
U
متخصص استعمال علائم وحروف خاصی برای نشان دادن طرزتلفظ کلمات صوت شناس
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
umbrella
U
طرح چتر
[یکی از علائم هشتگانه بودا که در فرش های چینی بکار رفته و نشانه قدرت و اقتدار دولت است.]
lockjaw
U
قفل شدن یا کلید شدن دهان که از علائم زودرس کزاز است
external symbol dictionary
U
فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associated
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
wire matrix printer
U
یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
flowchart template
U
یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکاربرده میشود
assemble
U
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembled
U
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembles
U
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
punctuation mark
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
pertaining
U
وابسته
commissarial
U
وابسته به
syncop
U
وابسته به غش
israelitish
U
وابسته به
levitical
U
وابسته به
affiliate
U
وابسته
pyretic
U
وابسته به تب
pyrexial
U
وابسته به تب
pyrexic
U
وابسته به تب
related
U
وابسته
affiliated
U
وابسته
comprador
U
وابسته
congenerous
U
وابسته
aquatic
U
وابسته به اب
adjectives
U
وابسته
akin
U
وابسته
federating
U
وابسته
federates
U
وابسته
federated
U
وابسته
federate
U
وابسته
sexual organs
U
وابسته به
adjective
U
وابسته
interdependent
U
وابسته
thereof
U
وابسته به ان
riverrine
U
وابسته به
attendants
U
وابسته
affiliates
U
وابسته
affiliating
U
وابسته
pertinent
U
وابسته
hanger on
U
وابسته
elfin
U
وابسته به جن
elysian
U
وابسته به
febile
U
وابسته به تب
diphtheric
U
وابسته به
relevant
U
وابسته
subordinates
U
وابسته
dependent
U
وابسته
subordinating
U
وابسته
attache
U
وابسته
subordinated
U
وابسته
messianic
U
وابسته به
correspondent
U
وابسته
correspondents
U
وابسته
appurtenant
U
وابسته
monitorial
U
وابسته به
contingent
U
وابسته
contingents
U
وابسته
wedded
U
وابسته
attributable
U
وابسته به
subordinate
U
وابسته
of kin
U
وابسته
belonging
U
وابسته ها
plantar
U
وابسته به کف پا
thereof=of that
U
وابسته به ان
dependants
U
وابسته
tuitionary
U
وابسته به
dependant
U
وابسته
relative
U
وابسته
cephalic
U
وابسته به سر
pertianing
U
وابسته
cantabrigian
U
وابسته به
carpal
U
وابسته به مچ
germane
U
وابسته
attached
U
وابسته
attendant
U
وابسته
stomatal
U
وابسته به دهان
dipteran
U
وابسته به دوبالان
analphabetic
U
وابسته به بیسوادی
affiliated company
U
شرکت وابسته
aesculapian
U
وابسته به دارگونه طب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com