English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hierarchic U وابسته به سلسله مراتب وریاست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
command channels U سلسله مراتب فرماندهی سلسله مراتب
sequence U سلسله مراتب
hierarchy U سلسله مراتب
hierarchies U سلسله مراتب
channels U سلسله مراتب
pecking order U سلسله مراتب
channel U سلسله مراتب
channelled U سلسله مراتب
channeled U سلسله مراتب
sequences U سلسله مراتب
hierachy U سلسله مراتب
channeling U سلسله مراتب
chain of command U سلسله مراتب
hierarchism U اصول سلسله مراتب
hierarchy of needs U سلسله مراتب نیازها
military channel U سلسله مراتب نظامی
heavenly hierarchy U سلسله مراتب فرشتگان
memory hierarchy U سلسله مراتب حافظه
chain of command U سلسله مراتب فرماندهی
thearchy U سلسله مراتب خدایان
data hierarchy U سلسله مراتب داده ها
response hierarchy U سلسله مراتب پاسخ
control hierarchy U سلسله مراتب کنترل
request mast U از طریق سلسله مراتب
occupational hierarchy U سلسله مراتب شغلی
cryptochannel U سلسله مراتب رمز
chain U سلسله سلسله مراتب
chains U سلسله سلسله مراتب
habit family hierarchy U سلسله مراتب عادتهای هم خانواده
request mast U گزارش از طریق سلسله مراتب
pecking order U سلسله مراتب دانه چینی
echelon U ستون طبقه سلسله مراتب
echelons U ستون طبقه سلسله مراتب
exempted station U یکان استثنایی از نظر سلسله مراتب
rank and file U صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
neural U وابسته به سلسله اعصاب
dynastical U وابسته بیک سلسله پادشاهان
management U مدیریت وریاست حسن تدبیر
managements U مدیریت وریاست حسن تدبیر
ghaut U سلسله سلسله کوه
hiearchic U مراتب
infinitely U به مراتب
theholy orders U مراتب روحانیون
at best U منتهای مراتب
the above was a summary U مراتب فوق
data hierarchy U سلسه مراتب داده ها
supemundane U فوق مراتب دنیوی
supramundane U ماورای مراتب دنیوی
in witness whereof U برای گواهی مراتب بالا
rank U طبقات صفوف یکان سلسه مراتب
ranks U طبقات صفوف یکان سلسه مراتب
ranked U طبقات صفوف یکان سلسه مراتب
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
By [In] comparison with the French, the British eat far less fish. U در مقایسه با فرانسوی ها، انگلیسی ها به مراتب کمتر ماهی می خورند.
run U سلسله
trained U سلسله
train U سلسله
kingdom U سلسله
systems U سلسله
gradation U سلسله
gradations U سلسله
dynasty U سلسله
trains U سلسله
runs U سلسله
catena U سلسله
chains U سلسله
chain U سلسله
system U سلسله
dynasties U سلسله
range U سلسله
ranged U سلسله
ranges U سلسله
nexus U سلسله
genealogy U سلسله
strips U سر سلسله
genealogies U سلسله
phylum U اجداد سلسله
ranges U سلسله ردیف
string U ردیف سلسله
nervous system U سلسله عصب
ommiad U سلسله امیه
nervous systems U سلسله عصب
mountain ranges U سلسله جبال
ranks U سلسله مقام
phylon U اجداد سلسله
ommiades U سلسله امیه
coneatenation U تسلسل سلسله
systems U سلسله رشته
ghat U رشته سلسله
chain U سلسله کوه
ranged U سلسله ردیف
pulse train U سلسله تپش ها
unit system U سلسله احاد
the vascular system U سلسله اوندهاومجراها
ghat U سلسله کوه
protomartyr U سر سلسله شهدا
train U رشته سلسله
series U سلسله ردیف
range U سلسله ردیف
trained U رشته سلسله
ranked U سلسله مقام
rank U سلسله مقام
chains U سلسله کوه
trains U رشته سلسله
system U سلسله رشته
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
the nervous system U سلسله پیهای نباتی
flight U یک رشته پلکان سلسله
hierarchical model U مدل سلسله مراتبی
hierachical structure U ساختار سلسله مراتبی
achamenidae U سلسله هخامنشی هخامنشیان
hierarchical network U شبکه سلسله مراتبی
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
argumentum U یک سلسله دلایل قابل قبول
hierarchy U ساختار دادهای سلسله مراتبی
sympathetics U سلسله پیهای نباتی باشد
algebraic hierarchy parenthese U پرانتزهای سلسله مراتبی جبری
novus actus intervenieus U قطع سلسله علیت در خسارات
hierachical file system U سیستم فایل سلسله مراتبی
campaigned U سلسله عملیات کوره بلند
hierarchies U ساختار دادهای سلسله مراتبی
campaigning U سلسله عملیات کوره بلند
ohms U واحد مقاومت برق در سلسله .S.K.
dynast U عضو سلسله پادشاهان سرسلسله
campaign U سلسله عملیات کوره بلند
campaigns U سلسله عملیات کوره بلند
ohm U واحد مقاومت برق در سلسله .S.K.
trained U سلسله وقایع توالی حیله جنگی
trains U سلسله وقایع توالی حیله جنگی
train U سلسله وقایع توالی حیله جنگی
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
underplot U یک سلسله حوادث تبعی و عرفی نمایش توط ئه
aborted U متوقف کردن یک سلسله عملیات در حال اجراء
abort U متوقف کردن یک سلسله عملیات در حال اجراء
aborts U متوقف کردن یک سلسله عملیات در حال اجراء
hierarchical data base management system U سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
semiosis U یک سلسله فعل وانفعالات مشخص جانور علامت
aborting U متوقف کردن یک سلسله عملیات در حال اجراء
hierarchies U گروه فرشتگان نه گانه سلسله سران روحانی وشیوخ
hierarchy U گروه فرشتگان نه گانه سلسله سران روحانی وشیوخ
fiscal station U قسمت اداری یا مالی که در یک سلسله به ترتیب شماره قرارگرفته باشد
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
hdbms U DataBase Hierarchicalسیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی Systems anagement
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associated U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
onion skin language U زبان عملیات پایگاه داده ها که میتواند ساختار داده سلسله مراتبی را پردازش کند
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
Tahmasb U شاه تهماسب [پسر شاه اسماعیل موسس سلسله صفوی خدمات زیادی برای حفظ و اعتلا هنر فرشبافی ایران به جای گذاشت.]
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
belonging U وابسته ها
tuitionary U وابسته به
pyrexic U وابسته به تب
of kin U وابسته
pertinent U وابسته
dependent U وابسته
sexual organs U وابسته به
appurtenant U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
attache U وابسته
federates U وابسته
attributable U وابسته به
federated U وابسته
elfin U وابسته به جن
pertaining U وابسته
attached U وابسته
federate U وابسته
riverrine U وابسته به
germane U وابسته
adjective U وابسته
pyrexial U وابسته به تب
akin U وابسته
congenerous U وابسته
cantabrigian U وابسته به
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com