Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
medusal
U
وابسته به ستارههای دریایی
medusan
U
وابسته به ستارههای دریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
asteroidea
U
ستارههای دریایی
naval attache
U
وابسته دریایی
maritime
U
وابسته به بازرگانی دریایی
naval
U
وابسته به نیروی دریایی
naval attache
U
وابسته نیروی دریایی
nymphic
U
وابسته به حوری یا پری دریایی
nymphean
U
وابسته به حوری دریایی حور نشین
sidereal time
U
زمان ستارههای
circumpolar stars
U
ستارههای پیراقطبی
macrurous
U
مربوط به دسته دم درازان از سخت پوستان وابسته به خرچنگهای دریایی
all pro
U
تیم ستارههای حرفهای
seabee
U
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
midshipman
U
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic
U
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
running lights
U
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
petty officer
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officers
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
oceanography
U
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
pilot chart
U
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
kites
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
kite
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
chine
U
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
stadimeter
U
مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea mark
U
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
sea cucumber
U
حلزون دریایی از جنس راب دریایی
sea power
U
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner
U
ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
marine
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
marines
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
tern
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
naval activity
U
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
terns
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
task unit
U
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director
U
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
light lists
U
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas
U
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
knot
U
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
U
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
maritime
U
ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
bureau of naval personnel
U
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
rear commodore
U
سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
naval aviation
U
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
light period
U
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
crash position indicator
U
برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
Marine Corps
U
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
convoy commodore
U
فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
crash locator beacon
U
برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy schedule
U
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy routing
U
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
commandant of marine corps
U
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
light ship
U
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
convoy route
U
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
sofar
U
سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobster
U
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobsters
U
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associates
U
وابسته وابسته کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
spotting board
U
طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
marine
U
دریایی
dogfish
U
سگ دریایی
sharks
U
سگ دریایی
shark
U
سگ دریایی
maritime
U
دریایی
sea
U
دریایی
salty
U
دریایی
saltier
U
دریایی
sea born
U
دریایی
saltiest
U
دریایی
marines
U
دریایی
benthic
U
ته دریایی
seas
U
دریایی
nautical
U
دریایی
sea pier
U
سد دریایی
naval
U
دریایی
thalaesic
U
دریایی
thalassic
U
دریایی
pelagian
U
دریایی
sea mail
U
پست دریایی
nautical twilight
U
شفق دریایی
alga
U
خزهء دریایی
nautical terms
U
اصطلاحات دریایی
algerine
U
دزد دریایی
maritime lien
U
امتیاز دریایی
water nymph
U
حوری دریایی
blockage
U
ممانعت دریایی
admiralty law
U
قوانین دریایی
algoid
U
مانندعلف دریایی
pirates
U
دزد دریایی
pirates
U
راهزنی دریایی
seebreeze
U
نسیم دریایی
seawall
U
دیوار یا سد دریایی
marine insurance
U
بیمه دریایی
seaway
U
راه دریایی
sea locust
U
ملخ دریایی
actinia
U
کیسه تن دریایی
armadas
U
نیروی دریایی
pirating
U
دزد دریایی
acaleph
U
گزنه دریایی
armada
U
نیروی دریایی
pirating
U
راهزنی دریایی
sea plane
U
هواپیمایی دریایی
mariner's compass
U
قطبنمای دریایی
marine sand
U
ماسه دریایی
sea frontiers
U
مرزهای دریایی
sea flower
U
شقایق دریایی
marine regatta
U
ریل دریایی
sea surveillance
U
مراقبت دریایی
sea stores
U
فروشگاه دریایی
sea rover
U
دزد دریایی
sea marks
U
علامات دریایی
maritime commerce
U
بازرگانی دریایی
sea nymph
U
پری دریایی
sea power
U
کشور دریایی
maritime law
U
حقوق دریایی
maritime law
U
قوانین دریایی
sea nymph
U
حوری دریایی
sea monster
U
هیولای دریایی
sea weed
U
جلبک دریایی
sea weed
U
علف دریایی
sea cucumber
U
راب دریایی
seamount
U
کوه دریایی
sea cow
U
گاو دریایی
seapower
U
قدرت دریایی
submarines
U
زیر دریایی
marine railway
U
ریل دریایی
sea dog
U
خوک دریایی
seaman guard
U
گارد دریایی
way bill
U
بارنامه دریایی
maritime lien
U
برتری دریایی
sea elephant
U
فیل دریایی
seadrome
U
فرودگاه دریایی
water spot
U
گردباد دریایی
water nymph
U
الهه دریایی
sea duty
U
ماموریت دریایی
sea dog
U
گاو دریایی
submarine
U
زیر دریایی
seaweed
U
جلبک دریایی
sea lanes
U
مسیر دریایی
sea lanes
U
جاده دریایی
sea lane
U
مسیر دریایی
sea lane
U
جاده دریایی
tidal wave
U
سیلاب دریایی
voyages
U
سفر دریایی
voyage
U
سفر دریایی
dolphins
U
گراز دریایی
dolphin
U
گراز دریایی
seaweed
U
خزه دریایی
seaweed
U
علف دریایی
seaplane
U
هواپیمای دریایی
hurricane lamps
U
چراغ دریایی
hurricane lamp
U
چراغ دریایی
lantern
U
چراغ دریایی
lanterns
U
چراغ دریایی
seaweeds
U
سبزال دریایی
seaweeds
U
علف دریایی
seaweeds
U
خزه دریایی
seaweeds
U
جلبک دریایی
seaweed
U
سبزال دریایی
buccaneers
U
دزد دریایی
ship's corporal
U
دژبان دریایی
beacon
U
چراغ دریایی
thetis
U
حوری دریایی
shore dinner
U
غذای دریایی
nautical almanac
U
زیج دریایی
sill of a dock
U
سد حوض دریایی
sirenic
U
حوری دریایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com