English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cob web theorem U ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
law of demand U براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
shelf life U مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
say's law U از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
demand elasticity U درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
c & f U قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
kinked demand curve U و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
supporting goods U موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
price tag U برچسب قیمت کالا
total revenue U قیمت کل فروش یک کالا
catalogue price U قیمت کالا درکاتالوگ
transire U برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
basing point pricing U قیمت تمام شده کالا
batch costing U تعیین قیمت سفارش کالا
department stores U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department store U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
ad valorem duty U حقوق گمرکی براساس قیمت کالا
c i f U قیمت کالا به اضافه هزینه بیمه و
landed terms U قیمت کالا به شرط تخلیه درمقصد
markup U تفاوت بین هزینه و قیمت کالا
cost and frieght U قیمت کالا به اضافه کرایه حمل
what is the p of this article U قیمت این کالا چند است
at the full landed cost price U قیمت تمام شده کالا در مقصد
door to door selling U فروش کالا بصورت دوره گردی
barter with someone U با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
order time U زمان سفارش کالا
mark-downs U قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
mark-down U قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
price line pricing U قیمت گذاری ثابت برای یک گروه کالا
f.o.b U قیمت کالا بدون احتساب مخارج حمل و بیمه
price support U تثبیت قیمت توسط دولت برای حمایت کالا
shipping time U مدت زمان ارسال کالا
demand factors U پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
rig the market U با احتکار کالا افزایش وکاهش مصنوعی در قیمت هاایجاد کردن
cost absoption U هزینهای که در قیمت تولید کالا منظورنمیشود و از مشتری دریافت نمیگردد
bear U تا شاید در مدت اجل بتواند همان کالا را به قیمت ارزانتر بخرد
bears U تا شاید در مدت اجل بتواند همان کالا را به قیمت ارزانتر بخرد
gross national product U تولیدناویژه قیمت تولید یک کالا دربازار خاص فرف یک سال مالی
procurement lead time U زمان بین دادن سفارش و دریافت کالا
to barter [to trade by barter] U دادوستد کالا با کالا کردن
cash on delivery U فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
short run U زمان موقت مدتی که در طی ان مقدارتولید یک کالا را نمیتوان تغییر داد
cartels U توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
cartel U توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
freightliner U شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
throughput capacity U فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
cross elasticity of demand U درصدتغییر تقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت کالای دیگر فرمول کشش متقاطع عبارت است از :
consignee U گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
advalorem tax U مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
fisher equation U یعنی حجم پول درگردش درسرعت گردش پول برابراست با متوسط قیمت کالا درمقدار تولید کالارابطه فیشر
diminishing utility U اصل تقلیل تمایل به مصرف دراینده در اثر مصرف مقدارزیادی از یک کالا در زمان حال
cost center U قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
advalorem duty U حقوق گمرکی براساس ارزش کالا حقوق گمرکی از روی قیمت
slutsky theorem U براساس این قضیه با کاهش قیمت یک کالا مقدار تقاضا برای ان افزایش یافته و این امر بعلت اثر درامدی و اثر جانشینی امکان پذیر است
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
uptime U پریود زمانی که در طول ان یک سیستم کامپیوتر فعال است یا صحیح عمل میکندیک دوره زمانی که تجهیزات بدون خرابی کار می کنند
product U کالا
products U کالا
chattel U کالا
commodities U کالا
produce U کالا
merchandise U کالا
matters U کالا
commodity U کالا
matter U کالا
produces U کالا
produced U کالا
mattering U کالا
traffic U کالا
mattered U کالا
object of sale U کالا
article U کالا
cargoes U کالا
traffick U کالا
traffics U کالا
wares U کالا
ware U کالا
cargo U کالا
good U کالا
stuffed U کالا
articles U کالا
material U کالا
stuff U کالا
trafficked U کالا
trafficking U کالا
mercery U کالا
stuffs U کالا
goods U کالا
materials U کالا
showrooms U نمایشگاه کالا
showroom U نمایشگاه کالا
bartering U دادوستد کالا
drafts U بسته کالا
bartered U دادوستد کالا
barter U دادوستد کالا
drafted U بسته کالا
commodities U کالا جنس
mock up U مدل کالا
lien on goods U حق حبس کالا
fairer U نمایشگاه کالا
margin utility U حد مطلوبیت کالا
fair U نمایشگاه کالا
trafficking U مبادله کالا
trafficked U مبادله کالا
order for goods U سفارش کالا
on receipt of the goods U برسیدن کالا
on receipt of the goods U بوصول کالا
traffics U مبادله کالا
interchange U مبادله کالا
draft U بسته کالا
fairs U نمایشگاه کالا
fairest U نمایشگاه کالا
holds U انبار کالا
barters U دادوستد کالا
fate of goods U وضعیت کالا
interchanging U مبادله کالا
interchanges U مبادله کالا
interchanged U مبادله کالا
hold U انبار کالا
traffic U مبادله کالا
exclusion principle U کالا نیستندشد
commodity flow U جریان کالا
commodity U کالا جنس
stock requisition U درخواست کالا
samples U نمونه کالا
inventories U موجودی کالا
stock room U انبار کالا
commodity catalogue U کاتالوگ کالا
inventory U صورت کالا
acceptance of goods U پذیرفتن کالا
depots U انبار کالا
sample U نمونه کالا
commodity code U رمز کالا
commodity code U شماره کالا
commodity exchange U بورس کالا
commodity market U بازار کالا
sampled U نمونه کالا
commodity exchange U مبادله کالا
inventory U موجودی کالا
commodity code U علامت کالا
consignor U فرستنده کالا
copper alloy U همبسته کالا
bill of goods U صورت کالا
storeroom U انبار کالا
commodity agreement U موافقتنامه کالا
warehouse U انبار کالا
commodities exchange U بورس کالا
warehouses U انبار کالا
handling of goods U جابجایی کالا
collection of goods U دریافت کالا
stowage U انبار کالا
gluts U وفور کالا
gluts U فراوانی کالا
glut U وفور کالا
glut U فراوانی کالا
depot U انبار کالا
commodity broker U واسطه کالا
commodity broker U دلال کالا
to countermand goods U سفارش کالا را پس گرفتن
the goods are orlie in pledge U کالا در گرو اوست
consignment note U سند ارسال کالا
consignor U حمل کننده کالا
fairing U ارمغانی که از نماسشگاه کالا
containerization U حمل کالا با کانتینر
materiel cognizance U مدیریت تشخیص کالا
consignor U ارسال کننده کالا
marketing area U منطقه توزیع کالا
mass production of goods U تولید انبوه کالا
to offer U عرضه کردن [ کالا]
demands U تقاضای خرید کالا
trade channel U کانال توزیع کالا
demanded U تقاضای خرید کالا
demand U تقاضای خرید کالا
to boycott goods U تحریم کردن کالا
stocked U موجودی کالا ذخیره
initial campaign U معرفی کالا به بازار
cargo handling at port U جابجایی کالا در بندر
carriage of goods U حمل و نقل کالا
goods train U قطار حمل کالا
goods trains U قطار حمل کالا
direct objects U کالا اعتراض کردن
objects U کالا اعتراض کردن
turnover tax U مالیات بر گردش کالا
deliveries U تحویل کالا دادن
delivery U تحویل کالا دادن
unit cost U هزینه هر واحداز کالا
objected U کالا اعتراض کردن
object U کالا اعتراض کردن
indirect objects U کالا اعتراض کردن
to discharge goods U کالا را تخلیه کردن
stock U موجودی کالا ذخیره
released U ترخیص کردن کالا
storehouse U مخزن انبار کالا
storehouses U مخزن انبار کالا
delivery order U دستور تحویل کالا
stock requisition U تقاضا جهت کالا
on approval U خرید کالا به شرط
strike below U بردن کالا به انبار
d. of goods U تحویل کالا یا اجناس
custody of goods U حفافت یا نگهداری کالا
freight forwarder U حمل کننده کالا
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com