Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
herewith
U
همراه این نامه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
covering letter
U
نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
covering letters
U
نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
accomodation line
قبول یک نوع خطر به وسیله بیمه گزار وقتی با بیمه نامه های دیگری همراه است
Other Matches
attribute
U
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
attributes
U
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
attributing
U
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
post script
U
مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent
U
تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparler
U
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparley
U
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts
U
بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
peer to peer network
U
شبکه همراه به همراه
libelling
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
affidavits
U
شهادت نامه قسم نامه
written agreement
U
موافقت نامه پیمان نامه
certificates
U
رضایت نامه شهادت نامه
credential
U
گواهی نامه اعتبار نامه
certificate
U
رضایت نامه شهادت نامه
to a. letter
U
روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
testacy
U
دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
companies
U
همراه
accompanying
U
همراه
secondary planet
U
همراه
company
U
همراه
participant
U
همراه
mid
U
همراه با
participants
U
همراه
mid-
U
همراه با
in company with
U
همراه
non concurrent
U
نا همراه
comrade
U
همراه
comrades
U
همراه
bundled
U
همراه
acologte
U
همراه
attendant
U
همراه
on
U
همراه
attendants
U
همراه
accompanied by
U
همراه
to fight with the enemy
U
همراه = با
concomitant
U
همراه
along
U
همراه
recredential
U
نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
convoy
U
همراه رفتن
to go along
U
همراه شدن
to accompany
U
همراه شدن
companion
U
همراه همدم
to come along
U
همراه امدن
spasmodically
U
همراه با انقباضات
spasmodic
U
همراه با انقباضات
accompanies
U
همراه بودن
unbundled
U
غیر همراه
sick headache
U
سردرد همراه با
to keep company with
U
همراه بودن با
on one's coat-tails
<idiom>
U
همراه کس دیگر
convoys
U
همراه رفتن
Accompanied by. Together with .
U
به اتفاق (همراه )
unaccompanied
U
بدون همراه
accompanied
U
همراه بودن
accompanying fire
U
اتش همراه
accompanying cargo
U
بار همراه
accompanier
U
همراه مصاحب
accommpanying element
U
عنصر همراه
accompanying supplies
U
تدارکات همراه
door bundle
U
بار همراه
attends
U
همراه بودن
attending
U
همراه بودن
attend
U
همراه بودن
go along
U
همراه رفتن
associated sound
U
صدای همراه
bon voyage
U
خدا به همراه
fraught
U
دارا همراه
escorts
U
همراه بدرقه
escorting
U
همراه بدرقه
escorted
U
همراه بدرقه
escort
U
همراه بدرقه
come along with me
U
همراه من بیائید
compeer
U
قرین همراه
accompany
U
همراه بودن
good luck to you
U
خدا به همراه
indiental music
U
موزیک همراه
accompanying sound
U
صدای همراه
to go along
U
همراه کسی رفتن
to carry a watch
U
ساعت همراه داشتن
bitumen macadam
U
سنگریزی همراه با قیر
attendants
U
همراه نگهبان کشیک
wave off
U
فرود همراه با سایش
kick boxing
U
بوکس همراه با لگد
attendant
U
همراه نگهبان کشیک
corps artillery
U
توپخانه همراه سپاه
to accompany
U
همراه کسی رفتن
savate
U
بوکس همراه با لگد
bundled software
U
نرم افزار همراه
incorrect
U
نادرست یا به همراه خطا
amaurotic idiocy
U
کانایی همراه با نابینایی
Bring your friend along.
U
دوستت را همراه بیاور
participative
U
انبازی کننده همراه
typhoons
U
توفان همراه با باران
typhoon
U
توفان همراه با باران
ice storm
U
طوفان همراه باتگرگ
japko chagi
U
ضربه پا همراه گرفتن پا
chaperones
U
همراه دختران جوان رفتن
Nothing to declare
U
همراه نداشتن کالاهای گمرکی
RIFF
U
ماده بزرگ همراه ID RIFF.
hit it off with someone
<idiom>
U
بهترین همراه با کسی داشتن
to cell phone
U
با تلفن همراه زنگ زدن
chaperone
U
همراه دختران جوان رفتن
grand mal
U
صرع همراه با تشنج وغش
chaperons
U
همراه دختران جوان رفتن
chaperon
U
همراه دختران جوان رفتن
companies
U
گروهان همراه کسی رفتن
dysuria
U
ادرار همراه با سوزش واشکال
I have nothing to declare.
کالای گمرکی همراه ندارم.
landing attack
U
تک همراه با پیاده شدن به ساحل
company
U
گروهان همراه کسی رفتن
to call on the cell phone
U
با تلفن همراه زنگ زدن
to go along
U
همراه رفتن همراهی کردن
thundershower
U
رگبار همراه با رعد وبرق
door bundle
U
بار پرتابی همراه با چترباز
to bid a persong
U
به کسی خدابه همراه گفتن
aerial cartwheel
U
مارپیچ همراه با پرش وچرخش
Goods to declare
U
همراه داشتن کالاهای گمرکی
thunderstorms
U
توفان همراه بااذرخش وصاعقه
thunderstorm
U
توفان همراه بااذرخش وصاعقه
cell phone users while driving
U
کاربران تلفن همراه درحال رانندگی
sobbing
U
همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
sob
U
همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
sobs
U
همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
Do you have nothing to declare?
U
آیا کالای گمرکی همراه دارید؟
sobbed
U
همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
ballet
U
اسکی همراه با موسیقی وحرکات اکروباتیک
striptease
U
رقص همراه با برهنگی تدریجی رقاصه
callithump
U
رژه پر سروصدایی همراه باکرنا و بوق
oxidative phosphorylation
U
فسفریل دار کردن همراه بااکسایش
chaperon
U
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
ballets
U
اسکی همراه با موسیقی وحرکات اکروباتیک
subscripted variable
U
عنصری در آرایه که با یک همراه معرفی میشود
real number
U
عددی که با بخش کسری همراه است .
joint product offer
U
فروش یک کالا همراه با کالای دیگر
sidestep traverse
U
صعود پلهای همراه باسرخوردن بجلو
rear takedown with outside singleleg byl
U
زیریک خم میانکوب همراه بااقل ازچپ
multidimensional
U
تعداد آرایههای موازی به همراه عمق
coloratura
U
خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
coloraturas
U
خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
chaperone
U
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
knobstick
U
کارگریکه که بااعتصاب کارگران همراه نیست
indiental music
U
ساز و اوازی که با نمایشی همراه باشد
chaperons
U
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
chaperones
U
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
oratorios
U
قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
oratorio
U
قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
milk leg
U
ورم پای نوزاد همراه با دردبهنگام زایمان
shared
U
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
shares
U
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
fortis
U
دارای تلفظ شدید همراه بابازدم قوی
share
U
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
cantata
U
شعری که با اوازیکنفری همراه موسیقی خوانده شود
conditorium
U
[مقبره رمی ها همراه با تابوت های تزئینی]
desks
U
میز نوشتن در شرکت معمولاگ همراه با رسام ها
conditivum
U
[مقبره رمی ها همراه با تابوت های تزئینی]
do
[verb]
U
روی
[فعلی که همراه می آید]
تکیه میکند
cash with order
U
پول نقد همراه سفارش پرداخت به موقع
desk
U
میز نوشتن در شرکت معمولاگ همراه با رسام ها
strophe
U
چرخش هنگام رقص همراه با اوازدسته جمعی
cantatas
U
شعری که با اوازیکنفری همراه موسیقی خوانده شود
bundled software
U
نرم افزاری که همراه با قیمت کامپیوتر فروخته میشود
bugging
U
خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
best rate of climb speed
U
سرعتی که با بیشترین ارتفاع در واحد زمان همراه است
bugs
U
خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
camp followers
U
اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
camp follower
U
اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
slapstick
U
نمایش خنده دار همراه باشوخی وسر وصدا
squire of dames
U
کسی که همراه زنان میرودیابیشتردرگروه انان داخل میشود
repeating key
روش رمزی که همراه با تکرار یک کلید رمز میباشد
blizzard
U
باد تند و سردی که همراه ان دانههای برف باشد
blizzards
U
باد تند و سردی که همراه ان دانههای برف باشد
users
U
متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن
user
U
متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن
bug
U
خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
processes
U
ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
to play gooseberry
U
همراه دونفرعاشق ومعشوق راه افتادن وموی دماغ انهاشدن)
female
U
استدلالی به همراه سوکتهایی که سوزنهای اتصال نری وارد آن می شوند
attachment
U
فایل نام دارای که همراه یک پیامیست الکترونیکی ارسال میشود
creptation
U
تخریب خلل و فرج بتن همراه با صدای درهم شکستن
process
U
ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
forms
U
ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
crab
U
پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
formed
U
ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
crabs
U
پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
pinout
U
شرح محل سوزن ها در مدار مجتمع به همراه کار و سیگنال آنها
break-dancing
U
گونهای رقص جدید که همراه است با عملیات آکروباتیک و چرخشهای تند
form
U
ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
wire
U
کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
wires
U
کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
record
U
لیست فیلدهایی که رکوردرا تشکیل می دهند با هم همراه طول ونوع داده انها
multimedia
U
کامپیوتری که میتواند برنامههای چند رسانهای را اجرا کند. به همراه کارت صدا
cist
U
[قبر ماقبل تاریخ مانند جعبه که اغلب همراه با سنگ نشانه بود.]
acid house
U
نوعی موسیقی رقص کهاصولا با استفاده از مواد مخدر توهمزا همراه است
tabled
U
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com