English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ordering costs U هزینههای مربوط به سفارش کالا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ordering costs U هزینههای سفارش هزینههای مربوط به سفارش
selling costs U هزینههای فروش کالا
handling charges U هزینههای جابجایی کالا
order for goods U سفارش کالا
order time U زمان سفارش کالا
to countermand goods U سفارش کالا را پس گرفتن
order U سفارش دادن کالا یا جنس
the goods are on order U کالا را سفارش داده ایم
batch costing U تعیین قیمت سفارش کالا
mail order U سفارش کالا بوسیله پست
indent upon a person for goods U درخواست یا سفارش کالا به کسی دادن
direct materials costs U هزینههای مواد اولیهای که مستقیما در کالا بکار برده میشود
procurement lead time U زمان بین دادن سفارش و دریافت کالا
tangible costs U هزینههای محسوس هزینههای مرئی هزینههای عینی
cost plus contracts U قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
differential cost analysis U تحلیل هزینههای تفاضلی سیستمی که در ان هزینههای روشهای مختلف برسی میگردد
business expenses U هزینههای کار و کسب هزینههای شرکت
production overheads U هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
capital outlays U هزینههای تاسیساتی هزینههای سرمایهای
law of demand U براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
economic order quantity U کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
supporting goods U موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
cob web theorem U ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
transire U برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
department stores U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department store U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
barter with someone U با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
shelf life U مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
to barter [to trade by barter] U دادوستد کالا با کالا کردن
say's law U از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
cash on delivery U فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
freightliner U شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
demand elasticity U درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
throughput capacity U فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
consignee U گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
c & f U قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
aggregate expenditures U هزینههای کل
increasing cost U هزینههای صعودی
competition cost U هزینههای رقابتی
joint costs U هزینههای مشترک
national expenditures U هزینههای ملی
transaction costs U هزینههای معاملاتی
material costs U هزینههای مواد
increasing cost U هزینههای فزاینده
capital outlays U هزینههای تاسیساتی
government expenditures U هزینههای دولت
comparative costs U هزینههای نسبی
freight charges U هزینههای حمل
implicit costs U هزینههای ضمنی
implicit costs U هزینههای نامرئی
real costs U هزینههای واقعی
incidental expenses U هزینههای واقعی
capital expenditures U هزینههای سرمایهای
fixed costs U هزینههای سرمایهای
selling costs U هزینههای فروش
deferred charges U هزینههای انتقالی
pilot charges U هزینههای راهنما
overhead costs U هزینههای بالاسری
design costs U هزینههای طراحی
overhead costs U هزینههای اضافی
overhead costs U هزینههای حاشیهای
overhead costs U هزینههای عمومی
prime costs U هزینههای اولیه
dock dues U هزینههای لنگرگاه
preliminary expenses U هزینههای ابتدائی
overheads U هزینههای بالاسری
operational costs U هزینههای عملیاتی
fixed costs U هزینههای ثابت
financial expenses U هزینههای مالی
on costs U هزینههای غیرمستقیم
supplementary costs U هزینههای اضافی
supplementary costs U هزینههای مکمل
sunk cost U هزینههای اضافی
consumption expenditures U هزینههای مصرفی
storage costs U هزینههای انبارداری
preliminary expenses U هزینههای مقدماتی
standard costs U هزینههای نرمال
standard costs U هزینههای استاندارد
spillover costs U هزینههای خارجی
personal outlays U هزینههای شخصی
capital expenditure U هزینههای سرمایهای
anchor dues U هزینههای لنگر
overheads U هزینههای عمومی
bank charges U هزینههای بانکی
building costs U هزینههای ساختمان
bank charge U هزینههای بانکی
capital charges U هزینههای سرمایه
unliquidated obligation U هزینههای پرداخت نشده
avoidable costs U هزینههای قابل اجتناب
surcharges U درصد هزینههای اضافی
loading participation in profits U هزینههای مشارکت در سود
constant cost industry U صنعت هزینههای ثابت
outlays U هزینههای سرمایهای مخارج
opportunity cost U هزینههای کالای تولیدی
taxation of costs U ارزیابی هزینههای دعوی
stevedoring charges U هزینههای بارگیری وباراندازی
surcharge U درصد هزینههای اضافی
cost category U هزینههای انجام شده
recurring costs U هزینههای تکرار شونده
increasing cost industry U صنایع با هزینههای افزایشی
privy purse U اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
analysis U یات هزینههای محصول جدید
pad the bill <idiom> U اضافه شدن هزینههای کاذب
unforeseen expenses U هزینههای پیش بینی نشده
secondary costs U هزینههای غیر مستقیم یاثانوی
cost analysis U تجزیه تحلیل هزینههای کار
contango U هزینههای دیرکرد خرید سهم
life cycle costs U هزینههای دوره عمر یک محصول
average cost U میانگین هزینههای تولیدی هر واحد
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
fixed costs U هزینههای که وابسته به حجم تولید نمیباشد
discounted cash flow U ارزش فعلی پرداختها و هزینههای اتی
dock charges U هزینههای حوض dock-dues : syn
indents U سفارش
indent U سفارش
enjoinment U سفارش
indenting U سفارش
reference U سفارش
order U سفارش
correlation U جدول نسبت بین هزینههای متغیر تولید
order U سفارش دادن
engaged U سفارش شده
order U دستور سفارش
ordering U سفارش دهی
conditional order U سفارش مشروط
blanket order U سفارش کلی
trial order U سفارش ازمایشی
purchase order U سفارش خرید
enjoins U سفارش کردن به
acknowledgement of order U تصدیق سفارش
enjoining U سفارش کردن به
enjoined U سفارش کردن به
enjoin U سفارش کردن به
outwork U سفارش به بیرون
place an order U سفارش دادن
order format U قالب سفارش
acknowledgement of order تایید سفارش
back order U سفارش معوق
indents U سفارش دادن
indent U سفارش دادن
letter of recommendation U سفارش نامه
indenting U سفارش دادن
modification order U سفارش اصلاحی
commendation U سفارش تقدیر
send away for U سفارش دادن
call the shots <idiom> U سفارش دادن
economic order quantity U حد مطلوب سفارش
Put in a good word for me. U سفارش من رابکن
asking and ordering U درخواست و سفارش
I asked for ... من سفارش ... را دادم.
factory order U سفارش ساخت
processing of the order U انجام سفارش
contingent fund U اعتبار هزینههای پیش بینی نشده ذخیره احتیاطی
loading for contingencies U کارمزدی که بابت هزینههای احتمالی به حق بیمه اضافه میشود
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
docl pass U گواهی که پس از پرداخت هزینههای لنگرگاه به صاحب کشتی داده میشود
lead time U زمان انجام سفارش
bespeak U ازپیش سفارش دادن
reorder point U نقطه سفارش مجدد
order U دستور دادن سفارش
re order U سفارش دوم باره
dispatch order U سفارش حمل سریع
reorder level U سطح سفارش مجدد
outwork U سفارش به خارج از شرکت
reorder interval U زمان بین دو سفارش
reorder cost U هزینه سفارش مجدد
reorder U دوباره سفارش دادن
order [placed with somebody] U سفارش [ازطرف کسی]
order processing time U مدت انجام سفارش
order processing time U زمان انجام سفارش
open indent U سفارش خرید باز
engage U از پیش سفارش دادن
to book something U چیزی را سفارش دادن
To place an order for some goods. U کالائی را سفارش دادن
indent U سفارش درخواست کردن
custom-made U سفارش داده شده
custom made U سفارش داده شده
indent U سفارش رسیده از خارج
indents U سفارش رسیده از خارج
indents U سفارش درخواست کردن
ordered U سفارش داده شده
indenting U سفارش درخواست کردن
indenting U سفارش رسیده از خارج
engages U از پیش سفارش دادن
deferred expense U هزینههای پیش بینی شدهای که هنوز موعد پرداختشان نرسیده است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com