English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
kilohertz U هزار سیکل در یک ثانیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
kilo U فرکانس هزار سیکل در ثانیه
kilos U فرکانس هزار سیکل در ثانیه
gigahertz U فرکانس یک هزار میلیون سیکل در ثانیه
Other Matches
cycle per second U سیکل بر ثانیه تناوب در ثانیه
hz U سیکل بر ثانیه
hertz U یک سیکل در ثانیه
kilomega cycle U یک بیلیون سیکل در ثانیه
mhz U یک میلیون سیکل در ثانیه egaHertz
mhz U اندازه فرکانس معادل یک میلیون سیکل در ثانیه
kilobaud U هزار بیت در ثانیه
gigaflop U یک هزار میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
hertz U واحد فرکانس SI که به صورت تعداد سیکل ها در ثانیه نشان داده می شوند
frequencies U تعداد سیکل ها یا دوره زمانی از حالت موج با قاعده که در هر ثانیه تکرار می شوند
frequency U تعداد سیکل ها یا دوره زمانی از حالت موج با قاعده که در هر ثانیه تکرار می شوند
kilos U هزار دستور برناه که هر ثانیه پردازش می شوند برای بررسی توان کامپیوتر
kilo U هزار دستور برناه که هر ثانیه پردازش می شوند برای بررسی توان کامپیوتر
m U مگابیت در ثانیه . تعداد میلیون بیتهای ارسالی در ثانیه
fractional T U روش تقسیم فرفیت از خط ارتباطی T با نرخ مگابیت در ثانیه به کانالهای کوچکتر کیلوبایت در ثانیه که مناسب تر و ارزانتر برای استفاده مشتری هستند
mflops U یک میلیون عملیات ممیز شناور در ثانیه یک میلیون عملکرد با ممیزشناور در ثانیه Per Operation FloatingPoint illion
Loo sanpra U [منطقه ای در چین که در آن یک فرش کوچک در ابعاد یک متر در یک متر با رنگ های قرمز، زرد، سیاه و آبی به دست آمده است و عمری بین هزار و هفتصد پانزده تا دو هزار و دویست و نود سال دارد.]
m U مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
fibre distributed data interface II U استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد
milfoil U بومادران هزار برگ هزار برگ
cycle U سیکل
cycled U سیکل
cycles U سیکل
carbon cycle U سیکل کربن
storage cycle U سیکل انباره
staticizing cycle U سیکل ایستاسازی
rankin cycle U سیکل رانکین
cycled U سیکل مدار
alternation U نیم سیکل
cycle U سیکل مدار
thermodynamics cycle U سیکل ترمودینامیک
cycles U سیکل مدار
training cycle U سیکل اموزشی
cycle time U زمان سیکل
idling cycle U سیکل بی باری
kc U کیلو سیکل
kilocycle U کیلو سیکل
carnot cycle U سیکل کارنو
cycle U تناوب پریود سیکل
four stroke cycle U سیکل چهار زمانه
engine cycle U سیکل کاری موتور
cycled U تناوب پریود سیکل
flow cycle U سیکل جریان کار
instruction cycle U سیکل یاچرخش دستورالعمل
cycles U تناوب پریود سیکل
kilocycle U کیلو سیکل یکهزاردور در هرثانیه
ration cycle U سیکل محاسبه جیره 42ساعته
billicycle U cycle kilomega کیلومگا سیکل
cycle U سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycled U سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycles U سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
reversal U نیمی از سیکل نیروهایی که بصورت نوسانی وارد میشوند
reversals U نیمی از سیکل نیروهایی که بصورت نوسانی وارد میشوند
labyrinthine fret U هزار تو
myriads U ده هزار
one thousand U یک هزار
per mil U در هزار
milliped U هزار پا
per mill U در هزار
thousandth U یک هزار
thousandths U یک هزار
milleped U هزار پا
ten thousand U ده هزار
multiped U هزار پا
mil U هزار
myriad U ده هزار
per mill U در هر هزار
thousands U هزار
million U هزار در هزار
millions U هزار در هزار
thousand U هزار
millepore U هزار سوراخ
millennium U هزار سال
grander U هزار دلار
milliard U هزار میلیون
millennia U هزار سال
myriametre U ده هزار متر
myriapoda U هزار پایان
myriameter U ده هزار متر
grandest U هزار دلار
millenniums U هزار سال
myrialitre U ده هزار لیتر
myriagram U ده هزار گرم
grand U هزار دلار
polypody U هزار پایی
bimillenary U دو هزار ساله
kilos U هزار گرم
kilo U معادل هزار
kilometers U هزار متر
kilo U هزار گرم
kilometre U هزار متر
chiliad U هزار عدد
chiliad U هزار ساله
kilocycle U هزار چرخه
kilometres U هزار متر
kilos U معادل هزار
kilos U در معنای یک هزار
several thousands U چندین هزار
kilograms U هزار گرم
kilogrammes U هزار گرم
kilogram U هزار گرم
tonnes U هزار کیلوگرم
tonne U هزار کیلوگرم
spline U هزار خار
thousand and one U هزار ویک
kilo U در معنای یک هزار
thou U یک هزار دلار
diplopodous U دارای هزار پا
g U در معنای یک هزار میلیون
k U نشانه بیان یک هزار
Kbit U معادل هزار بایت
gigacycle U هزار میلیارد چرخه
kilomegacycle U هزار میلیون چرخه
metric ton U تن متریک یا تن هزار کیلویی
millenium U دوره هزار ساله
millennial U جشن هزار ساله
gigabyte U یک هزار میلیون بابت
kips U هزار دستورالعمل درثانیه
kilos U هزار بیت داده
billionth U یک تقسیم بر هزار میلیون
yarrow U بومادران هزار برگ
kilo U هزار بیت داده
two thousand tonner U کشتی دو هزار تنی
billionths U یک تقسیم بر هزار میلیون
hectare U ده هزار متر مربع
hectares U ده هزار متر مربع
To take ones leave . U هزار تومان کم آورده ام
omasum U هزار لاخئذقث خق ذثق
nose gear U قسمت جلوی ارابه فرود ازنوع تری سیکل صرفنظر ازفاصله ان تا دماغه
millenial U وابسته به دوره هزار ساله
it was valued at rials 000 U پنج هزار ریال قیمت شد
to die a thousand deaths U هزار مرگ و میر مردن
This is only one instance out of many . U این یک مورداز هزار تا است
I am inundated with work. U هزار جور کارسرم ریخته
I have all kinds of problems. U هزار جور گرفتار ؟ دارم
seconded U ثانیه
second U ثانیه
second U ثانیه
seconds U ثانیه ها
seconds U ثانیه
seconding U ثانیه
stirling cycle U سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
phyllo (pastry) U خمیر هزار برگ [غذا و آشپزخانه]
puff paste U خمیر هزار برگ [غذا و آشپزخانه]
flaky pastry U خمیر هزار برگ [غذا و آشپزخانه]
it was valued at rials 000 U پنج هزار ریال بهابران گذاردند
The losses run into hundreds of thousands. U خسارات بالغ به صدها هزار می شوند.
millenarianism U اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
millenarian U معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
puff pastry U خمیر هزار برگ [غذا و آشپزخانه]
kilovoltage U نیروی برق برحسب هزار ولت
millisecond U هزارم ثانیه
milisecond U میلی ثانیه
LPs U تعدادخطوط در ثانیه
bits per seconds U بیت در ثانیه
nanosecond U بیلیونیم ثانیه
nanoseconde U میلیاردیم ثانیه
ns U یک بیلیونیم ثانیه
picosecond U تریلیونیم ثانیه
psec U یک تریلیونیم ثانیه
split second U قسمتی از ثانیه
msec U هزارم ثانیه
microsecond U میلیونیم ثانیه
microsecond U میکرو ثانیه
millisecond U میلی ثانیه
ampere second U امپر- ثانیه
millisecond U یک هزارم ثانیه
backcourt violation U خطای 01 ثانیه
baud U علامت در ثانیه
us U یک میلیونیم یک ثانیه
microsecond U یک میلیونیوم ثانیه
microsecond U یک میلیونیم ثانیه
revolution per second U دور در ثانیه
centisecond U یکصدم ثانیه
medium speed U بیت در ثانیه
femtosecond U یک کوادریلیوم ثانیه
nanosecond U یک میلیاردیوم ثانیه
inches per second U اینچ بر ثانیه
in 0 seconds U در فرف ده ثانیه
twentyfour second violation U خطای 42 ثانیه
second-hand U ثانیه شمار
hertz U چرخه در ثانیه
five second rule U قانون 5 ثانیه
usec U یک میلیونیم یک ثانیه
watt second U وات- ثانیه
cycles per second U دور در ثانیه
per second per second U مجذور ثانیه
character per second U دخشه در ثانیه
characters per second U دخشه بر ثانیه
Ms U یک هزارم ثانیه
cycles per second U چرخه در ثانیه
micro- U یک میلیونیوم ثانیه
postmillennialist U معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
postmillenarian U معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
the hall seats one thousand U تالار هزار صندلی میخورد تالارهزارتن راجامیدهد
replenishing phase U بخشی از سیکل عملکردموتورهای پالس جت که دران افت فشار داخل مجرا سبب ورود سوخت میگردد
sweep hand U عقربه ثانیه شمار
twentyfour second rule U قانون 42 ثانیه در بسکتبال
three second violation U خطای 3 ثانیه در بسکتبال
three second rule U قانون 3 ثانیه در بسکتبال
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com