Perdic | هاگدان بزرگ محتوی هاگ ماده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (6 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	megasporangium U	هاگدان بزرگ محتوی هاگ ماده

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	macrocyte U	هاگدان بزرگ
	megaspore U	هاگدان بزرگ وغیرجنسی بعضی سرخسها
	RIFF U	ماده بزرگ همراه ID RIFF.
	fruiting body U	هاگدان عضو مولد تخم یا هاگ
	oogamous U	دارای یاخته جنسی نر کوچک و متحرک و یاخته ماده بزرگ و غیر متحرک
	thermite U	ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
	antiset U	ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
	materialism U	فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
	photoresist U	ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
	coolants U	ماده سرماساز ماده خنک کننده
	coolant U	ماده سرماساز ماده خنک کننده
	dopes U	معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
	dope U	معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
	gunk U	ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
	female connector U	دوشاخه ماده متصل کننده ماده
	My grandparents are six feet under. <idiom> U	پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
	megalomania U	مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
	criteria U	محتوی
	containers U	محتوی
	container U	محتوی
	contenting U	محتوی
	content U	محتوی
	contents U	محتوی
	fillers U	محتوی
	filler U	محتوی
	hydrous U	محتوی اب
	fossil U	آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
	museum piece U	آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
	macropterous U	دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
	big game U	صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
	contain U	محتوی بودن
	sanguinolent U	محتوی خون
	bottle U	محتوی یک بطری
	contained U	محتوی بودن
	platinous U	محتوی پلاتین
	contains U	محتوی بودن
	aluminous U	محتوی الومینیوم
	bottles U	محتوی یک بطری
	copper bearing U	محتوی مس حاوی مس
	gas content U	محتوی گاز
	fuelling U	ماده انرژی زا ماده کارساز
	fuels U	ماده انرژی زا ماده کارساز
	pigment U	ماده رنگی ماده ملونه
	fuelled U	ماده انرژی زا ماده کارساز
	fueled U	ماده انرژی زا ماده کارساز
	fuel U	ماده انرژی زا ماده کارساز
	pigments U	ماده رنگی ماده ملونه
	saccharine U	قندی محتوی قند
	content U	خرسند کردن محتوی
	contenting U	خرسند کردن محتوی
	pouncet box U	قوطی محتوی گردخوشبو
	clearer U	تغییر محتوی یک خانه حافظه
	clearest U	تغییر محتوی یک خانه حافظه
	clears U	تغییر محتوی یک خانه حافظه
	clear U	تغییر محتوی یک خانه حافظه
	palling U	تابوت محتوی مرده حائل
	palled U	تابوت محتوی مرده حائل
	palls U	تابوت محتوی مرده حائل
	tea bag U	پاکت محتوی چای فوری
	pall U	تابوت محتوی مرده حائل
	tea bags U	پاکت محتوی چای فوری
	content addressed U	نشامی یافته از روی محتوی
	quartzite U	سنگ شنی محتوی کوارتز
	docket U	فهرست محتوی بسته ارسالی
	music box U	جعبه محتوی ساز کوکی
	compressed gas cylinder U	سیلندر محتوی گاز متراکم
	camera magazine U	جعبه محتوی فیلم عکاسی
	docketing U	فهرست محتوی بسته ارسالی
	dockets U	فهرست محتوی بسته ارسالی
	poster color U	شیشه محتوی ابرنگ وخمیررنگ
	bottled gas U	بشگه یااستوانه محتوی گازفشرده
	content addressable U	نشانی پذیر از روی محتوی
	binary alloy U	الیاژ محتوی دوفلز بنیانی
	docketed U	فهرست محتوی بسته ارسالی
	seabag U	کیف پارچه یی محتوی لباس ملوانان
	scandal sheet U	نشریه محتوی شایعات افتضاح امیز
	rogatory letters U	نامه محتوی تفویض نیابت قضایی
	myoglobin U	پروتئینی محتوی اهن قرمزدر عضله
	epos U	مجموعه اشعار محتوی افسانههای ملی
	time capsule U	محفظه محتوی اثار تاریخی وفرهنگی
	sketchbooks U	کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
	urn U	گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
	sketchbook U	کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
	urns U	گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
	swizzle U	انواع مشروبات الکلی محتوی یخ وشکر
	sausage U	روده محتوی گوشت چرخ شده
	sausages U	روده محتوی گوشت چرخ شده
	dumplings U	نوعی پودینگ که محتوی میوه پخته است
	dumpling U	نوعی پودینگ که محتوی میوه پخته است
	hematoma U	توموریاغده محتوی خون خارج شده از رگها
	grandparent U	پدر بزرگ یا مادر بزرگ
	grandparents U	پدر بزرگ یا مادر بزرگ
	so large U	چندان بزرگ بقدری بزرگ
	grandam U	مادر بزرگ ننه بزرگ
	enchilada U	کیک ذرت محتوی گوشت وگوجه فرهنگی وادویه
	doorplate U	پلاک محتوی نام شخص که روی درنصب میشود
	cray U	نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
	Molotov cocktails U	بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
	puddings U	دسر محتوی ارد برنج وتخم مرغ شبیه فرنی
	pudding U	دسر محتوی ارد برنج وتخم مرغ شبیه فرنی
	Molotov cocktail U	بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
	compressed air tunnel U	تونل باد مدار بستهای محتوی گاز یا هوای تحت فشار
	gynandromorph U	جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
	anti- U	ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
	child U	یک رکورد داده که تنها با توجه به محتوی رکوردهای موجوددیگر میتواند ایجاد شود
	oogamete U	سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
	cases U	جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
	case U	جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
	offertory U	سینی محتوی پول یا پول جمع اوری شده از حضار در کلیسا
	contain U	در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
	contained U	در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
	contains U	در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
	declaratory statute U	قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
	chars U	نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
	char U	نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
	charring U	نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
	foamed meterid U	ماده کف
	stuffless U	بی ماده
	stuffed U	ماده
	stuffs U	ماده
	item U	ماده
	items U	ماده
	material U	ماده
	materials U	ماده
	stuff U	ماده
	abscess U	ماده
	monoclinous U	نر و ماده
	anti matter U	ضد ماده
	stipulation U	ماده
	agents U	ماده
	agent U	ماده
	provision U	ماده
	metals U	ماده
	metal U	ماده
	abscesses U	ماده
	clauses U	ماده
	clause U	ماده
	female U	ماده
	catch for door bolt U	ماده
	substances U	ماده
	substance U	ماده
	bitch U	سگ ماده
	matter U	ماده
	bitching U	سگ ماده
	bitches U	سگ ماده
	bitched U	سگ ماده
	matters U	ماده
	articles U	ماده
	mattering U	ماده
	mattered U	ماده
	article U	ماده
	nany U	بز ماده
	nanny goats U	بز ماده
	nanny goat U	بز ماده
	antimatter U	ضد ماده
	high explosive U	ماده منفجره
	hyades U	اشتران ماده
	chemical agent U	ماده شیمیایی
	continuation clause U	ماده تداوم
	immaterialist U	منکر ماده
	preservative U	ماده جلوگیری
	conservation of matter U	بقای ماده
	cow calf U	گوساله ماده
	consumable U	ماده مصرفی
	chronogram U	ماده تاریخ
	chlorophyl U	ماده سبزگیاهی
	coloring agent U	ماده رنگ
	coloring matter U	ماده رنگ
	coloring substance U	ماده رنگ
	preservatives U	ماده جلوگیری
	corrodent U	ماده اکاله
	article U	ماده بند
	ogress U	ماده غول
	lionesses U	ماده شیر
	guinea hen U	بوقلمون ماده
	grimalkin U	گربه ماده
	gray matter U	ماده خاکستری
	lubricant U	ماده روغنی
	explosive d. U	ماده منفجره دی
	fecula U	ماده نشاستهای
	female connector U	بسط ماده
	female connector U	اتصال ماده
	article U	ماده قانون
	female f. U	قوش ماده
	female plug U	دو شاخه ماده
	ferroelectric material U	ماده فروالکتریک
	fluoresent matter U	ماده فلوئورسان
	fluxing agent U	ماده گدازاور
	fly dope U	ماده ضد مگس
	lioness U	ماده شیر
	gynandrous U	نر و ماده دو جنسی
	deglutinate U	ماده لزج
	heparin U	ماده چندقندی
	developer agent U	ماده فهور
	hen sparrow U	گنجشک ماده
	hen pheasant U	قرقاول ماده
	disinfector U	ماده ضدعفونی
	hen parrot U	طوطی ماده
	hen bird U	پرنده ماده
	hen bird U	مرغ ماده