English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
seato forces U نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
warsaw treaty U پیمانی که عنوان اصلی ان "پیمان کمک متقابل اروپای شرقی " است و به سال 5591 در ورشوپایتخت لهستان منعقد شد وهدف ان کمک متقابل کشورهای اروپای شرقی به یکدیگر است و بیشتر جنبه نظامی دارد
colombo plan U طرح ایجاد شده به وسیله وزیران خارجه ملتهای مشترک المنافع بریتانیا در سال 0591 که هدف ان تشریک مساعی درکمک به رشد اقتصادی کشورهای اسیایی جنوب وجنوب شرقی است
south-east U جنوب شرقی سوی جنوب شرق
south east U جنوب خاوری جنوب شرقی
peafowl U قوقاول بزرگ صحرایی جنوب اسیا
south-eastern U جنوب شرقی
southeast U جنوب شرقی
south eastern U جنوب شرقی
southeastward U بطرف جنوب شرقی
southeaster U توفان جنوب شرقی
southeaster U باد جنوب شرقی
southeasterner U ساکن نواحی جنوب شرقی
soputheasternmost U در دورترین نقطه جنوب شرقی
allied U کشورهای هم پیمان
Monaco U ناحیه " موناکو" واقع در جنوب شرقی فرانسه
ASEAN U مخفف همبستگی ملل جنوب شرقی آسیا
allied headquarters U قرارگاه کشورهای هم پیمان
joshua tree U درخت خنجری یا ابره ادم جنوب شرقی امریکا
razorback U خوک نیمه وحشی دورگه جنوب شرقی اتازونی
nato forces U نیروهای پیمان ناتو
eastern european mutual assisstance trea U پیمان کمک متقابل اروپای شرقی treaty warsaw
rio treaty U پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
Oriental rug U فرش شرقی [از آنجا که امروزه فرش های شرقی در همه جا بافته می شوند، این لفظ به فرش دست باف که الهام گرفته از طرح های شرقی است اطلاق می شود.]
rhaeto romanic U زبان لاتین سوئیس شرقی وایتالیای شمال شرقی
developed countries U کشورهای توسعه یافته کشورهای پیشرفته
advanced countries U کشورهای پیشرفته کشورهای توسعه یافته
fire coordination line U خط هماهنگی اتش هلی کوپترها و نیروهای هوابردو نیروهای الحاقی
barrier forces U نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
rio treaty U اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
military services U نیروهای نظامی وابسته به نیروهای مسلح
south westerly U سوی جنوب غرب یا جنوب باختر
south-west U جنوب غربی سوی جنوب باختر
transient forces U نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
assigned forces U نیروهای مامور به نیروهای واگذارشده به
south west U جنوب باختر جنوب غربی
brucsels treaty organization U سازمان پیمان بروکسل پیمان دفاعی منعقده بین بلژیک و بریتانیا و فرانسه وهلند و لوکزامبورگ در 8491
package forces U نیروهای پیش بینی شده نیروهای برش داده شده ازقبل
developing countries U کشورهای در حال رشد کشورهای در حال توسعه
grinder U اسیا
mill U اسیا
mills U اسیا
grinders U اسیا
concordat U پیمان دولت با جماعت مذهبی پیمان رسمی میان دو فرقه مذهبی
asiatic U اهل اسیا
Asia U قارهء اسیا
molar teeth U دندانهای اسیا
hammer mill U اسیا چکشی
demarkation line U خط تقسیم نیروهای متخاصم خط مرز نیروهای متخاصم خط تحدید خط تحدید حدودنظامی طرفین
blue commander U فرمانده نیروهای خودی فرمانده نیروهای ابی
regional forces U نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
muntjac U گوزن کوچک اسیا
muntjak U گوزن کوچک اسیا
munjak U گوزن کوچک اسیا
dry grinding U اسیا کردن خشک
sambur U گوزن یال دار بزرگ اسیا
sambar U گوزن یال دار بزرگ اسیا
langur U انواع میمونهای دم دراز ودارای ابروهای پرپشت اسیا
alert force U نیروهای اماده باش نیروهای اماده
contract U پیمان مقاطعه عقد و پیمان بستن تعهد کردن مقاطعه کردن
ecafe U کمیسیون اقتصادی اسیا و خاور دور که در سال 7491 در سازمان ملل تشکیل شده است
oriental U شرقی
levantine U شرقی
eastward U شرقی
levanter U شرقی
eastern U شرقی
orientally U بسبک شرقی ها
orientalizing style U سبک شرقی
north-easterly U شمال شرقی
north easterly U شمال شرقی
northeastward U شمال شرقی
to lie east and west U شرقی غربی
eastern hemisphere U نیمکره شرقی
greek church U کلیسای شرقی
bagnio U زندان شرقی
mongolian draw U کشیدن شرقی
turkish closet U مستراح شرقی
northeastern U شمال شرقی
turkey bath U حمام شرقی
easternmost U شرقی ترین نقطه
easternmost U اقصی نقطهء شرقی
Hindoo U سبک شرقی [معماری]
greek catholic U عضو کلیسای شرقی
laura U صومعه کلیسای شرقی
northeastward U بطرف شمال شرقی
byzantine U وابسته بروم شرقی
eastermost U اقصی نقطهء شرقی
eastermost U شرقی ترین نقطه
east end U قسمت شرقی لندن
tussah U کرم ابریشم شرقی
orientalism U عقاید یا سیاست شرقی
northeaster U نسیم شمال شرقی
dinghy U قایق هند شرقی
dinghies U قایق هند شرقی
tusseh U کرم ابریشم شرقی
tussore U کرم ابریشم شرقی
northeastern U مربوط به شمال شرقی
the old world U نیم کره شرقی
developed market economy countries U کشورهای مرفه
less developed contries U کشورهای کم رشد
industrial nations U کشورهای صنعتی
poor countries U کشورهای فقیر
overseas U کشورهای بیگانه
uncomitted countries U کشورهای غیرمتعهد
free world U کشورهای غیرکمونیست
euroclidon U بادطوفانی شمال شرقی درمدیترانه
archimandrite U رئیس دیر در کلیسای شرقی
breezing U بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
breezes U بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
breezed U بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
breeze U بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
OCM U شرکت او سی ام تولیدکننده فرش شرقی
the united states of america U ایالات یا کشورهای متحدامریکا
backward countries U کشورهای عقب مانده
The English speaking-countries. U کشورهای انگلیسی زبان
retarded countries U کشورهای عقب مانده
underdeveloped countries U کشورهای توسعه نیافته
capitalist countries U کشورهای سرمایه داری
internationals U مربوط به کشورهای مختلف
development countries U کشورهای قابل توسعه
developing countries U کشورهای در حال توسعه
Underdeveloped ( backward) countries . U کشورهای عقب افتاده
third world countries U کشورهای جهان سوم
federalization U تشکیل کشورهای متحد
international U مربوط به کشورهای مختلف
neo platonism U فلسفه افلاطونی امیخته با تصوف شرقی
ORIA U اتحادیه واردکنندگان فرش های شرقی
armed services U قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
organization of petroleum exporting cont U سازمان کشورهای صادرکننده نفت
federates U تشکیل کشورهای متحد دادن
OAS U مخفف سازمان کشورهای امریکایی
overseas income U درامد از کشور یا کشورهای خارجی
commonwealths U کشورهای مشترک المنافع جمهور
OPEC U سازمان کشورهای صادرکننده نفت
third world economies U اقتصاد کشورهای جهان سوم
commonwealth U کشورهای مشترک المنافع جمهور
orienting U کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
federative U مبنی بر سازمان کشورهای متحد
commonwealth games U جام کشورهای مشترک المنافع
orients U کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
pan americanism U طرفداری از اتحاد کشورهای امریکایی
federate U تشکیل کشورهای متحد دادن
federated U تشکیل کشورهای متحد دادن
orient U کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
federating U تشکیل کشورهای متحد دادن
reactions from abroad U واکنش مردم در کشورهای خارجی
less developed countries U کشورهای کمتر توسعه یافته
Eastern design U طرح های شرقی [مربوط به شرق آسیا ]
fox grape U انگور ترش نواحی شمال شرقی امریکا
lascar U نظامی وملوان هند شرقی توپچی هندشرقی
country file U را برای کشورهای مختلف تعریف میکند
developed market economy countries U کشورهای توسعه یافته ازنظر اقتصادی
least developed countries U پائین ترین کشورهای در حال توسعه
trade follows the flag U تجارت کشورهای مشترک المنافع با انگلستان
unicef (= united nations international U یع کودکان کشورهای توسعه نیافته است
oil rich countries U کشورهای ثروتمند تولید کننده نفت
isolationist U طرفدارعدم مداخله در سیاست کشورهای دیگر
south U جنوب
south <adj.> U جنوب
garrison forces U نیروهای پادگانی
combat forces U نیروهای رزمی
frontalier U نیروهای مرزی
combined forces U نیروهای مرکب
enemy forces U نیروهای دشمن
naval forces U نیروهای دریایی
friendly forces U نیروهای خودی
services U نیروهای مسلح
market forces U نیروهای بازار
irregular forces U نیروهای نامنطم
army of occupation U نیروهای اشغالی
army forces U نیروهای زمینی
lateral forces U نیروهای عرضی
blue forces U نیروهای خودی
blue forces U نیروهای ابی
armed forces U نیروهای مسلح
screening forces U نیروهای پاسیور
irregular forces U نیروهای چریکی
services U نیروهای سه گانه
nuclear forces U نیروهای هستهای
opposing forces U نیروهای متخاصم
differential forces U نیروهای دیفرانسیلی
battalions U نیروهای ارتشی
political forces U نیروهای سیاسی
battalion U نیروهای ارتشی
irregular U نیروهای نامنطم
component forces U نیروهای مولفه
ground forces U نیروهای زمینی
forces of production U نیروهای تولید
pax britannica U اشتی که انگلیس کشورهای جنگجوربدان دعوت میکند
e r p U جهت کمک به توسعه اقتصادی کشورهای اروپا
Antarctic U قطب جنوب
south easterly U جنوب خاوری
south western U جنوب غربی
south east U در جنوب خاور
South Pole U قطب جنوب
southbound U عازم جنوب
south wards U بسوی جنوب
south west U جنوب غرب
southeast U جنوب خاوری
south west U در جنوب باختر
southerner U اهل جنوب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com