English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 99 (6938 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
south U جنوب
south <adj.> U جنوب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
south-west U جنوب غربی سوی جنوب باختر
south westerly U سوی جنوب غرب یا جنوب باختر
south-east U جنوب شرقی سوی جنوب شرق
south west U جنوب باختر جنوب غربی
south east U جنوب خاوری جنوب شرقی
south eastern U جنوب خاوری
south eastern U جنوب شرقی
south easterly U جنوب خاوری
south east U در جنوب خاور
the south pole U قطب جنوب
south east U جنوب شرق
soiuthern cross U صلیب جنوب
soiuth ward U بسوی جنوب
southeast U جنوب خاوری
southeast U جنوب شرقی
south wards U بسوی جنوب
southland U سرزمین جنوب
south western U جنوب باختری
south western U جنوب غربی
south westerly U جنوب باختری
south west U در جنوب باختر
south west U جنوب غرب
notus U باد جنوب
southward U سوی جنوب
sou'westers U جنوب غربی
southerner U اهل جنوب
southerners U اهل جنوب
azimuth U نقطه جنوب
south-eastern U جنوب شرقی
south-west U جنوب غرب
south-western U جنوب غربی
south-east U جنوب شرق
southbound U عازم جنوب
South Pole U قطب جنوب
southern U اهل جنوب
Antarctic U قطب جنوب
lowlander U اهل جنوب
southwestwards U بسوی جنوب غربی
southeastward U بطرف جنوب شرقی
south west U سوی جنوب باختر
south east U سوی جنوب خاور
southwestward U درجهت جنوب باختری
southwestward U بسوی جنوب غربی
southwest U واقع در جنوب غربی
southwestern U واقع در جنوب غربی
southeaster U باد جنوب شرقی
southeaster U توفان جنوب شرقی
southwester U باد جنوب غربی
southernmost U در اقصی نقطه جنوب
southern U جنوبا بطرف جنوب
southeastward U در جهت جنوب خاوری
southwesterner U اهل جنوب غربی
southwestwards U درجهت جنوب باختری
in a south easterly direction U از جهت جنوب خاور
Antarctic U مربوط به قطب جنوب
souithernism U رسوم واداب جنوب
libeccio U باد جنوب غربی
celestial body south pole U قطب جنوب عالم
libecchio U باد جنوب غربی
antarctic circle U مدار قطب جنوب
south easterly U سوی جنوب خاور
southeasterner U ساکن نواحی جنوب شرقی
their p was toward the south U چشم اندازانهابسوی جنوب بود
south wards U بطرف جنوب متمایل بجنوب
southwester U توفان یا تندباد جنوب غربی
souithernism U لغت و اصطلاحات مخصوص جنوب
south U بسوی جنوب نیم روز
soputheasternmost U در دورترین نقطه جنوب شرقی
soiuth ward U بطرف جنوب متمایل بجنوب
Makri [Fethiye] U شهر بندری فتیه در جنوب ترکیه
aardwolf U کفتار بومی جنوب و مشرق افریقا
royal palm U نخل بلند جنوب فلوریدا و کوبا
bahama islands U جزایرباهاما واقع درهندغربی و جنوب فلوریدا
galleta U چمن با دوام جنوب امریکا و مکزیکو
peafowl U قوقاول بزرگ صحرایی جنوب اسیا
water moccasin U مار سمی ابزی جنوب امریکا
zulu U اهل ناتال در جنوب افریقا ناتالی
judea U یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
platypus U پستاندار ابزی ومنقاردار و صدفخوار جنوب استرالیا
Monaco U ناحیه " موناکو" واقع در جنوب شرقی فرانسه
ASEAN U مخفف همبستگی ملل جنوب شرقی آسیا
wilton U نام شهری در جنوب " ویلت شایر" انگلستان
seato forces U نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
shout song U سرودهای مذهبی خیلی بلندسیاه پوستان جنوب امریکا
razorback U خوک نیمه وحشی دورگه جنوب شرقی اتازونی
arrdwolf U [حیوانی شبیه کفتار بومی جنوب و شرق آفریقا]
joshua tree U درخت خنجری یا ابره ادم جنوب شرقی امریکا
hottentot U یکی از انواع بومیهای جنوب افریقا که اندامی کوتاه ورنگ قهوهای مایل به زرددارند
nautilus U حلزونهای گرمسیری مارپیچی جنوب اقیانوس ساکن و اقیانوس هند
China denies militarizing South China Sea. U چین را تکذیب نظامی جنوب دریای چین است.
colombo plan U طرح ایجاد شده به وسیله وزیران خارجه ملتهای مشترک المنافع بریتانیا در سال 0591 که هدف ان تشریک مساعی درکمک به رشد اقتصادی کشورهای اسیایی جنوب وجنوب شرقی است
Murghi rugs U فرش های مرغی [این طرح در فرش های جنوب ایران بیشتر دیده شده و نمادی از مرغ یا خروس را بصورت شکل هندسی نشان می دهد.]
Gabbeh U گبه [با قالیچه های درشت باف و زبر که ریشه عشایری داشته و منسوب به خراسان و جنوب ایران می باشند. طرح های آن ساده و از رنگ های روشن با گره های فارسی و ترکی می باشد.]
karachoph design U لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
khamseh U خمسه [در جنوب غرب ایران و از پنج قبیله قدیمی ایران تشکیل شده که در گذشته با قبائل دیگر منطقه اتحادیه ای را در مقابل ایل قشقایی بوجود آورده بودند. امروز نقش خمسه بیشتر با طرح بهارلو شناخته می شود.]
Lori Pambak motif U ترنج لری [پامبک، این نام از شهری به همین نام در جنوب شهر تفلیس قزاقستان گرفته شده است. طرح دارای دو بال هشت وجهی بزرگ و دو لوزی کوچک در جهت مخالف بوده و زمان آن را به قرن نوزدهم میلادی نسبت می دهند.]
Khotan rug U فرش ختن [این شهر در جنوب ترکستان چین واقع می باشد و سابقه سیصد ساله در فرش بافی دارد. اکثر لچک های ترنجی را منسوب به این منطقه می دانند و از پودهای پشمی و گاه نخ های زربفت در طرح ها استفاده می شود.]
Recent search history Forum search
1argan
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com