Perdic | نگاره سازی برداری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (13 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	vector graphics U	نگاره سازی برداری

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	graphics U	نگاره سازی
	graphics tablet U	تخته نگاره سازی
	graphics mode U	حالت نگاره سازی
	micrographics U	ریز نگاره سازی
	block graphics U	نگاره سازی بلوک
	object oriented graphics U	نگاره سازی موضوعی
	apa graphics U	نگاره سازی APA
	acyclic graph U	نگاره سازی ناچرخه یی
	analytical graphics U	نگاره سازی تحلیلی
	character graphics U	نگاره سازی دخشهای
	computer graphics U	نگاره سازی کامپیوتری
	vga U	ارایه نگاره سازی بصری
	video graphics array U	ارایه نگاره سازی بصری
	harvard graphics U	برنامه نگاره سازی هاروارد
	random scan graphics U	نگاره سازی با پوشش تصادفی
	cgm U	متافایل نگاره سازی کامپیوتر
	enhanced graphics adaptor U	وفق دهنده نگاره سازی پیشرفته
	multicolor graphics aray U	ارایه نگاره سازی چند رنگ
	hercules graphics adapter U	وفق دهنده نگاره سازی هولوکس
	enhanced graphics display U	صفحه نمایش نگاره سازی پیشرفته
	ega U	وفق دهنده نگاره سازی پیشرفته
	color graphics adapter U	وفق دهنده نگاره سازی رنگی
	computer graphics metafile U	فایل برتر نگاره سازی کامپیوتری
	cga U	وفق دهنده نگاره سازی رنگی
	all points addressable graphics U	نگاره سازی نشان دهی به همه نقاط
	presentation graphics U	گرافیک تجاری با کیفیت بالا که روی نکات مطرح شده بامدیریت در زمینه طرح ها وبودجه ها تکیه خاصی دارد نگاره سازی نمایشی
	computer graphics U	نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
	xerography U	عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
	xerographic U	عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
	interactive graphics U	نگاره سازی فعل و انفعالی گرافیک فعل و انفعالی گرافیک محاورهای
	stencilled U	الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
	stenciled U	الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
	stencil U	الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
	stencilling U	الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
	stenciling U	الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
	stencils U	الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
	hectograph U	ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
	rectification U	یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
	geodesy U	نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
	common control U	کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
	charts U	نگاره
	charting U	نگاره
	illustration U	نگاره
	figuring U	نگاره
	charted U	نگاره
	figures U	نگاره
	figure U	نگاره
	graphs U	نگاره
	graph U	نگاره
	chart U	نگاره
	illustrations U	نگاره
	geodetic datum U	سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
	cardiogram U	قلب نگاره
	location chart U	نگاره مکانی
	sociogram U	نگاره گروهی
	pictograph U	صورت نگاره
	spectrogram U	طیف نگاره
	kymogram U	جنبش نگاره
	oscillogram U	نوسان نگاره
	audiogram U	نگاره شنوایی
	almond shape U	نگاره لوزی شکل
	teletypist U	متصدی دوره نگاره
	mathematical instrument U	اسباب نگاره کشی
	eeg U	برق نگاره مغز
	chart U	طرح کردن نگاره
	sigmagram U	نگاره نمرات معیار
	log drum U	طبله واقعه نگاره
	charting U	طرح کردن نگاره
	charts U	طرح کردن نگاره
	series U	[مجموعه نقش و نگاره ها]
	charted U	طرح کردن نگاره
	bench mark U	شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
	plain design U	طرح بدون نقش و نگاره
	calculating U	دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
	pilot materials U	وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
	move of pattern U	[وجود تقارن و هماهنگی نگاره ها پس از اتمام بافت در مقایسه با نقشه]
	trig list U	لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
	ordnance plant U	کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
	jagger U	الت کنگره سازی یادندانه سازی
	endless knots U	طرح گره بدون انتها [که حالتی از پیچش نخ را بصورت متقارن و ستاره ای شکل به نگاره می بخشد.]
	pre-treatment U	عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
	one level address U	سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
	ouster U	بی بهره سازی محروم سازی
	irritancy U	پوچ سازی باطل سازی
	subjugation U	مقهور سازی مطیع سازی
	frustration U	خنثی سازی محروم سازی
	formularization U	کوتاه سازی ضابطه سازی
	imagery U	مجسمه سازی شبیه سازی
	frustrations U	خنثی سازی محروم سازی
	deep motif U	نگاره گوزن و غزال [که در فرش های حیوان دار و باغی ایران، هند و چین بکار می روند.]
	leiwen U	لی وان [در اصطلاح به معنی رعد می باشد و نگاره آن در حواشی فرش های چین بکار می رفته است.]
	survey station U	ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
	erasable U	1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
	sainak U	سایناک [نوعی نگاره در فرش های ترکمن که نمادی از شاخ قوچ را نشان میدهد و در حواشی بافته می شود.]
	saved U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	saves U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	save U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	scattered design U	طرح افشان [طرحی مخلوط و پرکار از انواع نگاره ها که بسیار پر کار بوده و تمام فضاهای متن فرش را می پوشاند.]
	symmetrical compression U	سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
	S-border U	حاشیه های اس [در بعضی از فرش ها، خصوصا قفقازی و آناتولی از نگاره هایی به شکل حرف اس یا زد لاتین جهت تزئین استفاده می کنند.]
	daffodil design U	طرح گل نرگس زرد [این نگاره در قالی های بافته شده حواشی کویر مانند کرمان بیشتر بکار می رود.]
	field control U	نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
	sort U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	sorts U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	sorted U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	Tekke motife U	نگاره تکه [این نقش در فرش های ترکمن چه در ایران و چه در ترکمنستان مورد استفاده قرار می گیرد و بصورت هشت ضلعی کنگره ای می باشد.]
	hitting U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	hit U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	hits U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	electronic U	کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
	quatrefoil U	چهار وجهی [این اصطلاح موقعی که یک نگاره و یا کل فرش از چهار قسمت کاملا قرینه بوجود آمده باشد، بکار می رود.]
	arabesque [Eslimi] U	طرح اسلیمی [الهام گرفته شده از شاخک ها و پیچک های درخت مو که کل متن را به همراه نگاره های دیگر فرا می گیرد.]
	sampler U	واگیره [تکرار طرح در متن فرش جهت پوشش کل زمینه. در واگیره یا از مشابه بته جقه و یا نگاره های مختلف استفاده می شود.]
	trefoil design U	طرح های سه گوش [بیشتر در حاشیه قالی بکار می رود و معمولا در لا به لای نگاره های دیگر خصوصا اسلیمی ها دیده می شود.]
	embodiment U	در برداری
	decerebration U	مخ برداری
	vectors U	برداری
	vector U	برداری
	dump U	1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
	Indeo U	فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
	externals U	روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
	external U	روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
	vector processor U	پردازنده برداری
	vector analysis U	تحلیل برداری
	subordination U	فرمان برداری
	vector display U	نمایش برداری
	vector field U	میدان برداری
	vector pair U	زوج برداری
	vector product U	حاصلضرب برداری
	vectored interrupt U	وقفه برداری
	listings U	سیاهه برداری
	vector power U	توان برداری
	vector diagram U	نمودار برداری
	surveyor's level U	ترازنقشه برداری
	resultant U	جمع برداری
	surveying U	نقشه برداری
	samplery U	نمونه برداری
	removal of chips U	براده برداری
	topectomy U	تکه برداری
	lobectomy U	قطعه برداری
	insurability U	بیمه برداری
	rip-offs U	کلاه برداری
	decoding U	رمز برداری
	photogeny U	عکس برداری
	ovariectomy U	تخمدان برداری
	exploitation [utilization] U	بهره برداری
	operation U	بهره برداری
	vector quantities U	اندازههای برداری
	stripping U	قالب برداری
	hemispherectomy U	نیمکره برداری
	surveyed U	نقشه برداری
	gyrectomy U	شکنج برداری
	mapping U	نقشه برداری
	survey U	نقشه برداری
	i know him by his step U	از گام برداری
	vector quantity U	کمیت برداری
	listing U	سیاهه برداری
	vectorical angle U	زاویه برداری
	ingathering U	خرمن برداری
	rip-off U	کلاه برداری
	land surveying U	نقشه برداری
	duplication U	نسخه برداری
	gaud U	کلاه برداری
	metal cutting U	براده برداری
	surveys U	نقشه برداری
	biopsy U	بافت برداری
	arrow diagram U	نمودار برداری
	gained U	بهره برداری
	gain U	بهره برداری
	gains U	بهره برداری
	cannibalization U	قطعه برداری
	frauds U	کلاه برداری
	fraud U	کلاه برداری
	utilization U	بهره برداری
	usage U	بهره برداری
	using U	بهره برداری
	footsteps U	گام برداری
	sampling U	نمونه برداری
	machining U	براده برداری
	metal cutting work U	براده برداری
	fraudulence U	کلاه برداری
	treads U	گام برداری
	treading U	گام برداری
	footstep U	گام برداری
	exploitation U	بهره برداری
	topography U	نقشه برداری
	utilisation [British] U	بهره برداری
	marching U	قدم برداری
	marches U	قدم برداری
	marched U	قدم برداری
	march U	قدم برداری
	usages U	بهره برداری ها
	utilizations U	بهره برداری ها
	utilisations U	بهره برداری ها
	tread U	گام برداری
	copied U	نسخه برداری
	duplicated U	نسخه برداری
	duplicates U	نسخه برداری
	duplicating U	نسخه برداری
	copy U	نسخه برداری