Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 246 (21 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
swing
U
نوسان کردن
swings
U
نوسان کردن
varies
U
نوسان کردن
vary
U
نوسان کردن
buff
U
نوسان کردن
buffs
U
نوسان کردن
waver
U
نوسان کردن
wavered
U
نوسان کردن
wavering
U
نوسان کردن
wavers
U
نوسان کردن
oscillate
U
نوسان کردن
oscillated
U
نوسان کردن
oscillates
U
نوسان کردن
reciprocate
U
نوسان کردن
reciprocated
U
نوسان کردن
reciprocates
U
نوسان کردن
swivel
U
نوسان کردن
swivelled
U
نوسان کردن
swivels
U
نوسان کردن
bulid up
U
نوسان کردن
librate
U
نوسان کردن
see-saw
U
نوسان کردن
see-sawed
U
نوسان کردن
see-sawing
U
نوسان کردن
see-saws
U
نوسان کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
jib
U
نوسان کردن واخوردن
jibbed
U
نوسان کردن واخوردن
jibbing
U
نوسان کردن واخوردن
jibs
U
نوسان کردن واخوردن
vibrate
U
جنبیدن نوسان کردن
vibrated
U
جنبیدن نوسان کردن
vibrates
U
جنبیدن نوسان کردن
vibrating
U
جنبیدن نوسان کردن
vacillate
U
مردد بودن نوسان کردن
vacillated
U
مردد بودن نوسان کردن
vacillates
U
مردد بودن نوسان کردن
vacillating
U
مردد بودن نوسان کردن
fluctuate
U
نوسان کردن بالا وپایین رفتن
fluctuated
U
نوسان کردن بالا وپایین رفتن
fluctuates
U
نوسان کردن بالا وپایین رفتن
tilt
U
نوسان کردن کجی
tilted
U
نوسان کردن کجی
tilts
U
نوسان کردن کجی
rock
U
جنباندن نوسان کردن
rocked
U
جنباندن نوسان کردن
rocks
U
جنباندن نوسان کردن
Other Matches
voltage swing
U
نوسان فشار الکتریکی نوسان ولتاژ
oscillogram
U
نوسان سنج نوسان نگار
oscillograph
U
نوسان سنج نوسان نگار
vibrometer
U
نوسان نگار نوسان سنج
vibrograph
U
نوسان نگار نوسان سنج
oscilloscope
U
نوسان بین نوسان نما
swing
U
نوسان
yo-yo
U
در نوسان
see-saw
U
نوسان
to-ing and fro-ing
U
نوسان
see-sawed
U
نوسان
see-sawing
U
نوسان
see-saws
U
نوسان
oscillation
U
نوسان
ascillation
U
نوسان
fluctuate
U
نوسان
lurched
U
نوسان
lurch
U
نوسان
lurching
U
نوسان
libration
U
نوسان
sways
U
نوسان
fluctuation
U
نوسان
fluctuates
U
نوسان
dead beat
U
بی نوسان
fluctuated
U
نوسان
lurches
U
نوسان
oscillatory motion
U
نوسان
oscillations
U
نوسان
swayed
U
نوسان
yo-yos
U
در نوسان
vibration
U
نوسان
pulsation
U
نوسان
head nystagmus
U
نوسان سر
sway
U
نوسان
vibrancy
U
نوسان
swings
U
نوسان
undulation
U
نوسان
natural vibration
U
نوسان طبیعی
oscillating circuit
U
مدار نوسان
oscillogram
U
نوسان نگاشت
natural vibration
U
نوسان ازاد
torsional vibration
U
نوسان پیچشی
oscilloscope
U
نوسان نگار
oscillogram
U
نوسان نگاره
total amplitude of oscillation
U
دامنه کل نوسان
vibratility
U
لرزه نوسان
shaking
U
لرزش نوسان
vibration damping
U
میرایی نوسان
electron vibrations
U
نوسان الکترونها
vibration excitation
U
تحریک نوسان
multivibrator
U
نوسان ساز
vibrational
U
لرزه نوسان
whirling mode
U
نوسان شفت
oscillator
U
نوسان ساز
oscillography
U
نوسان نگاری
vibrometer
U
نوسان سنج
oscillator
U
نوسان کننده
vibrograph
U
رسام نوسان
vibration damper
U
میراکننده نوسان
oscillograph
U
نوسان نگار
oscilloscope
U
نوسان سنج
swivelling
U
نوسان دار
oscilloscope
U
نوسان نما
shakes
U
لرزش نوسان
shake
U
لرزش نوسان
vibration
U
لرزه نوسان
oscillometry
U
نوسان سنجی
oscillometer
U
نوسان سنج
fading
U
نوسان صدا
oscillograph
U
نوسان نما
vacillant
U
نوسان کننده
vibrograph
U
نوسان نگار
swing
U
تاب نوسان
swayer
U
نوسان دار
free oscillation
U
نوسان ازاد
swing bridge
U
پل نوسان دار
vacillation
U
اونگ نوسان
swingy
U
نوسان دار
swivelling feature
U
قابلیت نوسان
fluctuation of load
U
نوسان بار
hunting
U
نوسان سرعت
vibrators
U
وسیله نوسان
vibrator
U
وسیله نوسان
boom swing
U
حیطه نوسان
floating axle
U
محور نوسان
frequency of oscillations
U
فرکانس نوسان
stable oscillation
U
نوسان پایدار
oscillation
U
نوسان سازی
modulation
U
نوسان صدا
modulation
U
نوسان فرکانس
goniometer
U
نوسان سنج
oscillations
U
نوسان سازی
swings
U
تاب نوسان
generation of oscillations
U
تولید نوسان
self excited/induced vibration
U
نوسان خودالقایی
damped osillation
U
نوسان میرا
damped oscillation
U
نوسان میرا
sides way
U
نوسان عرضی
scope
U
نوسان نما
quenching frequency
U
فرکانس نوسان
intermediate oscillation
U
نوسان میانی
pendulums
U
پاندول نوسان
periodic fluctuation
U
نوسان دورهای
swinger
U
نوسان دار
swingers
U
نوسان دار
fluctuate
U
نوسان داشتن
fluctuated
U
نوسان داشتن
fluctuates
U
نوسان داشتن
economic fluctuation
U
نوسان اقتصادی
amplitude of oscillation
U
دامنه نوسان
amplitude
U
میدان نوسان
light fluctuation
U
نوسان نور
light fluctuation
U
نوسان روشنایی
line voltage variation
U
نوسان شبکه
load variation
U
نوسان بار
pendulum
U
پاندول نوسان
downward swing
U
نوسان رو به پایین
aperiodic phenomenon
U
پدیده بی نوسان
undulates
U
نوسان داشتن
undulated
U
نوسان داشتن
line voltage variation
U
نوسان ولتاژ
undulate
U
نوسان داشتن
barkhausen oscillation
U
نوسان بارکهاوزن
back swing
U
نوسان به عقب
tilting screen
U
صفحه نوسان کننده
body sway test
U
ازمون نوسان بدن
bistable multivibrator
U
نوسان ساز دوپایا
swing bucket
U
جراثقال نوسان دار
swivel table
U
میز نوسان دار
vibrator
U
نوسان گیر ویبراتور
vibrator
U
نوسان ساز ویبراتور
per vibration
U
نوسان داخلی بتن
screamer
U
نوسان ساز صوتی
vibratory testing machine
U
دستگاه ازمایش نوسان
tilting table
U
میز نوسان دار
downswing
U
نوسان بطرف پایین
tilting furnace
U
کوره نوسان دار
crystal oscillator
U
نوسان ساز کریستالی
vibrators
U
نوسان ساز ویبراتور
astable noltivibrator
U
نوسان ساز ناپایا
vibrators
U
نوسان گیر ویبراتور
relaxation oscillator
U
نوسان ساز رلاکسیون
oscillating universe
U
جهان نوسان کننده
sways
U
در نوسان بودن تاب
variation
U
نوسان متناوب پراکندگی
lurcher
U
دارای نوسان یا تلوتلو
vibration absorption
U
میرایی نوسان یا ارتعاش
oscillator
U
تحریک کننده نوسان
frequency variation
U
تغییر یا نوسان فرکانس
fluctuation
U
ترقی و تنزل نوسان
variations
U
نوسان متناوب پراکندگی
mains voltage variation
U
نوسان ولتاژ شبکه
upward swing
U
نوسان به سمت بالا
unvocal
U
بدون نوسان صدا
high frequency oscillation
U
نوسان فرکانس بالا
floating bearing
U
یاطاقان نوسان دار
grid tank
U
مدار نوسان شبکه
fluctuant
U
دارای نوسان وتغییر
sway
U
در نوسان بودن تاب
magnetic variation
U
تغییر یا نوسان مغناطیسی
swayed
U
در نوسان بودن تاب
induced oscillation
U
نوسان القاء شده
fluctuating rate
U
نرخ دارای نوسان
fluctutaion of water table
U
نوسان سفره اب زیرزمینی
cathode ray oscilloscope
U
نوسان نمای اشعه کاتدی
alternating stress
U
تنش نوسان دار دائمی
fluctuating arc
U
قوس الکتریکی نوسان دار
amplified
U
افزایش توان سیگنال یا نوسان آن
amplifies
U
افزایش توان سیگنال یا نوسان آن
grid voltage swing
U
تغییر یا نوسان ولتاژ شبکه
amplifying
U
افزایش توان سیگنال یا نوسان آن
neap range
U
دامنه نوسان جزر و مدضعیف
grid sweep
U
تغییر یا نوسان ولتاژ شبکه
swing saw
U
اره کانهای نوسان دار
oscillograph
U
دستگاه ثبت نوسان امواج
amplify
U
افزایش توان سیگنال یا نوسان آن
swivel
U
روی محورگرداندن یا گردیدن چرخیدن نوسان
surges
U
تموج سریع برق نوسان شدید
surged
U
تموج سریع برق نوسان شدید
surge
U
تموج سریع برق نوسان شدید
fishtail
U
نوسان یافتن عقب ماشین درپیچها
hunting
U
نوسان دادن انتن رادار درردیابی
aperiodic magnetic compass
U
قطب نمای مغناطیسی بدون نوسان
swing frame grinder
U
دستگاه سنگ زنی نوسان دار
oscilloscope
U
دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
swivelled
U
روی محورگرداندن یا گردیدن چرخیدن نوسان
swivels
U
روی محورگرداندن یا گردیدن چرخیدن نوسان
one to zero ratio
U
نرخ بین نوسان خروجی دودویی یک و صفر
to wobble
[move unsteadily]
U
در نوسان بودن
[تلوتلو خوردن]
[اصطلاح روزمره]
ornithopter
U
هواپیمایی که در ان بالهاحول محوری نوسان میکنندولی دوران نمیکنند
sway bar
U
میله فلزی وصل به محوربرای جلوگیری از نوسان پیچها
klystron
U
لوله الکترون نوسان ساز باسرعت مدوله شده
buzzed
U
نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzz
U
نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzzes
U
نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzzing
U
نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
virtual inertia
U
قسمتی از نیروی اینرسی که روی جسم در حال نوسان اثرمیکند
undamped
U
نوسان ازاد که تنها به نیروهای داخلی اینرسی الاستیک و وزن بستگی دارد
modulate
U
فرکانس ثابت و سیگنال نوسان که در یک حالت بخش شده برای ارسال داده به کار می رود
modulating
U
فرکانس ثابت و سیگنال نوسان که در یک حالت بخش شده برای ارسال داده به کار می رود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com