English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
demolition belt U نوار تخریب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
underwater demolition U تخریب ضدزیردریایی تخریب موانع زیرابی
destruction site U منطقه تخریب مهمات محل تخریب
capstan U میله نوار گردان یا واحد پشتیبانی نوار که باعث میشود نوار به نوک خواندن / نوشتن یا گرداننده منتقل نماید
demolition target U منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
demolition guard U نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
leaders U بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leader U بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
atomic demolition munition U خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
reel to reel U کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
azimuth U زاویه افقی درست نوک نوار نسبت به نوار مغناطیسی
pickup reel U نوار گردان خالی برای قرار دادن نوار در آن از طرف پر آن
reel-to-reel U کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
splice U نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splices U نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
guard band U بخشی از نوار مغناطیسی بین دو کانال که روی یک نوار ذخیره شده اند
splicing U نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
spliced U نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
perforated tape U نوار کاغذی یا نوار بلند که داده به صورت پانج شده روی آن ذخیره میشود
pinchwheel U چرخ کوچک در ماشین نوار که نوار را در محل نگه می دارد و مانع از حرکت آن میشود
auto U توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
autos U توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
magnetic tape U جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
magnetic tapes U جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
cartridges U جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
cartridge U جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
identities U الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
identity U الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
reel-to-reel U ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
reel to reel U ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
deceleration time U زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط اخرین قطعه داده از یک رکورد روی ان نوار
reader U ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
readers U ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
leader U قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما
leaders U قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما
tape drive U نوار چرخان نوار ران
tape drives U نوار چرخان نوار ران
video cassette U نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
video cassettes U نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
destroyed U تخریب شد
vandalism U تخریب
ruination U تخریب
rupturing U تخریب
ruptures U تخریب
fail soft U تخریب
rupture U تخریب
demolitions U تخریب
degradation U تخریب
demolition U تخریب
destruction U تخریب
criminal damage U تخریب جزائی
rupture U تخریب کردن
rubble hard core U مصالح تخریب
rheodestruction U تخریب جریان
fail soft U تخریب تدریجی
cratering charge U خرج تخریب
oxidative degradation U تخریب اکسایشی
ruptures U تخریب کردن
subversion U انهدام تخریب
destruction fire U تیر تخریب
destruction radius U حداکثرشعاع تخریب
demolitions U تخریب کردن
demolition U تخریب کردن
fail-safe U تخریب امن
destruction site U منطقه تخریب
bomb disposal U تخریب بمب
destructivity U قدرت تخریب
hard core U مصالح تخریب
fail safe U تخریب امن
destructor U تخریب کننده
destruct system U سیستم تخریب
destruct U تخریب کردن
demolition target U هدف تخریب
rupturing U تخریب کردن
demolish U تخریب کردن
demolished U تخریب کردن
underwater demolition U تخریب زیرابی
demolishes U تخریب کردن
demolishing U تخریب کردن
demolition kit U جعبه تخریب
demolition firing party U گروه مسئول تخریب
demolition kit U جعبه وسایل تخریب
concussion detonation U خرج تخریب ضربتی
destruction radius U شعاع تخریب مین
demolition belt U کمربند تخریب منطقهای
concussion detonation U خرج اماده به تخریب
dismantling shot U تیر تخریب کننده
destruction area U منطقه تخریب مهمات
demoralization U تخریب روحیه کردن
vasto U حکم یا دستور تخریب
destroyed U ازبین رفت تخریب شده
xylotomous U دارای قابلیت تخریب چوب
petard U خرج تخریب دیواره و پایه پل
countermine U سیستم تخریب مین به طور خودکار
cratering charge U خرج مخصوص تهیه چاله تخریب
bomb cemetery U محل تخریب بمبهای عمل نکرده
inert ammunition U مهمات خنثی یا بدون خرج تخریب
command destruct signal U علامت تخریب موشک با فرمان دور
dat U سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
property disposition U ازبین بردان اقلام فرسوده تخریب اموال
filmstrip U نوار فیلم اسلایدهای بشکل نوار فیلم
charged demolition U مواد منفجره خرج گذاری شده و اماده تخریب
command destruct signal U علامت به کار افتادن سیستم تخریب کننده موشک
intruder operation U تک هوایی و عملیات تخریب هواپیماهای دشمن در روی پایگاه
mudcapping U نوعی روش تخریب صخرههای بزرگ به وسیله موادمنفجره
creptation U تخریب خلل و فرج بتن همراه با صدای درهم شکستن
antimateriel ammunition U مهمات مخصوص تخریب هدفهای مادی مهمات ضداماد و وسایل
demoralizes U از میان بردن حس شهامت و روحیه تخریب روحیه کردن
demoralises U از میان بردن حس شهامت و روحیه تخریب روحیه کردن
demoralised U از میان بردن حس شهامت و روحیه تخریب روحیه کردن
demoralize U از میان بردن حس شهامت و روحیه تخریب روحیه کردن
demoralized U از میان بردن حس شهامت و روحیه تخریب روحیه کردن
demoralising U از میان بردن حس شهامت و روحیه تخریب روحیه کردن
demoralizing U از میان بردن حس شهامت و روحیه تخریب روحیه کردن
magnetic tape recording U ضبط روی نوار مغناطیسی ضبط نوار مغناطیسی
destroy U تخریب کردن منهدم کردن
destroys U تخریب کردن منهدم کردن
destroying U تخریب کردن منهدم کردن
access procedures U روشهای مربوط به کشف وخنثی کردن و تخریب موادمنفجره یا بی اثر کردن موادمنفجره
filleted U نوار
rosettes U گل نوار
belt U نوار
fillets U نوار
filleting U نوار
belted U نوار
belts U نوار
fillet U نوار
tag U نوار
rosette U گل نوار
taped U نوار
ferrets U نوار
tapes U نوار
fascia U نوار
fascias U نوار
braid U نوار
braided U نوار
braids U نوار
tape U نوار
band width U نوار
strapless U بی نوار
strip U نوار
list U نوار
zones U نوار
tags U نوار
cheek strap U نوار
link U نوار
zone U نوار
band U نوار
tape code U کد نوار
screed U نوار نوار ه
bands U نوار
ligature U نوار
ribbon U نوار
apron U نوار
ferret U نوار
filet U نوار
aprons U نوار
ribbons U نوار
filled band U نوار پر
rut U نوار
tape spool U قرقره نوار
lace U نوار قیطان
tape U نوار چسب
linen tape U نوار کتان
cartridges U قاب نوار
tape reel U حلقه نوار
tape mark U نشان نوار
tape perforator U نوار سوراخ کن
tape reader U نوار خوان
tape librarian U بایگان نوار
tape U نوار بستن
shoulder strap U نوار سردوشی
slip band U نوار لغزش
spectral band U نوار طیفی
spline U نوار باریک
taped U نوار چسب
tach U نوار اتصال
tache U نوار اتصال
steel bands U نوار فولادی
tape cassette U کاست نوار
Scotch tape U نوار اسکاچ
tape U نوار خط پایان
tape label U برچسب نوار
stave U نوار فلزی
tape punch U نوار منگنه کن
cartridge U قاب نوار
tape to card U از نوار به کارت
wide strip U نوار پهن
rubber band U نوار لاستیکی
rubber bands U نوار لاستیکی
videotaped U نوار دیداری
videotapes U نوار دیداری
Scotch tape U نوار طلق
ticker tape U نوار کاغذی
videotaping U نوار دیداری
vitta U نوار سربند
vitta U نوار رنگی
videotape U نوار دیداری
tape transport U حامل نوار
braids U نوار حاشیه
braided U نوار حاشیه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com