Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cruising speed
U
نواخت حرکت
rate of march
U
نواخت حرکت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
procurement rate
U
نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
singsong
U
یک نواخت
monodic
U
یک نواخت
groovy
U
یک نواخت
levels
U
یک نواخت
levelled
U
یک نواخت
rhythm
U
نواخت
blew
U
نواخت
rhythms
U
نواخت
dead alive
U
یک نواخت
rate
U
نواخت
rates
U
نواخت
leveled
U
یک نواخت
arrhythmic
U
بی نواخت
level
U
یک نواخت
isochronize
U
یک نواخت کردن
consumption rate
U
نواخت مصرف
rhythmicity
U
نواخت داری
rhythmization
U
نواخت پردازی
sustained rate
U
نواخت مداوم
incidence rate
U
نواخت تصادفات
unit of fire
U
نواخت تیر
singsong
U
سرود یک نواخت
slow fire
U
نواخت کند
euqal
U
متساوی یک نواخت
burning rate
U
نواخت سوزش
quick fire
U
نواخت تند
rate of fire
U
نواخت تیر
unit of fire
U
نواخت اتش
rate of march
U
نواخت راهپیمایی
required supply rate
U
نواخت اماد موردنیاز
available supply rate
U
نواخت اماد موجود
rapid fire
U
نواخت اتش تند
clearance rate
U
نواخت مین روبی
cyclic rate
U
نواخت تیر در دقیقه
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
required supply rate
U
نواخت مهمات مورد نیاز
ammunition available supply rate
U
نواخت اماد مهمات موجود
clearance rate
U
نواخت جمع کردن مین
available supply rate
U
نواخت اماد مهمات موجود
stereotypes
U
یک نواخت کردن رفتار قالبی داشتن
stereotypy
U
یک نواخت کردن رفتار قالبی داشتن
stereotyping
U
یک نواخت کردن رفتار قالبی داشتن
stereotype
U
یک نواخت کردن رفتار قالبی داشتن
sing-song
U
تناوب یکجور و خسته کنندهی نواخت یا تن صدا
demand frequency
U
نواخت تکرار درخواستها تعداد درخواستهای رسیده
sing-songs
U
تناوب یکجور و خسته کنندهی نواخت یا تن صدا
camera cycling rate
U
نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
U
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
tape
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tapes
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball
U
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing
U
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
attrition rate
U
میزان کاهش توان رزمی نواخت فرسایش سرعت فرسایش
counter clockwise
U
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfer
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion
U
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfers
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
dragged
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
U
سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skull
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens
U
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skulls
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch
U
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
bounding overwatch
U
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
nodes
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding
U
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile
U
بدون حرکت بی حرکت
admision rate
U
میزان اعزام به بهداری نواخت سالیانه اعزام به بهداری
aerodynamics
U
مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
moment of momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
angular momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march
U
سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
dose rate
U
نواخت جذب دارو میزان جذب دارو مقدار اثر دارو
convoy schedule
U
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster
U
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion
U
معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
convoy route
U
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
move on
U
ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
k day
U
روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
power traverse
U
مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
frozen
U
بی حرکت
motion
U
حرکت
oi
U
در حرکت
on the move
U
در حرکت
behaviour
U
حرکت
running
U
در حرکت
progressing
U
حرکت
progresses
U
حرکت
progressed
U
حرکت
as you were
U
حرکت از نو
behavior
U
حرکت
behaviuor
U
حرکت
agoing
U
در حرکت
ambulation
U
حرکت
motioned
U
حرکت
progress
U
حرکت
move
U
حرکت
haviour
U
حرکت
geste
U
حرکت
gest
U
حرکت
inert
U
بی حرکت
traverse
U
حرکت
stationary
U
بی حرکت
agog
U
در حرکت
traversed
U
حرکت
shifts
U
حرکت
traversing
U
حرکت
traverses
U
حرکت
shifted
U
حرکت
shift
U
حرکت
demeanor
U
حرکت
travels
U
حرکت
traveled
U
حرکت
afloat
U
در حرکت
departures
U
حرکت
moves
U
حرکت
departure
U
حرکت
maneuver
U
حرکت
moved
U
حرکت
vapid
U
بی حرکت
stock-still
U
بی حرکت
moveless
U
بی حرکت
motionless
U
بی حرکت
travel
U
حرکت
otiose
U
بی حرکت
hold still
<idiom>
U
بی حرکت
animals
U
حس و حرکت
stock still
U
بی حرکت
stirabout
U
حرکت
statist
U
بی حرکت
stir
U
حرکت
stirred
U
حرکت
stirrings
U
حرکت
scrolling
U
حرکت
animal
U
حس و حرکت
circulation
U
حرکت
circulations
U
حرکت
vowel point
U
حرکت
square move
U
حرکت
locomotion
U
حرکت
animations
U
حرکت
animation
U
حرکت
movement
U
حرکت
motioning
U
حرکت
sedentary
U
بی حرکت
immobile
U
بی حرکت
gesture
U
حرکت
gestured
U
حرکت
gesturing
U
حرکت
demeanour
U
حرکت
motions
U
حرکت
stirs
U
حرکت
still
U
بی حرکت
patted
U
بی حرکت
stiller
U
بی حرکت
pats
U
بی حرکت
stillest
U
بی حرکت
patting
U
بی حرکت
pat
U
بی حرکت
stills
U
بی حرکت
cycling
U
حرکت پاندولی
bobs
U
حرکت تندوسریع
trend
U
مسیر حرکت
dynamics
U
مکانیک حرکت
trends
U
مسیر حرکت
mouses
U
حرکت میکند
mobile
U
قابل حرکت
mobiles
U
قابل حرکت
mouse
U
حرکت میکند
translation
U
حرکت انتقالی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com