Perdic | نمای کرانی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 159 (8 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	contour U	نمای کرانی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	extreme U	کرانی
	boundary U	کرانه کرانی
	limits method U	روش کرانی
	method of limits U	روش کرانی
	boundary value U	ازرش کرانی
	extreme values U	مقادیر کرانی
	boundaries U	کرانه کرانی
	boundary condition U	شرط کرانی
	azimuth circle U	قطب نمای نجومی هواپیما زاویه یاب نجومی صفحه قطب نمای کشتی
	close up view U	نمای درشت نمای نزدیک عکس درشت
	facades U	نمای سر در
	fanades U	نمای سر در
	facade U	نمای سر در
	incrustation U	نمای مرمر
	chimneypiece U	نمای بخاری
	inclined face of dam U	نمای مایل سد
	incrustment U	نمای مرمر
	east elevation U	نمای غربی
	end gable U	نمای جانبی
	downstream face U	نمای پایاب
	fore front U	نمای اصلی
	front view U	نمای جلویی
	front view U	نمای جلو
	display image U	نمای تصویر
	full view U	نمای تمام رخ
	full view U	نمای روبرو
	close up view U	نمای کلوزاپ
	linear perspective U	نمای خطی
	moment index U	نمای گشتاور
	waterproofing upstream face U	پوشش نمای سر اب
	facade	نمای خارجی
	city view U	نمای شهر
	front U	نمای ساختمان
	upstream face U	نمای سراب
	two tower facade U	نمای دو برجی
	top view U	نمای فوقانی
	outside view U	نمای خارجی
	partial view U	نمای جزیی
	plan view U	نمای بالا
	rear sight U	نمای پشت
	sectional view U	نمای برشی
	side view U	نمای جانبی
	side view U	نمای پهلویی
	side view U	نمای جنبی
	theoretical mode U	نمای نظری
	brick facing U	نمای اجری
	frontispiece U	نمای سردر
	fronting U	نمای ساختمان
	faces U	نمای خارجی
	facades U	نمای خارجی
	alternating perspective U	نمای متناوب
	face U	نمای خارجی
	aerial perspective U	نمای هوایی
	facade U	نمای خارجی
	mantlepieces U	نمای بخاری
	landscape U	نمای زمین
	frontage U	نمای ساختمان
	frontages U	نمای ساختمان
	landscaped U	نمای زمین
	landscapes U	نمای زمین
	mantelpieces U	نمای بخاری
	fronting U	نمای جلو
	mantelpiece U	نمای بخاری
	outlines U	نمای کلی
	auxiliary view U	نمای کمکی
	outlining U	نمای کلی
	outlined U	نمای کلی
	fanades U	نمای خارجی
	outline U	نمای کلی
	frontispieces U	نمای سردر
	front U	نمای جلو
	front U	نمای ساختمان
	landscaping U	نمای زمین
	marble facing U	نمای سنگ مرمری
	planisphere U	جهان نمای مسطح
	shadow tuning indicator U	میزان نمای سایهای
	program flowchart U	روند نمای برنامه
	reversible perspective U	نمای بازگشت پذیر
	sea front U	نمای دریایی شهر
	sea fiont U	نمای دریایی شهر
	storm card U	طوفان نمای دریایی
	face U	[نمای خارج ساختمان]
	shop front U	ازاره نمای بنا
	shop fronts U	ازاره نمای بنا
	waviness U	موج نمای جعد
	to front a house with marble U	نمای خانهای رابامرمرساختن
	taximeter U	مسافت نمای تاکسی
	strict profile view U	نمای نیمرخ کامل
	magnetic compass U	قطب نمای مغناطیسی
	vegetation U	نشو و نمای نباتی
	georama U	جهان نمای پوک
	deviascope U	قطب نمای کشتی
	gyro compass U	قطب نمای نجومی
	tableau U	دور نمای نقاشی
	inclined face of dam U	نمای شیبدار بند
	induction compass U	قطب نمای القائی
	tableaus U	دور نمای نقاشی
	tableaux U	دور نمای نقاشی
	accelerometer U	سرعت نمای هواپیما
	air speed indicator U	سرعت نمای هواپیما
	astro compass U	قطب نمای نجومی
	display foreground U	پیش نمای تصویر
	back facade U	نمای پشت ساختمان
	astro compass U	قطب نمای ژیروسکوپی
	angular perspective U	نمای زاویه دار
	gyro compass U	قطب نمای ژیروسکوپی
	episcotister U	محرک نمای دیداری
	speed light U	چراغ سرعت نمای دریایی
	aperiodic compass U	قطب نمای چفت شونده
	direction board U	پلاتینگ بردسمت نمای دیدبان
	speed cones U	مخروق سرعت نمای ناو
	sinusoidal projection U	نقشه جهان نمای مسطح
	briggs meyers type indicator U	سنخ نمای بریگز- مایر
	coverage diagram U	نمای منطقه زیر پوشش
	compass azimuth U	گرای قطب نمای کشتی
	per standard compass U	برحسب قطب نمای استاندارد
	characteristic U	مقدار نمای یک عدد اعشاری
	cello phane U	کاغذ شیشه نمای سلولزی
	myers briggs type indicator U	سنخ نمای مایرز- بریگز
	cathode ray oscilloscope U	نوسان نمای اشعه کاتدی
	characteristically U	مقدار نمای یک عدد اعشاری
	planisphere U	جهان نمای سطح نما
	prismatic U	قطب نمای اینه دار
	magnetic indicator U	سمت نمای مغناطیسی هواپیما
	lensatic U	قطب نمای عدسی دار
	prehominidae U	پستانداران معدوم انسان نمای اولیه
	detail view U	نمای فرعی در یک نقشه که جزئیاتی از ان را در برمیگیرد
	aperiodic magnetic compass U	قطب نمای مغناطیسی بدون نوسان
	scaramouch U	عروسک دلقک نمای خیمه شب بازی
	spectroheliogram U	تصویر یک رنگ طیف نمای خورشید
	spectroheliograph U	تصویریک رنگ طیف نمای خورشید
	lichgate U	طاق نمای مشرف بحیاط کلیسا
	scaramouche U	عروسک دلقک نمای خیمه شب بازی
	gyro magnetic compass U	قطب نمای ژیروسکوپی ناوژیروسکوپ مغناطیسی
	prehominid U	پستانداران معدوم انسان نمای اولیه
	aperiodic compass U	قطب نمای با عقربه چفت شونده
	spiders U	عدسی بزرگ نمای روی قطب نما
	wind tie U	پرده بادنمای فرودگاه سمت نمای باد
	spider U	عدسی بزرگ نمای روی قطب نما
	gyrograph U	نمودارهای تصحیحات قطب نمای مغناطیسی ناو
	overmantel U	ارایش طاقچه دار در روی نمای بخاری
	femur U	[نمای صاف افقی که میان آن حجاری شده باشد.]
	mercator projection U	نقشه برجسته نمای دارای نصف النهارات متوازی
	moquette U	پارچه مخمل نمای مخصوص فرش یا رویه صندلی
	characteristically U	مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
	characteristic U	مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
	gyrolog U	دفترچه ضرایب ژیروسکوپی یاجدول تصحیح قطب نمای مغناطیسی ناو
	Galilee U	[هشتی ورودی کلیسا بین نمای داخلی و خارجی رواق] [معماری]
	pithecanthropus U	انسان اولیه میمون نمای دورهء پلیوسن که جمجمه اش در جاوه کشف شده
	x engine U	موتور پیستونی با چهار ردیف سیلندر که از نمای روبروبصورت ایکس قرار گرفته اند
	sailwing U	هواپیمایی که بالهای ان تنهادرصورت وجود باد نسبی شکل و برش نمای یک ایرفویل را به خود میگیرند
	opalite U	ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
	combined speed indicator U	عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
	directional gyro indicator U	دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
	indicated airspeed U	سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
	exonarthex U	[هشتی ورودی کلیسا خارج از نمای اصلی کلیسا]
	cross hairs U	دو خط متقاطع روی یک دستگاه ورودی که محل تقاطع انها مکان فعال مکان نمای یک سیستم گرافیکی رامشخص میکند
	landscape carpet U	فرش دور نما [فرش چشم انداز] [عده ای آن را طرح گورستان می نامند با عقیده به اینکه این طرح در مراسم تدفین بکار می رفته است. نمای کلی فرش جلوه ای از خانه ها و درختان و حالت عادی زندگی را نشان داده.]