Total search result: 216 (14 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
home U |
نقط ه شروع چاپ روی صفحه |
 |
 |
homes U |
نقط ه شروع چاپ روی صفحه |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Search result with all words |
|
 |
force U |
کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد |
 |
 |
forces U |
کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد |
 |
 |
forcing U |
کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد |
 |
 |
page U |
1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود. |
 |
 |
page U |
2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید |
 |
 |
paged U |
1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود. |
 |
 |
paged U |
2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید |
 |
 |
pages U |
1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود. |
 |
 |
pages U |
2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید |
 |
 |
ansi U |
ترتیبی از حروف کنترلی صفحه نمایش ANSI که رنگها و خصوصیات متن را روی صفحه کنترل میکند این ترتیب با کلید ESC و شروع میشود |
 |
 |
carriage return U |
سیگنال یا کلیدی که به شروع خط بعد کاغذ یا صفحه نمایش می رود |
 |
 |
splash screen U |
صفحه نمایش ابتدایی که در زمان شروع برنامه برای مدت کوتاهی نمایش داده میشود |
 |
 |
word wrap U |
حرکت نشانه گر روی صفحه تصویر کامپیوتر از انتهای یک خط به شروع خط بعدی |
 |
 |
wraparound U |
حرکت نشانه گر در صفحه تصویری کامپیوتر از انتهای یک خط یا شروع خط بعد |
 |
Other Matches |
|
 |
set up U |
مدت زمان بین سیگنال شروع یک برنامه و شروع آن |
 |
 |
qwerty keyboard U |
ترتیب صفحه کلید که روی بسیاری از صفحه کلیدهای موجود در ماشین تحریر وکامپیوتر و کلمه پردازهااستاندارد میباشد صفحه کلید کورتی |
 |
 |
start off U |
شروع کردن شروع شدن |
 |
 |
penned U |
نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند |
 |
 |
penning U |
نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند |
 |
 |
pens U |
نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند |
 |
 |
pen U |
نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند |
 |
 |
clatters U |
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار |
 |
 |
clattering U |
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار |
 |
 |
clattered U |
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار |
 |
 |
clatter U |
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار |
 |
 |
paper white monitor U |
صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه |
 |
 |
launching area U |
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی |
 |
 |
scans U |
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |
 |
 |
scan U |
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |
 |
 |
scanned U |
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |
 |
 |
raster U |
گرافیکی که تصاویر آن روی خط وطی در صفحه نمایش یا صفحه ساخته می شوند |
 |
 |
plasma display U |
صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه |
 |
 |
ksr U |
ترمینالی که صفحه کلید و صفحه نمایش دارد و به CPU متصل است |
 |
 |
consol U |
دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار |
 |
 |
multiviewports U |
صفحه نمایشی که دو یاچندین صفحه قابل دید رانمایش میدهد |
 |
 |
table U |
لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش |
 |
 |
routing U |
صفحه ویدیو متنی که مسیر سایر صفحه ها را شرح میدهد |
 |
 |
cons U |
نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر |
 |
 |
portrait U |
جهت صفحه یا یک ورق صفحه که بلندترین لبه عمودی است |
 |
 |
conned U |
نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر |
 |
 |
tabled U |
لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش |
 |
 |
con U |
نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر |
 |
 |
autos U |
متنی که خودکار اطراف یک تصویر یا از یک صفحه به صفحه دیگر می چرخد |
 |
 |
tabling U |
لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش |
 |
 |
raster U |
یک حرکت افقی اشعه روی صفحه در مقابل صفحه CRT |
 |
 |
lead in page U |
صفحه ویدیویی که کاربر را به صفحه مورد نظر هدایت میکند |
 |
 |
portraits U |
جهت صفحه یا یک ورق صفحه که بلندترین لبه عمودی است |
 |
 |
auto U |
متنی که خودکار اطراف یک تصویر یا از یک صفحه به صفحه دیگر می چرخد |
 |
 |
tables U |
لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش |
 |
 |
conning U |
نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر |
 |
 |
glare U |
صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور |
 |
 |
flattest U |
صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد |
 |
 |
data tablet U |
یک وسیله ورودی دستی برای صفحه نمایش گرافیکی صفحه داده دهی |
 |
 |
flat U |
صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد |
 |
 |
glares U |
صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور |
 |
 |
glared U |
صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور |
 |
 |
notebook computer U |
که به راحتی قابل حمل است ولی صفحه کلید و صفحه نمایش کوچک دارد |
 |
 |
initiation U |
شروع کار شروع |
 |
 |
stationed U |
میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند |
 |
 |
stations U |
میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند |
 |
 |
station U |
میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند |
 |
 |
backlight U |
چراغ پشت صفحه کریستال مایع که شدت حروف صفحه را بهبود می بخشد وآنها را خوانا تر میکند |
 |
 |
hyperlink U |
کلمه یا تصویر یا دگمهای در صفحه وب یا عنوان چند رسانهای که در صورت انتخاب کاربر را به صفحه دیگری می برد |
 |
 |
refresh buffer U |
یک مکان حافظه موقت که درهنگام تازه کردن یک صفحه تصویر اصلاعات نمایش صفحه را نگاهداری میکند |
 |
 |
discs U |
صفحه کلاج صفحه دیسک تیغ اره |
 |
 |
devices U |
CON برای صفحه کلید و صفحه نمایش |
 |
 |
disc U |
صفحه کلاج صفحه دیسک تیغ اره |
 |
 |
device U |
CON برای صفحه کلید و صفحه نمایش |
 |
 |
button U |
شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد |
 |
 |
buttoned U |
شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد |
 |
 |
cls U |
در -MS DOS دستور سیستم به معنای پاک کردن صفحه نمایش و قرار دادن نشانه گر در بالای صفحه گوشه سمت چپ |
 |
 |
buttoning U |
شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد |
 |
 |
pages U |
عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات |
 |
 |
page U |
عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات |
 |
 |
paged U |
عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات |
 |
 |
implicit reference U |
مرجعی به شی که محل دقیق صفحه را نمیگوید ولی فرض میکند که شی روی صفحه جاری قرار دارد یا قابل دیدن است |
 |
 |
fielded U |
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد |
 |
 |
field U |
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد |
 |
 |
fields U |
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد |
 |
 |
standard U |
تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش |
 |
 |
pop up window U |
پنجرهای که در هر لحظه قابل نمایش روی صفحه است در بالای تمام چیزهایی که روی صفحه هستند |
 |
 |
standards U |
تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش |
 |
 |
zap U |
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده |
 |
 |
zaps U |
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده |
 |
 |
zapping U |
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده |
 |
 |
zapped U |
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده |
 |
 |
VDU U |
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند |
 |
 |
VDUs U |
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند |
 |
 |
vdt U |
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند |
 |
 |
pincushion distortion U |
خطای صفحه نمایش که باعث خرابی تصویر نمایش داده شده میشود چون لبه ها به مرکز صفحه خم می شوند |
 |
 |
print U |
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند |
 |
 |
printed U |
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند |
 |
 |
prints U |
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند |
 |
 |
LP U |
صفحه 33 دور صفحه دولانی |
 |
 |
membrane keyboard U |
صفحه کلیدی که از صفحه پلاستیکی نازک با کلیدهای روی آن تشکیل شده است . وقتی کاربر روی کلید پردازش میکند |
 |
 |
at U |
قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد |
 |
 |
enhanced U |
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست |
 |
 |
enhancing U |
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست |
 |
 |
enhances U |
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست |
 |
 |
enhance U |
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست |
 |
 |
columns U |
در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است |
 |
 |
column U |
در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است |
 |
 |
arrow keys U |
مجموعهای از چهار کلید در صفحه کلید که نشانه گر را در صفحه به بالا و پایین و چپ و راست |
 |
 |
block plot U |
صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی |
 |
 |
least recently used algorithm U |
الگوریتمی که صفحه حافظه که پیش از همه دستیابی شده بود را پیدا میکند و پاک میکند تا فضا برای صفحه بعد ایجاد شود |
 |
 |
analogues U |
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
 |
 |
horizontal U |
میلهای در پایین پنجره که نشان میدهد صفحه پهن تر از پنجره است . کاربر میتواند به صورت افق در صفحه حرکت کند و این میله را بکشد |
 |
 |
analogue U |
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
 |
 |
full U |
صفحه نمایش بزرگ VDU که یک صفحه متن کامل را نمایش میدهد |
 |
 |
fullest U |
صفحه نمایش بزرگ VDU که یک صفحه متن کامل را نمایش میدهد |
 |
 |
laptop U |
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است |
 |
 |
terminal U |
وسیلهای که معمولاگ از صفحه نمایش و صفحه کلید تشکیل شده است که امکان ورود و نمایش اطلاعات به صورت line-Dnبا سیستم کامپیوتر اصلی میدهد. |
 |
 |
terminals U |
وسیلهای که معمولاگ از صفحه نمایش و صفحه کلید تشکیل شده است که امکان ورود و نمایش اطلاعات به صورت line-Dnبا سیستم کامپیوتر اصلی میدهد. |
 |
 |
lapheld U |
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است |
 |
 |
option U |
کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC |
 |
 |
options U |
کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC |
 |
 |
focusses U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
focussing U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
focuses U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
focused U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
focus U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
focussed U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
page U |
نمایش یک صفحه متن در صفحه نمایش که پس از چاپ فاهر میشود |
 |
 |
paged U |
نمایش یک صفحه متن در صفحه نمایش که پس از چاپ فاهر میشود |
 |
 |
pages U |
نمایش یک صفحه متن در صفحه نمایش که پس از چاپ فاهر میشود |
 |
 |
radar return U |
انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار |
 |
 |
ansi U |
برنامه مستقیم نرم افزاری کوچک که کدهای کنترلی صفحه نمایش ANSI را تفسیر میکند و صفحه نمایش را کاملا کنترل میکند |
 |
 |
visual display terminal U |
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند |
 |
 |
blips U |
نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است |
 |
 |
visual display unit U |
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند |
 |
 |
blip U |
نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است |
 |
 |
transparent U |
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است |
 |
 |
transparently U |
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است |
 |
 |
radar discrimination U |
قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار |
 |
 |
dvorak keyboard U |
طرح صفحه کلید که کاراتر از طرح صفحه کلید QWEEERTY است |
 |
 |
raster U |
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط |
 |
 |
beginnings U |
شروع |
 |
 |
get-go <idiom> U |
شروع |
 |
 |
open fire U |
شروع |
 |
 |
Redo it. Do it over again. U |
از سر شروع کن |
 |
 |
onset U |
شروع |
 |
 |
right of begin U |
حق شروع |
 |
 |
beginning U |
شروع |
 |
 |
kick off U |
شروع |
 |
 |
incipience or ency U |
شروع |
 |
 |
inchoation U |
شروع |
 |
 |
kick-off <idiom> U |
شروع |
 |
 |
inception U |
شروع |
 |
 |
opening U |
شروع |
 |
 |
openings U |
شروع |
 |
 |
calling dial U |
صفحه شماره گیر تلفن صفحه نمره گیر تلفن |
 |
 |
initialled U |
نقط ه شروع |
 |
 |
start bit U |
بیت شروع |
 |
 |
splash line U |
خط شروع غواصی |
 |
 |
initialing U |
نقط ه شروع |
 |
 |
start key |
کلید شروع |
 |
 |
start of heading U |
شروع عنوان |
 |
 |
start element U |
عنصر شروع |
 |
 |
restart U |
شروع مجدد |
 |
 |
dozier U |
شروع به فسادکرده |
 |
 |
doziest U |
شروع به فسادکرده |
 |
 |
dozy U |
شروع به فسادکرده |
 |
 |
restart U |
شروع دوباره |
 |
 |
scratch line U |
خط شروع مسابقه |
 |
 |
initialling U |
نقط ه شروع |
 |
 |
set in U |
شروع کردن |
 |
 |
rise and shine U |
شروع بیداری |
 |
 |
set out U |
شروع بکارکردن |
 |
 |
initials U |
نقط ه شروع |
 |
 |
put in hand U |
شروع کردن |
 |
 |
zeroes U |
محل شروع |
 |
 |
jump off U |
شروع حمله |
 |
 |
jump off U |
شروع بحمله |
 |
 |
zeros U |
محل شروع |
 |
 |
firing line U |
خط شروع تیراندازی |
 |
 |
outbreak U |
شروع حادثه |
 |
 |
outbreaks U |
شروع حادثه |
 |
 |
alphas U |
اغاز شروع |
 |
 |
alpha U |
اغاز شروع |
 |
 |
incipit U |
شروع و اغاز |
 |
 |
hash mark U |
خط شروع مسابقه |
 |
 |
origins U |
نقطه شروع |
 |
 |
origin U |
نقطه شروع |
 |
 |
began U |
شروع کرده |
 |
 |
commence U |
شروع کردن |
 |
 |
kick off U |
شروع حمله |
 |
 |
launch an attack U |
شروع حمله |
 |
 |
proceed with deliberations U |
شروع مذاکرات |
 |
 |
commencer U |
شروع کننده |
 |
 |
attempted theft U |
شروع به سرقت |
 |
 |
initial point U |
نقطه شروع |
 |
 |
valuing U |
نقط ه شروع |
 |
 |
values U |
نقط ه شروع |
 |
 |
starters U |
شروع کننده |
 |
 |
value U |
نقط ه شروع |
 |
 |
starter U |
شروع کننده |
 |
 |
sorties U |
شروع حرکت |
 |
 |
sortie U |
شروع حرکت |
 |
 |
cold start U |
شروع سرد |
 |
 |
lis mota U |
شروع دعوی |
 |
 |
line of departure U |
خط شروع حمله |
 |
 |
resumption U |
تجدید شروع |
 |
 |
headstart U |
امتیاز در شروع |
 |
 |
start of taxt U |
شروع متن |
 |
 |
commences U |
شروع کردن |
 |
 |
get off on the wrong foot <idiom> U |
بد شروع کردن |
 |
 |
burgeoning U |
شروع برشدکردن |
 |
 |
attempted U |
شروع به جرم |
 |
 |
burgeons U |
شروع برشدکردن |
 |
 |
start in <idiom> U |
شروع کار |
 |
 |
attempt U |
شروع به جرم |
 |
 |
zero U |
محل شروع |
 |
 |
take on <idiom> U |
شروع به همکاری |
 |
 |
take up <idiom> U |
شروع یک سرگرمی |
 |