English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
loading point U نقطه بارگیری
point of loading U نقطه بارگیری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
switching U مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
Other Matches
preload loading U بارگیری اولیه یا بارگیری قبل از بارگیری اصلی
wet storage U بارگیری روی عرشه کشتی درروی دریا بارگیری دریایی
unit loading U بارگیری کردن یکانها برای حمل و نقل بارگیری یکان
back haul U بارگیری در بازگشت از یک ماموریت بارگیری دوسره باربرگشت
endurance loading U بارگیری با حداکثر فرفیت بارگیری کامل
embarkation order U دستورالعمل بارگیری یا سوارشدن دستور بارگیری
combat loading U بارگیری رزمی هواپیما بارگیری جنگی
junctions U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point U نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
casualty staging unit U یکان بارگیری بیماران وزخمیها درهواپیما یکان بارگیری بیماران
pull up point U نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
triple point U نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
picture point U نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
bearing U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
ti;me to go U زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
pointillism U شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
line of vision U خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
staging unit U یکان خدمات بارگیری یکان بارگیری
free drop U برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zeros U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
mark U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
azimuth U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
load point U نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
approaches U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
marks U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
pyramid spot U نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
flash point U نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing points U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing point U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point U نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
well deck U پل بارگیری
shipping U بارگیری
burdening U بارگیری
loading bridge U پل بارگیری
charging U بارگیری
material handling bridge U پل بارگیری
loading U بارگیری
stowage U بارگیری
loading table U جدول بارگیری
on berth U ناوحاضربه بارگیری
stowage U بارگیری و باراندازی
loading scale U مقیاس بارگیری
accumulator charge U بارگیری اکومولاتور
plimsol mark U مارک بارگیری
aprons U محوطه بارگیری
frequency loading U بارگیری فرکانسی
loads U بارگیری کردن
roll on/roll off U بارگیری- تخلیه
loads U فرفیت بارگیری
laden U بارگیری شده
embarkation area U محوطه بارگیری
stows U بارگیری کردن
stowing U بارگیری کردن
stowed U بارگیری کردن
stow U بارگیری کردن
embarkation table U جدول بارگیری
pre loading U بارگیری اولیه
plimsol mark U علایم بارگیری
loading site U سکوی بارگیری
loading site U محل بارگیری
download U بارگیری پایین
loading station U ایستگاه بارگیری
load U بارگیری مهمات
load U بارگیری کردن
loading time U زمان بارگیری
load U فرفیت بارگیری
magnetic loading U بارگیری مغناطیسی
loads U بارگیری مهمات
apron U محوطه بارگیری
loading rack U سکوی بارگیری
commercial loading U بارگیری تجارتی
pack saddle U زین بارگیری
pallet U کفه بارگیری
ammunition loading line U خط بارگیری مهمات
line charging capacity U فرفیت بارگیری خط
line charging current U جریان بارگیری خط
load factor U ضریب بارگیری
roll-on/roll-off U بارگیری- تخلیه
pick up and delivery U بارگیری و تحویل
load lines U علایم بارگیری
charging berth U اسکله بارگیری
Loading and unloading. U بارگیری وتخلیه
loading bucket U سطل بارگیری
quays U سکوی بارگیری
pallete U کفه بارگیری
charging crane U جرثقیل بارگیری
charging car U واگن بارگیری
charging wharf U اسکله بارگیری
loading U فرفیت بارگیری
pallets U کفه بارگیری
loading apron U نوار بارگیری
carburizing pot U فرف بارگیری
loading diagram U دیاگرام بارگیری
loading chart U جدول بارگیری
loading facilities U وسایل بارگیری
bulk loading U بارگیری در مخازن
cargo net U تور بارگیری
quay U سکوی بارگیری
deadweight U تناژ بارگیری
well deck U عرشه بارگیری
bucket charging U بارگیری با سطل
point-to-point connection U اتصال نقطه به نقطه
pointillism U نقاشی نقطه نقطه
point to point network U شبکه نقطه به نقطه
loading plan U طرح بارگیری خودرو
loading list U لیست بارگیری خودرو
stevedores U متصدی بارگیری و تخلیه
stevedore U بارگیری وباراندازی کردن
initial program load U بارگیری برنامه اغازی
commercial loading U بارگیری کالای تجارتی
commodity loading U بارگیری کالاهای مختلف
charging side U محل بارگیری کوره
bulk load method U روش بارگیری با بارقوال
embarkation table U جدول قابلیت بارگیری
ingot charging crane U جراثقال بارگیری شمش
tactical loading U بارگیری رزمی یا جنگی
stevedore U متصدی بارگیری و تخلیه
horizontal loading U بارگیری افقی کشتیها
cargo plan U طرح بارگیری ناو
bulk loading U بارگیری مخزن به طور یک جا
loading chart U طرح بارگیری هواپیما
cargo port U دریچه بارگیری ناو
staging unit U یکان بارگیری کننده
loading space U فضای قابل بارگیری
loading U بارگیری مهمات درهواپیما
shiping agent U کارگزار بارگیری کشتی
stevedores U بارگیری وباراندازی کردن
charge and discharge U محل بارگیری و باراندازی
actual obligated space U محل یا جا در بارگیری دریایی
stevedoring charges U هزینههای بارگیری وباراندازی
accessorial services U خدمات بارگیری و تخلیه بار
p&d U delivery and up pick بارگیری و تحویل
free in and out U بدون هزینه تخلیه و بارگیری
stevedore U متصدی یانافر بارگیری وباراندازی
stevedores U متصدی یانافر بارگیری وباراندازی
stevedores U متصدی بارگیری و حمل و نقل
fio U بدون هزینه تخلیه و بارگیری
base loading U بارگیری انجام شده در پایگاه
palletetisation U درکفه بارگیری قرار دادن
mutilation table U جدول راهنمای بارگیری خودروها
lighterage U هزینه بارگیری وباراندازی ازکشتی
lift on U بارگیری کشتی توسط جرثقیل
laydays U ایام بارگیری و باراندازی کشتی
capacity load U حداکثر فرفیت بارگیری ناو
bulk load method U روش استفاده از بارگیری قوال
bridge plate U پل بین سکوی بارگیری وخودرو
maximum load rating U قابلیت بارگیری نامی حداکثر
loading ramp U راهروی شیب دار بارگیری
stevedore U متصدی بارگیری و حمل و نقل
despatch money U جایزه بارگیری یا تخلیه سریع
port U شراب شیرین بارگیری کردن
drayage U هزینه بارگیری وبار اندازی
The ship is loading. U کشتی درحال بارگیری است
roll on roll off U روش بارگیری مستقیم ناو
lading U بارگیری عمل بار کردن
lay day U روز بارگیری وباراندازی کشتی
lay day U ایام بارگیری و باراندازی کشتی
embarkation order U ترتیب سوار شدن یا بارگیری
railway end U پل سکوی بارگیری راه اهن
shiping agent U حق العمل کار بارگیری کشتی
reloadable control storage U انباره با کنترل بارگیری مجدد
break up point U نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
mutilation table U جدول بارگیری پیش بینی شده
loading U بارگیری کردن سوارشدن به خودرو یاهواپیما
drayage U چهارچرخه یاگاری مخصوص بارگیری وباراندازی
despatch money U پاداش جهت بارگیری یاتخلیه سریع
dispatch money U جایزه یا انعام بارگیری یاتخلیه سریع
pickup zone U منطقه بارگیری و بار کردن وسایل
portcall U درخواست حمل وسایل به بندربرای بارگیری
lighterage U هزینه بارگیری و باراندازی از کشتی توسط دوبه
entrucking table U جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
actual placement U قرار دادن بار در محل تخلیه و بارگیری
prestowage plan U طرح پیش بینی باربندی و بارگیری وسایل
portcapacity U فرفیت بندر از نظر بارگیری یاتخلیه بار
ipl U Load Program Initail بارگیری اغازی برنامه
embarkation element U یکان مخصوص کمک به بارگیری یا سوار شدن
embarkation team U تیم یا قسمت مخصوص کمک به سوار شدن یا بارگیری
block stowage loading U بارگیری وسایل هم مقصد دریک قسمت از وسیله ترابری
constructive placement U تعیین محل برای بارگیری یاتخلیه مناسب کشتیها
load line U خط دورکشتی که وقتی کشتی کاملا بارگیری شداب تا انجا میرسد
stowage plan U طرح بارگیری ناو یا هواپیمایا چیدن بارها در هواپیما یاناو
turnaround cycle U مدت زمان بارگیری و رفت وبرگشت خودرو یا هواپیما یاکشتی
long shoreman U گماشته بارگیری و بار خالی کنی در بندریا ماهی گیری در کرانه
lie U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
primage U اضافه کرایهای که به خاطر مراقبت در بارگیری و تخلیه به ناخدای کشتی داده میشود
polkadot U طرح نقطه نقطه خال خال
speckle U نقطه نقطه یا خال خال کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com