English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Oil painting . U نقاشی رنگ روغن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
applique U نقاشی رنگ و روغن روی فرف فلزی
oil color U روغن مخصوص نقاشی
Other Matches
vorticism U مکتب نقاشی کوبیسم انگلیسی که در نقاشی از صنایع جدیدنیز استفاده کرده
oil on canvas [painting technique] U رنگ روغنی نقاشی روی کرباس [شیوه نقاشی]
oil dent U شیار ورود روغن یا سوراخ عبور روغن
oils U روغن کاری کردن روغن ساختن
oiling U روغن کاری کردن روغن ساختن
oil U روغن کاری کردن روغن ساختن
air cooled oil cooler U نوعی خنک کننده روغن که ازجریان هوا برای خنک کردن روغن استفاده میکند
creosoted U روغن قیر روغن قطران
oil can U حلب روغن , روغن دان
creosotes U روغن قیر روغن قطران
creosote U روغن قیر روغن قطران
cutting oil U روغن سردکننده روغن برش
creosoting U روغن قیر روغن قطران
canvases U نقاشی
daubry U نقاشی بد
daubery U نقاشی بد
pictorial art U نقاشی
paintings U نقاشی
the brush U نقاشی
painting U نقاشی
portrait U نقاشی
canvas U نقاشی
portraits U نقاشی
white ground technique U اسلوب نقاشی
living picture U پرده نقاشی
tableau U پرده نقاشی
easel U سه پایه نقاشی
easels U سه پایه نقاشی
animation U نقاشی متحرک
tableaus U پرده نقاشی
animations U نقاشی متحرک
sand painting U نقاشی روی شن
miniatures U نقاشی باتذهیب
paysage U نقاشی دورنما
oil paintings U نقاشی بارنگ
polychromy U نقاشی رنگارنگ
plychromy U نقاشی رنگارنگ
painting and the like U نقاشی و مانند ان
pallet knife U کاردک نقاشی
miniature U نقاشی باتذهیب
mirror drawing U نقاشی از ایینه
oil painting U نقاشی بارنگ
spackle U بتونه نقاشی
watercolor U نقاشی ابرنگ
water colour U نقاشی ابرنگی
wall painting U نقاشی دیواری
pencil U نقاشی مدادی
pastel U نقاشی بامدادرنگی
portraiture U نقاشی از صورت
pencils U نقاشی مدادی
pencilling U نقاشی مدادی
tablature U تصویر نقاشی
picture gallery U اطاق نقاشی
aqua relle U نقاشی اب و رنگی
paint U رنگ نقاشی
paints U رنگ نقاشی
drawing key U کپیه نقاشی
frescoes U نقاشی دیواری
picture U نقاشی کردن
pictured U نقاشی کردن
pictures U نقاشی کردن
picturing U نقاشی کردن
tableaux U پرده نقاشی
nocturne U نقاشی از منظره شب
nocturnes U نقاشی از منظره شب
bepaint U نقاشی کردن
fresco U نقاشی دیواری
aquarelle U نقاشی اب و رنگی
scumble U رنگهای نقاشی
graphic U مربوط به نقاشی
palette knife U کاردک نقاشی
palette knives U کاردک نقاشی
his painting lacked repose U نقاشی وی توافق
illusionism U نقاشی از منافرخیالی
finger painting U نقاشی انگشتی
finger painting U نقاشی با انگشت
impaint U نقاشی کردن
mural U نقاشی دیواری
murals U نقاشی دیواری
painted U نقاشی شده
brushes U نقاشی کردن
brush U نقاشی کردن
illusiansm U نقاشی سه بعدی
chiaroscuro U نقاشی سیاه قلم
comic strip U فیلمهای نقاشی شده
paint brush قلم موی نقاشی
comic strips U فیلمهای نقاشی شده
draw a person test U ازمون نقاشی ادم
draw a man test U ازمون نقاشی ادمک
fresco U نقاشی ابرنگی کردن
panels U نقاشی روی چوی
graphic U مربوط به نقاشی یاترسیم
palettes U جعبه رنگ نقاشی
fresco U نقاشی ابرنگی روی گچ
palette U جعبه رنگ نقاشی
frescoes U نقاشی ابرنگی کردن
frescoes U نقاشی ابرنگی روی گچ
animated cartoon U فیلمهای نقاشی شده
line drawing U نقاشی با مداد وقلم
tablature U نقاشی دیواری یا سقفی
line drawings U نقاشی با مداد وقلم
sea piece U نقاشی منظره دریا
scenography U نقاشی پردههای نمایش
scenograph U منظره نقاشی شده
oil painting U نقاشی رنگ روغنی
plafond U سقف نقاشی شده
vase painting U نقاشی روی سفال
tableaux U دور نمای نقاشی
panel U نقاشی روی چوی
old masters U نقاشی هر یک از این هنرمندان
oil paintings U نقاشی رنگ روغنی
old master U نقاشی هر یک از این هنرمندان
tableau U دور نمای نقاشی
tableaus U دور نمای نقاشی
arras U نقاشی طراحی قلاب دوزی
canvas U کرباس پارچه مخصوص نقاشی
canvases U کرباس پارچه مخصوص نقاشی
cel U فریم ... در یک ترتیب نقاشی متحرک
galleries U جای ارزان اطاق نقاشی
gallery U جای ارزان اطاق نقاشی
kakemone U [تصویر و نقاشی روی ابریشم]
crayon U مداد ابرو نقاشی کردن
drawing U هنر طراحی تابلو نقاشی
mezzotinto U نقاشی سایه روشن کردن
mezzotint U نقاشی سایه روشن کردن
predella U نقش یا نقاشی در روی خیزپله
goodenough draw a man test U ازمون نقاشی ادمک گودایناف
drawings U هنر طراحی تابلو نقاشی
crayons U مداد ابرو نقاشی کردن
frank drawing completion test U ازمون تکمیل نقاشی فرانک
divisinism U تجزیه کاری رنگ در نقاشی
pornography U نقاشی یا عکس محرک احساسات جنسی
canvases U پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
pieta U نقاشی یامجسمه مریم مادر عیسی
ambiance U نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
war paint U نقاشی بدن برای رزم و پیکار
canvas U پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
To fake an oil – painting . U یک تابلوی نقاشی قلابی درست کردن
ambience U نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
brush U شکل وسیله برس در بسته نقاشی
brushes U شکل وسیله برس در بسته نقاشی
encaustic U نقاشی بارنگی که باموم اب کرده بسازند
The painting portrays the death of Nelson. U این نقاشی مرگ نلسون را مجسم می کند .
Biedermeier U [سبک معماری، دکوراسیون و نقاشی اروپای میانی]
grisaille U نقاشی برجسته نماروی شیشه برنگ خاکستری
picturesqueness U شایستگی برای نقاشی شدن یاعکس برداری
collage U اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
The painting is only a copy. U این نقاشی فقط کپی [از اصل] است.
paint roller mill U غلطک دسته دار ویژه نقاشی ساختمان
collages U اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
pc paint U برنامه مشهور نقاشی وترسیم برای ریزکامپیوترها
pornography U نقاشی یانوشته خارج ازاخلاق درباره مسائل جنسی
graphic display U یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
crosshair U در برنامه رسم یا نقاشی شکل نشانه گر که به صورت ضربدر است
willowware U بشقاب دارای نقاشی بید وغیره برای تزئین اطاق
altar-piece U پرده نقاشی [یا تندیس تزئینی در قسمت بالا و عقب محراب کلیسا]
story board U مجموعه تصاویر یا رسم ها که پیشبرد نقاشی متحرک یا ویدیویی را نشان میدهد
palette U لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
palettes U لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
chiaroscuro U نوعی نقاشی که فقط با سیاه روشن وبدون رنگ امیزی انجام میشود
airbrush U یک ابزار نقاشی که الگوهای نامنظم از نقاط را ایجاد میکند مانند اسپری مکانیکی
clurified or run butter U روغن
brilliantine U روغن مو
bandoline U روغن مو
oil can U روغن زن
pomade U روغن سر
greaser U روغن زن
unction U روغن
unguent U روغن
sebaceous humour U روغن
ghee U روغن
oil groove U روغن رو
dope U روغن
ghi U روغن
bandolin U روغن مو
dopes U روغن
oiling U روغن
buttered U روغن
grease U روغن
greased U روغن
butter U روغن
oil U روغن
greasing U روغن
oils U روغن
buttering U روغن
butters U روغن
ointment U روغن
lubricants U روغن
ointments U روغن
lubricant U روغن
brush U وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند
brushes U وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند
oil mist U تیرگی روغن
oil guage U درجه روغن
greased U روغن اتومبیل
oil level U سطح روغن
oil of roses U روغن سبز
oil plug U پیچ روغن
butters U روغن زرد
oscillating lubricator U روغن ده نوسانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com