English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
line drawing U نقاشی با مداد وقلم
line drawings U نقاشی با مداد وقلم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
crayon U مداد ابرو نقاشی کردن
crayons U مداد ابرو نقاشی کردن
toreutics U فن حکاکی وقلم زنی
vorticism U مکتب نقاشی کوبیسم انگلیسی که در نقاشی از صنایع جدیدنیز استفاده کرده
oil on canvas [painting technique] U رنگ روغنی نقاشی روی کرباس [شیوه نقاشی]
whose pencil? U مداد که
lipstick U مداد لب
lipsticks U مداد لب
pencil U مداد
whose pencil? U مداد کی
pencilling U مداد
lead pencil U مداد
pencils U مداد
leadpencil U مداد سربی
six d. pencils U شش دو جین مداد
graphite U مغز مداد
pencils U مداد رنگی
portcrayon U مداد گیر
plumbago U مغز مداد
pencils U مداد ابرو
pencil U مداد ابرو
pencilling U مداد رنگی
pencilling U مداد ابرو
pencil U مداد رنگی
pastel U مداد رنگی
erasers U مداد پاک کن
eraser U مداد پاک کن
colored pencil U مداد رنگی
sharpener U مداد تراش
john's pencil U مداد جان
sharper U مداد تراش
sharpeners U مداد تراش
crayons U مداد رنگی مومی
pencils U هر چیزی شبیه مداد
infernal stone U مداد نیترات دارژان
crayon U مداد رنگی مومی
pencilled U با مداد کشیده شده
pencil U هر چیزی شبیه مداد
pencilling U هر چیزی شبیه مداد
pastel <adj.> U رنگهای خفیف [با مداد رنگی]
Whose pencil is this ? U این مداد مال کیست ؟
mark sensing U علامت زدن با مداد نرم
slat U چوب مداد میله پشت صندلی
slats U چوب مداد میله پشت صندلی
pastellist U پیکر نگاری که با مداد رنگی کار میکند
detector crayon U مداد دستگاه اکتشاف ش م ر میله کشف کننده
marking ink U مداد رنگی پاک نشدنی که برای رنگ زنی و نشان گذاری بکارمیرود
canvas U نقاشی
canvases U نقاشی
daubry U نقاشی بد
pictorial art U نقاشی
paintings U نقاشی
painting U نقاشی
daubery U نقاشی بد
portraits U نقاشی
portrait U نقاشی
the brush U نقاشی
illusiansm U نقاشی سه بعدی
drawing key U کپیه نقاشی
his painting lacked repose U نقاشی وی توافق
illusionism U نقاشی از منافرخیالی
painting and the like U نقاشی و مانند ان
paysage U نقاشی دورنما
bepaint U نقاشی کردن
aquarelle U نقاشی اب و رنگی
aqua relle U نقاشی اب و رنگی
impaint U نقاشی کردن
white ground technique U اسلوب نقاشی
watercolor U نقاشی ابرنگ
plychromy U نقاشی رنگارنگ
water colour U نقاشی ابرنگی
polychromy U نقاشی رنگارنگ
wall painting U نقاشی دیواری
sand painting U نقاشی روی شن
scumble U رنگهای نقاشی
spackle U بتونه نقاشی
picture gallery U اطاق نقاشی
animation U نقاشی متحرک
living picture U پرده نقاشی
mirror drawing U نقاشی از ایینه
pallet knife U کاردک نقاشی
tablature U تصویر نقاشی
brushes U نقاشی کردن
finger painting U نقاشی با انگشت
finger painting U نقاشی انگشتی
palette knife U کاردک نقاشی
palette knives U کاردک نقاشی
tableaus U پرده نقاشی
tableau U پرده نقاشی
nocturne U نقاشی از منظره شب
animations U نقاشی متحرک
picturing U نقاشی کردن
painted U نقاشی شده
frescoes U نقاشی دیواری
brush U نقاشی کردن
pencils U نقاشی مدادی
pencilling U نقاشی مدادی
pencil U نقاشی مدادی
mural U نقاشی دیواری
murals U نقاشی دیواری
portraiture U نقاشی از صورت
fresco U نقاشی دیواری
tableaux U پرده نقاشی
pictures U نقاشی کردن
easel U سه پایه نقاشی
pictured U نقاشی کردن
graphic U مربوط به نقاشی
miniature U نقاشی باتذهیب
nocturnes U نقاشی از منظره شب
paint U رنگ نقاشی
oil paintings U نقاشی بارنگ
oil painting U نقاشی بارنگ
miniatures U نقاشی باتذهیب
picture U نقاشی کردن
easels U سه پایه نقاشی
pastel U نقاشی بامدادرنگی
paints U رنگ نقاشی
port a punch card U علامتی تجاری برای نوع خاصی از کارت منگنه باقسمتهای سوراخ شده که میتواند با یک مداد یا قلم کاملا"برداشته شود
graphic U مربوط به نقاشی یاترسیم
palettes U جعبه رنگ نقاشی
palette U جعبه رنگ نقاشی
panels U نقاشی روی چوی
tablature U نقاشی دیواری یا سقفی
sea piece U نقاشی منظره دریا
scenograph U منظره نقاشی شده
scenography U نقاشی پردههای نمایش
old master U نقاشی هر یک از این هنرمندان
tableau U دور نمای نقاشی
tableaus U دور نمای نقاشی
panel U نقاشی روی چوی
tableaux U دور نمای نقاشی
Oil painting . U نقاشی رنگ روغن
old masters U نقاشی هر یک از این هنرمندان
vase painting U نقاشی روی سفال
frescoes U نقاشی ابرنگی کردن
chiaroscuro U نقاشی سیاه قلم
paint brush قلم موی نقاشی
plafond U سقف نقاشی شده
oil color U روغن مخصوص نقاشی
oil painting U نقاشی رنگ روغنی
oil paintings U نقاشی رنگ روغنی
fresco U نقاشی ابرنگی روی گچ
draw a man test U ازمون نقاشی ادمک
fresco U نقاشی ابرنگی کردن
draw a person test U ازمون نقاشی ادم
animated cartoon U فیلمهای نقاشی شده
comic strips U فیلمهای نقاشی شده
comic strip U فیلمهای نقاشی شده
frescoes U نقاشی ابرنگی روی گچ
goodenough draw a man test U ازمون نقاشی ادمک گودایناف
divisinism U تجزیه کاری رنگ در نقاشی
drawings U هنر طراحی تابلو نقاشی
mezzotint U نقاشی سایه روشن کردن
mezzotinto U نقاشی سایه روشن کردن
drawing U هنر طراحی تابلو نقاشی
galleries U جای ارزان اطاق نقاشی
canvases U کرباس پارچه مخصوص نقاشی
arras U نقاشی طراحی قلاب دوزی
frank drawing completion test U ازمون تکمیل نقاشی فرانک
cel U فریم ... در یک ترتیب نقاشی متحرک
gallery U جای ارزان اطاق نقاشی
predella U نقش یا نقاشی در روی خیزپله
kakemone U [تصویر و نقاشی روی ابریشم]
canvas U کرباس پارچه مخصوص نقاشی
encaustic U نقاشی بارنگی که باموم اب کرده بسازند
ambiance U نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
brush U شکل وسیله برس در بسته نقاشی
brushes U شکل وسیله برس در بسته نقاشی
ambience U نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
canvases U پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
war paint U نقاشی بدن برای رزم و پیکار
pieta U نقاشی یامجسمه مریم مادر عیسی
pornography U نقاشی یا عکس محرک احساسات جنسی
To fake an oil – painting . U یک تابلوی نقاشی قلابی درست کردن
canvas U پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
Biedermeier U [سبک معماری، دکوراسیون و نقاشی اروپای میانی]
applique U نقاشی رنگ و روغن روی فرف فلزی
pc paint U برنامه مشهور نقاشی وترسیم برای ریزکامپیوترها
collage U اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
collages U اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
The painting is only a copy. U این نقاشی فقط کپی [از اصل] است.
picturesqueness U شایستگی برای نقاشی شدن یاعکس برداری
grisaille U نقاشی برجسته نماروی شیشه برنگ خاکستری
The painting portrays the death of Nelson. U این نقاشی مرگ نلسون را مجسم می کند .
paint roller mill U غلطک دسته دار ویژه نقاشی ساختمان
graphic display U یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
pornography U نقاشی یانوشته خارج ازاخلاق درباره مسائل جنسی
crosshair U در برنامه رسم یا نقاشی شکل نشانه گر که به صورت ضربدر است
willowware U بشقاب دارای نقاشی بید وغیره برای تزئین اطاق
story board U مجموعه تصاویر یا رسم ها که پیشبرد نقاشی متحرک یا ویدیویی را نشان میدهد
palettes U لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
altar-piece U پرده نقاشی [یا تندیس تزئینی در قسمت بالا و عقب محراب کلیسا]
palette U لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
airbrush U یک ابزار نقاشی که الگوهای نامنظم از نقاط را ایجاد میکند مانند اسپری مکانیکی
chiaroscuro U نوعی نقاشی که فقط با سیاه روشن وبدون رنگ امیزی انجام میشود
brushes U وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند
brush U وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند
image U تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
images U تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
pre imaging U تولید فریم نقاشی متحرک یا ویدیو در بافر حافظه پیش از آنکه روی صفحه منتقل شود برای نمایش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com