Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
stimulus response theory
U
نظریه محرک- پاسخ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
s r s model
U
الگوی محرک- پاسخ- محرک
s r model
U
الگوی محرک- پاسخ
stimulus response model
U
الگوی محرک- پاسخ
s r psychology
U
روانشناسی محرک- پاسخ
stimulus response psychology
U
روانشناسی محرک- پاسخ
s o r model
U
الگوی محرک- جاندار- پاسخ
stimulus organism response model
U
الگوی محرک- جاندار- پاسخ
response
U
و نتیجه فاهر شده روی صفحه . 2-سرعتی که یک سیستم به محرک پاسخ میدهد
responses
U
و نتیجه فاهر شده روی صفحه . 2-سرعتی که یک سیستم به محرک پاسخ میدهد
reply
[answer]
U
پاسخ نامه ای
[پاسخ به پیام پست الکترونیکی ]
[پاسخ زبانی دفاعیه]
stages theory of economic growth
U
نظریه مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو
drive shaft
U
میله محرک محور محرک
drive shafts
U
میله محرک محور محرک
answer
U
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answers
U
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answering
U
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answered
U
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
stimulus stimulus model
U
الگوی محرک- محرک
s s model
U
الگوی محرک- محرک
labor theory of value
U
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
subsistence theory of wages
U
نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
voice answer back
U
یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
classical theory of money
U
نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
malthusian law of population
U
نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
originating
U
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originate
U
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originated
U
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originates
U
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
second best theory
U
نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
wage fund theory of wages
U
نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
it is inexpedient to reply
U
پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
actuator
U
محرک
fomenter
U
محرک
irritant
U
محرک
agitator
U
محرک
excitative
U
محرک
stimulus
U
محرک
stimuli
U
محرک
agitators
U
محرک
stimulating
U
محرک
triggers
U
محرک
triggered
U
محرک
incentives
U
محرک
motored
U
محرک
motor
U
محرک
motor-
U
محرک
motors
U
محرک
appetizing
U
محرک
trigger
U
محرک
stimulative
U
محرک
anabiotic
U
محرک
affective
U
محرک
incentive
U
محرک
stimulus trace
U
رد محرک
driving
U
محرک
incitation
U
محرک
exciting
U
محرک
irritating
U
محرک
irritants
U
محرک
stimulant
U
محرک
provocative
U
محرک
stimulants
U
محرک
irritative
U
محرک
drivers
U
محرک
motorial
U
محرک
line driver
U
محرک خط
motivation
U
محرک
driver
U
محرک
instigator
U
محرک
motives
U
محرک
excitant
U
محرک
motory
U
محرک
instigators
U
محرک
exciter
U
محرک
motive
U
محرک
prime mover
U
محرک اصلی
prime movers
U
محرک اصلی
tachistoscope
U
محرک نما
stimulus intensity
U
شدت محرک
neutral stimulus
U
محرک بی اثر
stimulus generalization
U
تعمیم محرک
locomotiveorgans
U
اندامهای محرک
prime movers
U
دستگاه محرک
prime movers
U
عامل محرک کل
subliminal stimulus
U
محرک زیراستانهای
stressor
U
محرک تنش زا
stimulus word
U
واژه محرک
stimulus situation
U
موقعیت محرک
prime mover
U
دستگاه محرک
stimulus produced
U
محرک زاد
stimulus pattern
U
طرح محرک
stimulus object
U
شیئی محرک
stimulus novelty
U
تازگی محرک
prime mover
U
عامل محرک کل
stimulus gradient
U
شیب محرک
psychic energizer
U
داروهای محرک
incentive price
U
قیمت محرک
stimulant drug
U
داروی محرک
positive tropism
U
محرک گرایی
adience
U
محرک گرایی
adequate stimulus
U
محرک بسنده
hypo
U
عامل محرک
abience
U
محرک گریزی
impelent
U
عامل محرک
standard stimulus
U
محرک معیار
propellants
U
انگیزه محرک
negative tropism
U
محرک گریزی
propellant
U
انگیزه محرک
motive
U
محرک باعث
maintaining stimulus
U
محرک نگهدارنده
analeptic
U
محرک روحی
peripheral driver
U
محرک جنبی
primum mobile
U
محرک اصلی
propellent
U
انگیزه محرک
stimulus free
U
محرک- نابسته
stimulus equivalence
U
هم ارزی محرک
stimulus discrimination
U
افتراق محرک
proximal stimulus
U
محرک مجاور
stimulus discrimination
U
تمیز محرک
stimulus control
U
کنترل محرک
stimulus continuum
U
پیوستار محرک
stimulus conduction
U
رسانش محرک
stimulus bound
U
محرک- وابسته
stimulus ambiguity
U
ابهام محرک
motives
U
محرک باعث
stimulation
U
ایجاد محرک
distal stimulus
U
محرک دوربرد
comparison stimulus
U
محرک مقایسهای
terminal stimulus
U
محرک پایانی
consummatory stimulus
U
محرک پایانی
affecting
U
محرک احساسات
biostimulant
U
محرک زیستی
aversive stimulus
U
محرک ازارنده
drive stimulus
U
محرک سائق
eliciting stimulus
U
محرک فراخوان
pep pill
U
قرص محرک
pep pills
U
قرص محرک
drive belt
U
تسمه محرک
bus driver
U
محرک گذرگاه
device driver
U
محرک دستگاه
crankcase
U
حوض محرک
drive motor
U
موتور محرک
driving motor
U
موتور محرک
discriminative stimulus
U
محرک افتراقی
driveshaft
U
میله محرک
drive
U
ولت محرک
effective stimulus
U
محرک موثر
electromotor
U
محرک الکتریکی
impetus
U
نیروی محرک
energetics
U
داروهای محرک
driver unit
U
واحد محرک
main exciter
U
محرک اصلی
conditioned stimulus
U
محرک شرطی
driving wheel
U
چرخ محرک
drives
U
ولت محرک
driving force
U
نیروی محرک
exteroceptive
U
محرک خارجی
dymanic
U
قوه محرک
driving member
U
عضو محرک
driving spindle
U
هرزگرد محرک
viewed
U
نظریه
view
U
نظریه
viewpoints
U
نظریه
two cents worth
<idiom>
U
نظریه
viewpoint
U
نظریه
queuing theory
U
نظریه صف
queing theory
U
نظریه صف
theorem
U
نظریه
theory
U
نظریه
theories
U
نظریه
outlook
U
نظریه
theorems
U
نظریه
comment
U
نظریه
lookouts
U
نظریه
notions
U
نظریه
notion
U
نظریه
recommendations
U
نظریه
recommendation
U
نظریه
suggestion
U
نظریه
suggestions
U
نظریه
commenting
U
نظریه
commented
U
نظریه
lookout
U
نظریه
opinion
U
نظریه
viewing
U
نظریه
views
U
نظریه
thebe
U
نظریه
in the light of
U
نظریه
position
U
نظریه
positioned
U
نظریه
points of view
U
نظریه
opinions
U
نظریه
point of view
U
نظریه
gonadotrophic
U
محرک بیضه ها و تخمدانها
mint julep
U
شربت محرک یامقوی
mint juleps
U
شربت محرک یامقوی
episcotister
U
محرک نمای دیداری
four wheel drive
U
محرک چهار چرخ
all wheel drive
U
محرک تمام چرخها
gonadotropic
U
محرک بیضه ها و تخمدانها
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com