English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
frontal lobe syndrome U نشانگان قطعه پیشانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
frontal lobe U قطعه پیشانی
segmentation U تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
scheie's syndrome U نشانگان شی
syndromes U نشانگان
syndrome U نشانگان
capgras syndrome U نشانگان کپگراس
effort syndrome U نشانگان تلاش
stockholm syndrome U نشانگان استکهلم
adaptation syndrome U نشانگان انطباق
dacosta's syndrome U نشانگان داکوستا
turner's syndrome U نشانگان ترنر
triple x syndrome U نشانگان سه ایکسی
korsakoff's syndrome U نشانگان کرساکف
pick's syndrome U نشانگان پیک
cushing's syndrome U نشانگان کوشینگ
kanner's syndrome U نشانگان کانر
gerstmann syndrome U نشانگان گرستمان
munchausen syndrome U نشانگان مونچاوزن
ganser syndrome U نشانگان گانسر
Down's syndrome U نشانگان داون
parkinson's syndrome U نشانگان پارکینسون
klinefelter's syndrome U نشانگان کلاین فلتر
kluver bucy syndrome U نشانگان کلوور- بوسی
withdrawal syndrome U نشانگان ترک دارو
acute brain syndrome U نشانگان مغزی حاد
general adaptation syndrome U نشانگان انطباق عمومی
organic brain syndrome U نشانگان اسیب مغزی
obs U نشانگان اسیب مغزی
amnesic syndrome U نشانگان یاد زدودگی
social breakdown syndrome U نشانگان فروپاشی اجتماعی
pickwickian syndrome U نشانگان پیک ویکی
lobation U قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
companion part U لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
planar U روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
fast U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fastest U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasted U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasts U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
foreheads U پیشانی
forehead U پیشانی
frontal U پیشانی
fascias U پیشانی
sinciput U پیشانی
fascia U پیشانی
front view U پیشانی
front face U پیشانی
faces U پیشانی
brow U پیشانی
foreheand U پیشانی
haffit U پیشانی
haffet U پیشانی
face U پیشانی
brows U پیشانی
head band U پیشانی بند
head lamp U چراغ پیشانی
headbands U پیشانی بند
metopic U وابسته به پیشانی
coronets U پیشانی بند
coronet U پیشانی بند
entablature U پیشانی در معماری
crownet U پیشانی بند
frontlet U پیشانی بند
prefrontal U پیش پیشانی
retreating forehead U پیشانی تو رفته
headband U پیشانی بند
riser U پیشانی پله
frontal bone U استخوان پیشانی
forelocks U کاکل موی پیشانی
beetle brow U پیشانی پیش امده
foretop U کاکل موی پیشانی
frontomalar U مربوط به پیشانی وگونه
frontomalar bone U استخوان پیشانی وگونه
frontonasal U مربوط به پیشانی وبینی
frontal association area U منطقه ارتباطی پیشانی
forelock U کاکل موی پیشانی
frontlet U پیشانی اسب وغیره
bevelled edge weld U جوش درز پیشانی
kowtow U پیشانی برخاک نهادن
faces U پیشانی جنگی گلنگدن
kow-towed U پیشانی بر زمین نهادن
shim U خط سفید پیشانی اسب
prefrontal cortex U قشر پیش پیشانی
corsa U [پیشانی در گچ بری سر ستونها]
nasofrontal U وابسته به بینی و پیشانی
to knock head U پیشانی برخاک نهادن
face U پیشانی جنگی گلنگدن
kotow U پیشانی برخاک نهادن
kow-tow U پیشانی بر زمین نهادن
white face U جانور پیشانی سفید
kow-towing U پیشانی بر زمین نهادن
kow-tows U پیشانی بر زمین نهادن
segment U قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
segments U قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
breech head U پیشانی جنگی گلنگدن یا کولاس
sinuses U درون حفرههای پیشانی وگونه ها
diadems U سربندیا پیشانی بند پادشاهان
diadem U سربندیا پیشانی بند پادشاهان
fronting U خط اول میدان رزم پیشانی
sinus U درون حفرههای پیشانی وگونه ها
front U خط اول میدان رزم پیشانی
glabella U برامدگی پیشانی میان دو ابرو
phylactery U پیشانی بند وباز وبند
lovelock U طره زلف روی پیشانی یا شقیقه
frisette U حلقه زلف روی پیشانی زنانfrieze
architrave-cornice U [پیشانی ستون بدون حاشیه ی تزئینی]
mainland U قطعه اصلی قطعه
fragments U قطعه قطعه کردن
segments U قطعه قطعه کردن
fragmenting U قطعه قطعه کردن
fritters U قطعه قطعه کردن
sectional U قطعه قطعه بخشی
fragment U قطعه قطعه کردن
fritter U قطعه قطعه کردن
fragmentation U قطعه قطعه شدن
segment U قطعه قطعه کردن
to knock head U چیزی که عبارت ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
kow-towed U زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kow-towing U زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kow-tow U زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kow-tows U زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kowtow U سجودچینی که عبارت است ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
kotow U سجودچینی که عبارت است ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
head space U فاصله بین پیشانی جنگی گلنگدن و انتهای لوله
english toy spaniel U نوعی سگ پشمالوی دارای پیشانی برامده وبینی روبه بالا
dentil-band U [بخش مستطیلی شکلی از لایه ی گچ بری شده در قسمتی از پیشانی سرستون]
anatomize U قطعه قطعه کردن تجزیه کردن
To be very conspicuous . To stick out a mile . To be a marked person . U مثل گاو پیشانی سفید بودن ( انگشت نما ومشخص بودن )
prefrontal U واقع در جلو استخوان پیشانی جلو مغزی
fillets U پیشانی بند گیس بند
filleted U پیشانی بند گیس بند
filet U پیشانی بند گیس بند
filleting U پیشانی بند گیس بند
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
fillet U پیشانی بند گیس بند
members U قطعه
stretch U قطعه
smidgen U قطعه
member U قطعه
bloc U قطعه
blocs U قطعه
stretches U قطعه
plot U قطعه
pieces U قطعه
piece U قطعه
stretched U قطعه
plank U قطعه
sections U قطعه
section U قطعه
plotted U قطعه
plots U قطعه
fragment U قطعه
trilobation U سه قطعه
very large scale integration U قطعه
copyslip U قطعه
calligraph U قطعه
goblets U قطعه
goblet U قطعه
doit U قطعه
snippy U قطعه
line segment U قطعه خط
morceau U قطعه
segmental U قطعه قطعه
smidgeon U قطعه
smidgin U قطعه
small scale integration U قطعه
segments U قطعه
fragments U قطعه
extent U قطعه
fragmenting U قطعه
chunk U قطعه
chunks U قطعه
segment U قطعه
wodge U قطعه
wodges U قطعه
internode U قطعه
pane U قطعه
components U قطعه
item U قطعه
part U قطعه
panel U قطعه
tracts U قطعه
nugget U قطعه
nuggets U قطعه
snipping U قطعه
block U قطعه
tract U قطعه
snip U قطعه
lobe U قطعه
lobes U قطعه
slabs U قطعه
component U قطعه
blocks U قطعه
panes U قطعه
blocked U قطعه
panels U قطعه
slab U قطعه
snipped U قطعه
scale U قطعه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com