English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
signal to nise ratio U نسبت سیگنال به نویز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
singal to noise ratio U نسبت سیگنال به اغتشاش
scans U فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scan U فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scanned U فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
time U روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
timed U روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
times U روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
tdm U روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
composite video U سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند
DSR U سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد
noises U نویز
noise U نویز
grid noise U نویز شبکه
hum voltage U ولتاژ نویز
white noise U نویز سفید
magnetic noise U نویز مغناطیسی
noise potential U پتانسیل نویز
impluse noise U نویز ضربه جریان
illinois U استان >ایلی نویز< در ایالت متحده امریکا
modulator U مدار الکترونیکی که سیگنال را طبق سیگنال اعمال شده تغییر میدهد
auctioneering device U وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند
ADPCM U استاندارد CCITT برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتالی
degradation U کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی
DCD U سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه سیگنال دریافت شده است
noise U سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی
noises U سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی
adaptive channel allocation U استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است
sample size U بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود
leverage U نسبت بدهی به دارائی خالص تغییر نسبت غیر معین
lift fan U توربوفنی که با نسبت کنارگذارزیاد تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکاررود
ohm's law U جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد
coincidence circuit U یک مدارالکترونیکی که تنهادرصورت دریافت سیگنال درهمه ورودیها بصورت همزمان یا بسیار نزدیک بهم دارای سیگنال خروجی خواهدبود
quadruplex U چهار سیگنال ترکیب شده در یک سیگنال
liftjet U توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
carriers U سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
carrier U سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
prorata U برحسب نسبت معین بهمان نسبت
attributable U قابل نسبت دادن نسبت دادنی
asynchronous U ارسال داده با استفاده از سیگنال hadshaking به جای سیگنال ساعت برای یکنواخت کردن باسهای داده
sensitivity U کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
sensitivities U کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
nationallism U مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
fm U فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
bra U سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
bras U سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
modem U وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
codec U وسیلهای که سیگنال ارسال شده را کد گذاری میکند یا سیگنال دریافت شده را از کد خارج میکند
wireless network U شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
non return to zero U سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
signaled U سیگنال
signal U سیگنال
line signal U سیگنال خط
signalled U سیگنال
low level signal U سیگنال ضعیف
picture signal U سیگنال تصویر
input U سیگنال اولیه
line clear signal U سیگنال ازاد
operating signal U سیگنال دستگاه
morse signal U سیگنال مورس
reference signal U سیگنال مرجع
implusing signal U سیگنال ضربهای
main signal U سیگنال اصلی
lsi U مدارهای با سیگنال IC
inputted U سیگنال اولیه
decay U فرآیند سیگنال
signal generator U سیگنال ژنراتور
input signal U سیگنال اولیه
signal generator U سیگنال مولد
signal lamp U لامپ سیگنال
signal level U سطح سیگنال
interference U اختلال در سیگنال
signal voltage U ولتاژ سیگنال
indicator tube U لامپ سیگنال
line circuit U مدار سیگنال
indicator light U لامپ سیگنال
decays U فرآیند سیگنال
decaying U فرآیند سیگنال
input signal U سیگنال ورودی
decayed U فرآیند سیگنال
video signal U سیگنال ویدئویی
acoustic signal U سیگنال صوتی
grid strength U سیگنال شبکه
hooting signal U سیگنال اتومبیل
free line signal U سیگنال خط ازاد
flash signal U سیگنال فلاش
communication signal U سیگنال مخابراتی
high level signal U سیگنال بزرگ
error signal U سیگنال خطا
analog U سیگنال ممتد
digital signal U سیگنال دیجیتالی
grid signal U سیگنال شبکه
in connexion with U نسبت به
to U تا نسبت به
the rat of to U نسبت دو به سه
in proprotion to U نسبت به
proportional U به نسبت
rates U نسبت
t ratio U نسبت تی
cognation U نسبت
proportion U نسبت
relation U نسبت
in regard of U نسبت به
in regard to U نسبت به
respect U نسبت
as compared to U نسبت به
apropos of U نسبت به
towards U نسبت به
relational U نسبت
kinship U نسبت
In the ration lf one to ten . U به نسبت یک به ده
respects U نسبت
proportions U نسبت
In what proportion ? U به چه نسبت ؟
in relation to U نسبت به
in respect of U به نسبت
in respect of U نسبت به
bearing U نسبت
with respect to U نسبت به
in the ratio of U به نسبت
quotient U نسبت
quotients U نسبت
rapport U نسبت
uncross U نسبت
ratios U نسبت
rate U نسبت
format U نسبت
formats U نسبت
than U نسبت به
ratio U نسبت
amplitude U قدرت یا اندازه یک سیگنال
digital signal processing U پردازش دیجیتالی سیگنال
analogues U سیگنال ممتد متغیر
video signal U سیگنال یا علامت ویدئو
signaling rate U میزان سیگنال دهی
signalled U سیگنال علامت دادن
low level circuit U مدار با سیگنال کوچک
analogue U سیگنال ممتد متغیر
signal U سیگنال علامت دادن
breakup U از بین رفتن یک سیگنال
identify signal U علامت یا سیگنال مشخصه
signaled U سیگنال علامت دادن
received line signal detect U کشف سیگنال خط دریافتی
backward U سیگنال کنترل و handshaking
bands U مدار ارتباطی که سیگنال
band U مدار ارتباطی که سیگنال
flashlight signal U سیگنال چراغ قوه
backwards U سیگنال کنترل و handshaking
input function U تابع سیگنال ورودی
signal quality detector U اشکارگر کیفیت سیگنال
deposit ratio U نسبت سپرده
concentration ratio U نسبت تمرکز
contact ratio U نسبت تماس
control ratio U نسبت فرمان
cash ratio U نسبت نقدینگی
affine U نسبت سلبی
compression ratio U نسبت تراکم
affine U نسبت ازدواجی
advalorem U به نسبت قیمت
bear on U نسبت داشتن
baud rate U نسبت باود
operating ratio U نسبت عملیاتی
activity ratio U نسبت فعالیت
favouritism U مساعدت نسبت به
one's complement U متمم نسبت به یک
percentage U نسبت یا درصد
percentages U نسبت یا درصد
aspect ratio U نسبت تصویر
aspect ratio U نسبت دید
magnetogyric ratio U نسبت ژیرومغناطیس
aspect ratio U نسبت صفحه
assion U نسبت دادن
correlation ratio U نسبت همبستگی
mobility ratio U نسبت تحرک
ascribable U نسبت دادنی
mole ratio U نسبت مولی
price ratio U نسبت قیمت
progenitorship U نسبت جدی
cost benefit ratio U نسبت فایده
liquidity ratio U نسبت نقدینگی
nines complement U متمم نسبت به 9
current ratio U نسبت جاری
bypass ratio U نسبت کنارگذاری
porosity U نسبت روزنه ها
proximity of blood U قرابت نسبت
image ratio U نسبت تصویر
impluse ratio U نسبت ایمپولز
us U نسبت بما
in d. of U با بی اعتنایی نسبت به
he is faithful to me U نسبت به من باوفاست
gyromagnetic ratio U نسبت ژیرومغناطیسی
glide ratio U نسبت سریدن
visibility U نسبت دید
abundance U نسبت فراوانی
into U نسبت به مقارن
imputing U نسبت دادن
impluse ratio U نسبت ضربه
toward U بطرف نسبت به
imputation U نسبت دادن
impedance ratio U نسبت امپدانس
attributing U نسبت دادن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com