Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
precipitation
U
نزولات اسمانی مانند برف تگرگ و غیره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
constellatory
U
وابسته بصورت اسمانی-مانند صورت فلکی
breadstuff
U
مواد نان مانند گندم و ارد و غیره
masonary
U
مصالح ساختمانی مانند اجر سیمان و غیره
moustache
U
رد نوشیدنی روی لب بالایی
[مانند شیر یا آبجو و غیره]
blancmanges
U
دسر حاوی نشاسته و شیر و غیره که ژلاتین مانند است
blancmange
U
دسر حاوی نشاسته و شیر و غیره که ژلاتین مانند است
hails
U
طوفان تگرگ تگرگ باریدن
hailed
U
طوفان تگرگ تگرگ باریدن
hailing
U
طوفان تگرگ تگرگ باریدن
hail
U
طوفان تگرگ تگرگ باریدن
chambranle
U
[قاب تزئینی دور دریچه هایی مانند درها، شومینه و غیره]
Biomimicry
U
تقلید از الگوهای طبیعی برای حل مشکلات بشر، مانند گرفتن ایده هواپیما از پرندگان و غیره.
luminary
U
جرم اسمانی جرم نورافکن اسمانی
luminaries
U
جرم اسمانی جرم نورافکن اسمانی
hails
U
: تگرگ
hail
U
: تگرگ
hailing
U
تگرگ
hail
U
تگرگ
hailing
U
: تگرگ
hailed
U
: تگرگ
hailed
U
تگرگ
corn snow
U
تگرگ
hail stone
U
تگرگ
hails
U
تگرگ
freezing rain
U
تگرگ
hailstone
U
تگرگ
hydrometeor
U
تگرگ
hailstones
U
تگرگ
hailstone
U
دانه تگرگ
hail storm
U
باریدن تگرگ
hail storm
U
طوفان تگرگ
hailstones
U
دانه تگرگ
hail stone
U
دانه تگرگ
sleeted
U
تگرگ ریز باریدن
sleeting
U
تگرگ ریز باریدن
hailstorms
U
طوفان یا رگبار تگرگ
sleet
U
تگرگ ریز باریدن
sleets
U
تگرگ ریز باریدن
hailstorm
U
طوفان یا رگبار تگرگ
celestial
U
اسمانی
etherean
U
اسمانی
heavenly
U
اسمانی
heavenliness
U
اسمانی
empyreal
U
اسمانی
sky blue
U
اسمانی
heaven born
U
اسمانی
skyey
U
اسمانی
supernal
U
اسمانی
spheric
U
اسمانی
olympiad
U
اسمانی
skiey
U
اسمانی
bolide
U
سنگ اسمانی
ethereal
U
لطف اسمانی
bolid
U
سنگ اسمانی
meteoroid
U
سنگ اسمانی
sky wave
U
امواج اسمانی
heavenly body
U
جسم اسمانی
d. insiration
U
الهام اسمانی
meteorites
U
سنگ اسمانی
meteorites
U
سنگهای اسمانی
manna
U
مائده اسمانی
meteorite
U
سنگهای اسمانی
meteorite
U
سنگ اسمانی
celestial equator
U
استوای اسمانی
celeste
U
ابی اسمانی
celestial machine
U
مکانیک اسمانی
supramundane
U
اسمانی علوی
heavenly bodies
U
اجرام اسمانی
aerolite or lith
U
سنگ اسمانی
rhenish wine
U
شراب اسمانی
poles of the universe
U
قطبهای اسمانی
celestrial bodies
U
اجرام اسمانی
celestrial body
U
جسم اسمانی
angelic or ical
U
فرشته خو اسمانی
celectial poles
U
قطبهای اسمانی
heaven born
U
خدایی اسمانی نژاد
meteorites
U
سنگ اسمانی اسمانسنگ
meteorite or rolite
U
سنگ اسمانی شخانه
empyrean
U
کره اتش اسمانی
fireballs
U
سنگ اسمانی بزرگ
fireball
U
سنگ اسمانی بزرگ
celestial meridian
U
نصف النهار اسمانی
meteorite
U
سنگ اسمانی اسمانسنگ
meteors
U
تیر شهاب سنگ اسمانی
heavenly body
U
جرم اسمانی جسم سماوی
schematism
U
تلفیق واجتماع اجرام اسمانی
scriptures
U
تورات وانجیل کتاب اسمانی
scripture
U
تورات وانجیل کتاب اسمانی
meteor
U
تیر شهاب سنگ اسمانی
celestrial body
U
جسم سماوی جرم اسمانی
micrometeorite
U
سنگ اسمانی خیلی ریز
bushbaby
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
phototelescope
U
دوربین عکس برداری ار کرههای اسمانی
planetesimal
U
اجرام کوچک وبی شمار اسمانی
cherub
U
فرشتگان اسمانی بصورت بچه بالدار
cherubs
U
فرشتگان اسمانی بصورت بچه بالدار
cherubim
U
فرشتگان اسمانی بصورت بچه بالدار
asteroids
U
سیارات صغارمابین مریخ و مشتری شهاب اسمانی
asteroid
U
سیارات صغارمابین مریخ و مشتری شهاب اسمانی
gloriole
U
تاج اسمانی که نصیب نفس کشندگان میشود
heliometry
U
پیمایش قوسهای اسمانی یافاصلههای ستارگان قطرپیمایی خورشید
fossiliferous
U
فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate
U
لایه مانند ورقه مانند
dosimeter
U
وسیله اندازه گیری اشعه ماوراء بنفش در تابشهای خورشیدی و اسمانی
erastianism
U
سیستم فکری که وجود هرنوع منشاء الهی و اسمانی رابرای سلطنت و کلیسا نفی میکند
adjustable wheel
U
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
grainer
U
و غیره
whatnot
U
غیره
exoskeleton
U
مو و غیره
etcetera
U
و غیره
collective goods
U
پارک و غیره
track and field
U
دیسک و غیره
etc
U
مخفف و غیره
queueing
U
صف اتوبوس و غیره
queued
U
صف اتوبوس و غیره
queue
U
صف اتوبوس و غیره
fallow
U
غیره مزروع
queues
U
صف اتوبوس و غیره
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
pitter-patter
U
چک چک باران و غیره ضربان
webby
U
پر ازتار عنکبوت و غیره
infrastucture
U
راه اهن و غیره
smudgiest
U
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
smudgy
U
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
pitter patter
U
چک چک باران و غیره ضربان
smudgier
U
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
niece
U
دختربرادر یا خواهر و غیره
nieces
U
دختربرادر یا خواهر و غیره
odometer
U
کیلومتر شماراتومبیل و غیره
to draw up
U
نوشتن
[چک یا نسخه و غیره]
unexpected
U
غیره مترقبه غیرمنتظره
to make out
U
نوشتن
[چک یا نسخه و غیره]
kymograph
U
انقباض عضلات و غیره
dTbGcles
U
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
needled
U
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
take-home pay
U
مزد پس از کسر مالیات و غیره
ushering
U
راهنمایا کنترل سینماو غیره
silo
U
مخزن زیرزمینی غلات و غیره
inner tube
U
لاستیک تویی اتومبیل و غیره
needle
U
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
wheal
U
ورم جای شلاق و غیره
whippletree
U
تیر مال بنددرشکه و غیره
inner tubes
U
لاستیک تویی اتومبیل و غیره
debacles
U
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
debacle
U
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
ushers
U
راهنمایا کنترل سینماو غیره
keratosis
U
شاخی شدن پوست و غیره
ushered
U
راهنمایا کنترل سینماو غیره
eviscerate
U
روده یا چشم و غیره رادراوردن
clogging
U
گرفتگی
[سوراخ یا لوله و غیره ]
exofficio
U
از لحاظ تصدی مقام و غیره
usher
U
راهنمایا کنترل سینماو غیره
dials
U
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
dialled
U
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
dialed
U
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
dial
U
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
needling
U
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
Do not admit any outsiders.
U
افراد غیره را راه ندهید
upholsterer
U
خیاط رومبلی و پرده و غیره
needles
U
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
bake
U
پختن
[نان و کیک غیره]
venom
U
زهر مار و عقرب و غیره
subsidized accommodation
U
منزل با کمک هزینه
[کرایه و غیره]
goody
U
چیز خوردنی مغز گردو و غیره
racks
U
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
goodies
U
چیز خوردنی مغز گردو و غیره
blimey
U
حرف ندا به نشان تعجب و غیره
malfunction
U
[ اندام یا ماشین و غیره ]
درست کار نکردن
battering ram
U
میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
racked
U
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
rack
U
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
emergence
U
امر فوق العاده و غیره منتظره
depigmentation
U
کاهش رنگ دانه درپوست و غیره
canvasser
U
پروپاکاندچی انتخابات و غیره رای جمع کن
wracks
U
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
emergencies
U
امر فوق العاده و غیره منتظره
emergency
U
امر فوق العاده و غیره منتظره
battering rams
U
میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
wracked
U
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
play
U
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
wreckage piece
U
تکه کالای بازیافتی از کشتی و غیره
wheeler-dealer
U
دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
wheeler-dealers
U
دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
nutshell
U
پوست فندق و بادام و غیره مختصرا
ghosts
U
چون روح بر خانه ها و غیره سرزدن
gigot
U
ران گوسفند و غیره که پخته باشد
deferred maintenance
U
قصور و تاخیر در تعمیرماشین الات و غیره
grillage
U
زمینه و طرح مشبک توری و غیره
cellulose
U
الیاف سلولز
[در پنبه کنف و غیره]
vol-au-vents
U
نان پر شده از گوشت مرغ و غیره
vol-au-vent
U
نان پر شده از گوشت مرغ و غیره
ghost
U
چون روح بر خانه ها و غیره سرزدن
playing
U
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
main motion
[at a party conference etc.]
U
دادخواست اصلی
[در همایش حزبی و غیره]
veneer
U
چوب مخصوص روکش مبل و غیره
played
U
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
plays
U
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
reest
U
دود زدن ماهی و غیره پوسیدن
plating
U
روکشی با سیم و زر و غیره ابکاری فلزی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com