Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 196 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
wilton
U
نام شهری در جنوب " ویلت شایر" انگلستان
Lori Pambak motif
U
ترنج لری
[پامبک، این نام از شهری به همین نام در جنوب شهر تفلیس قزاقستان گرفته شده است. طرح دارای دو بال هشت وجهی بزرگ و دو لوزی کوچک در جهت مخالف بوده و زمان آن را به قرن نوزدهم میلادی نسبت می دهند.]
Other Matches
south westerly
U
سوی جنوب غرب یا جنوب باختر
south-east
U
جنوب شرقی سوی جنوب شرق
south-west
U
جنوب غربی سوی جنوب باختر
south east
U
جنوب خاوری جنوب شرقی
south west
U
جنوب باختر جنوب غربی
civil
U
شهری
municipal
U
شهری
twonsman
U
شهری
citizens
U
شهری
citizen
U
شهری
urban
<adj.>
<noun>
شهری
townspeople
U
شهری
civic
U
شهری
towny
U
شهری
townswoman
U
زن شهری
townee
U
شهری
city slicker
U
شهری
oppidan
U
شهری
burgess
U
شهری
town meeting
U
انجمن شهری
interurban
U
داخل شهری
townsfolk
U
مردم شهری
phiadelphian
U
شهری ازامریکا
metropolitan
U
مادر شهری
suburban
U
برون شهری
streetcar
U
تراموای شهری
urban renewal
U
احیای شهری
tramcar
U
واگن شهری
place
U
میدان شهری
citify
U
شهری کردن
urban renewal
U
توسعه شهری
urban population
U
جمعیت شهری
urban servitudes
U
خدمات شهری
streetcars
U
تراموای شهری
extra-mural
U
فرا شهری
urbanised
U
شهری کردن
locals
U
مکانی شهری
local
U
مکانی شهری
urban rug
U
قالی شهری
places
U
میدان شهری
placing
U
میدان شهری
urbanises
U
شهری کردن
urbanization
U
شهری سازی
urbanize
U
شهری کردن
civil
U
خدمات شهری
town houses
U
خانه شهری
town house
U
خانه شهری
people
U
تن
[جمعیت شهری]
urbanising
U
شهری کردن
urbanizing
U
شهری کردن
urbanizes
U
شهری کردن
urbanized
U
شهری کردن
south
<adj.>
U
جنوب
south
U
جنوب
trolley car
U
واگن برقی شهری
street car
U
راه اهن شهری
urbanism
U
اعتیاد بزندگی شهری
urbanity
U
اعتیاد بزندگی شهری
ley den
U
نام شهری در هلند
To lay siege to a city .
U
شهری را محاصره کردن
sienna
U
نام شهری در ایتالیا
to patrol a town
U
شهری را گشت زدن
trolleybus
U
واگن برقی شهری
townswoman
U
دختر شهری فاحشه
drop letter
U
نامه پست شهری
intercity train
U
قطار بین شهری
ephebe
U
شهری که از 81 تا 02 سال داشت
civil defense
U
پدافند ازمناطق شهری
south eastern
U
جنوب خاوری
south easterly
U
جنوب خاوری
soiuthern cross
U
صلیب جنوب
south east
U
در جنوب خاور
the south pole
U
قطب جنوب
south east
U
جنوب شرق
soiuth ward
U
بسوی جنوب
south eastern
U
جنوب شرقی
southeast
U
جنوب خاوری
southland
U
سرزمین جنوب
south western
U
جنوب باختری
south western
U
جنوب غربی
south westerly
U
جنوب باختری
south west
U
در جنوب باختر
south west
U
جنوب غرب
south wards
U
بسوی جنوب
southeast
U
جنوب شرقی
Antarctic
U
قطب جنوب
South Pole
U
قطب جنوب
notus
U
باد جنوب
southerners
U
اهل جنوب
southerner
U
اهل جنوب
sou'westers
U
جنوب غربی
lowlander
U
اهل جنوب
south-east
U
جنوب شرق
south-western
U
جنوب غربی
south-west
U
جنوب غرب
south-eastern
U
جنوب شرقی
azimuth
U
نقطه جنوب
southward
U
سوی جنوب
southern
U
اهل جنوب
southbound
U
عازم جنوب
inverness
U
اینورس نام شهری دراسکاتلند
cultures
U
عوارض شهری مناطق شهرنشین
culture
U
عوارض شهری مناطق شهرنشین
culturing
U
عوارض شهری مناطق شهرنشین
to prostrate a city
U
شهری را با خاک یکسان کردن
to raze a city to the ground
U
شهری را با خاک یکسان کردن
intercity train
U
قطار بین شهری با توقف
town meeting
U
انجمن بلدی شورای شهری
exurb
U
ناحیه یا منطقهء خارج شهری
A series of city improvement works.
U
یکرشته کارهای عمرانی شهری
toll calls
U
مخابره تلفنی خارج شهری
urban
U
مربوط به شهر مراکز شهری
toll call
U
مخابره تلفنی خارج شهری
Coventry
U
نام شهری است درانگلستان
liverpudlian
U
اهل لیورپول شهری ازانگلیس
mushroom city
U
شهری که زود ترقی میکند
post town
U
شهری که پستخانه مستقل دارد
southeastward
U
در جهت جنوب خاوری
southeastward
U
بطرف جنوب شرقی
south easterly
U
سوی جنوب خاور
south east
U
سوی جنوب خاور
southernmost
U
در اقصی نقطه جنوب
celestial body south pole
U
قطب جنوب عالم
souithernism
U
رسوم واداب جنوب
antarctic circle
U
مدار قطب جنوب
southern
U
جنوبا بطرف جنوب
south west
U
سوی جنوب باختر
libeccio
U
باد جنوب غربی
southeaster
U
توفان جنوب شرقی
southwest
U
واقع در جنوب غربی
southwester
U
باد جنوب غربی
southeaster
U
باد جنوب شرقی
southwestern
U
واقع در جنوب غربی
southwesterner
U
اهل جنوب غربی
southwestward
U
بسوی جنوب غربی
southwestward
U
درجهت جنوب باختری
southwestwards
U
بسوی جنوب غربی
southwestwards
U
درجهت جنوب باختری
in a south easterly direction
U
از جهت جنوب خاور
libecchio
U
باد جنوب غربی
Antarctic
U
مربوط به قطب جنوب
streetwise
U
ماهر در برخورد با مشکلات و خشونتهای شهری
urbiculture
U
مسائل ومشکلات زندگی شهری وشهرها
Urban tissue sites
U
سایت های بافت فرسوده شهری
county borouh
U
شهری که بیش از 00005تن نفوس دارد
laodicean
U
شهری از فروغیه که دردیانت وسیاست ومانندانهافائزاست
southwester
U
توفان یا تندباد جنوب غربی
southeasterner
U
ساکن نواحی جنوب شرقی
south
U
بسوی جنوب نیم روز
south wards
U
بطرف جنوب متمایل بجنوب
their p was toward the south
U
چشم اندازانهابسوی جنوب بود
souithernism
U
لغت و اصطلاحات مخصوص جنوب
soputheasternmost
U
در دورترین نقطه جنوب شرقی
soiuth ward
U
بطرف جنوب متمایل بجنوب
dry town
U
شهری که فروش نوشابه دران ممنوع است
derby
U
نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
corporate town
U
شهری که حقوق بلدی داردومیتواندشهرداری داشته باشد
derbies
U
نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
royal palm
U
نخل بلند جنوب فلوریدا و کوبا
Makri
[Fethiye]
U
شهر بندری فتیه در جنوب ترکیه
peafowl
U
قوقاول بزرگ صحرایی جنوب اسیا
aardwolf
U
کفتار بومی جنوب و مشرق افریقا
bahama islands
U
جزایرباهاما واقع درهندغربی و جنوب فلوریدا
galleta
U
چمن با دوام جنوب امریکا و مکزیکو
zulu
U
اهل ناتال در جنوب افریقا ناتالی
judea
U
یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
water moccasin
U
مار سمی ابزی جنوب امریکا
platypus
U
پستاندار ابزی ومنقاردار و صدفخوار جنوب استرالیا
Monaco
U
ناحیه " موناکو" واقع در جنوب شرقی فرانسه
seato forces
U
نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
ASEAN
U
مخفف همبستگی ملل جنوب شرقی آسیا
domestic intercity freight traffic
U
حمل نقل بار بین شهری بوسیله راه آهن
arrdwolf
U
[حیوانی شبیه کفتار بومی جنوب و شرق آفریقا]
joshua tree
U
درخت خنجری یا ابره ادم جنوب شرقی امریکا
shout song
U
سرودهای مذهبی خیلی بلندسیاه پوستان جنوب امریکا
razorback
U
خوک نیمه وحشی دورگه جنوب شرقی اتازونی
municipium
U
شهری که اهالی ان از حقوق شهر نشینان رومی بهره مند میشدند
hottentot
U
یکی از انواع بومیهای جنوب افریقا که اندامی کوتاه ورنگ قهوهای مایل به زرددارند
bogota
U
نام شهری در جمهوری کلمبیای امریکا که در سال 8491 کنفرانسی در ان منعقدشد و سازمان دولتهای امریکایی را به وجود اورد
murage
U
مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
nautilus
U
حلزونهای گرمسیری مارپیچی جنوب اقیانوس ساکن و اقیانوس هند
China denies militarizing South China Sea.
U
چین را تکذیب نظامی جنوب دریای چین است.
urban bundle
U
بقچه شهری
[این روش گرچه قدیمی است ولی هنوز هم به عنوان معیاری جهت وزن کردن کلاف های پشم بکار می رود.]
Ushak medallion
U
ترنج عشاق
[این ترنج مربوط به شهری به همین نام در ترکیه است که دارای سابقه پانصد ساله در بافت فرش است.]
Reihan
U
ریحان
[شهری در استان مرکزی و نزدیک اراک که به بافت طرح های هراتی و افشان یا زمینه قرمز شهرت داشته و اکثر فرش های آن بصورت تک پودی بافته می شوند.]
Lenkoran medallion
U
ترنج لن کران
[این نوع ترنج در فرش های قفقازی و ترکمنی بکار می رود و نام آن از شهری به همین اسم در آذربایجان روسیه گرفته شده و جلوه ای از اژدها را نشان می دهد.]
colombo plan
U
طرح ایجاد شده به وسیله وزیران خارجه ملتهای مشترک المنافع بریتانیا در سال 0591 که هدف ان تشریک مساعی درکمک به رشد اقتصادی کشورهای اسیایی جنوب وجنوب شرقی است
Tianjan
U
شهر تیانجان
[شهری در شمال چین که از مراکز اصلی تولید فرش در چین بشمار رفته. زمینه اکثر فرش ها آبی رنگ به همراه طرح های زرد و طلایی می باشد.]
Murghi rugs
U
فرش های مرغی
[این طرح در فرش های جنوب ایران بیشتر دیده شده و نمادی از مرغ یا خروس را بصورت شکل هندسی نشان می دهد.]
Gabbeh
U
گبه
[با قالیچه های درشت باف و زبر که ریشه عشایری داشته و منسوب به خراسان و جنوب ایران می باشند. طرح های آن ساده و از رنگ های روشن با گره های فارسی و ترکی می باشد.]
karachoph design
U
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
khamseh
U
خمسه
[در جنوب غرب ایران و از پنج قبیله قدیمی ایران تشکیل شده که در گذشته با قبائل دیگر منطقه اتحادیه ای را در مقابل ایل قشقایی بوجود آورده بودند. امروز نقش خمسه بیشتر با طرح بهارلو شناخته می شود.]
Khotan rug
U
فرش ختن
[این شهر در جنوب ترکستان چین واقع می باشد و سابقه سیصد ساله در فرش بافی دارد. اکثر لچک های ترنجی را منسوب به این منطقه می دانند و از پودهای پشمی و گاه نخ های زربفت در طرح ها استفاده می شود.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com