Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hesperides
U
نام حوریهای دریایی که پاسبان باغ سیبهای زربودند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hesverides
U
باغ سیبهای طلایی
seabee
U
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
midshipman
U
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic
U
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
kites
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
pilot chart
U
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
kite
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
running lights
U
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
oceanography
U
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
petty officer
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officers
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
chine
U
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
sea mark
U
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
sea cucumber
U
حلزون دریایی از جنس راب دریایی
stadimeter
U
مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
police officers
U
پاسبان
gendarmes
U
پاسبان
policed
U
پاسبان
peon
U
پاسبان
police officer
U
پاسبان
robert
U
پاسبان
police
U
پاسبان
custodier
U
پاسبان
custos
U
پاسبان
cop
U
پاسبان
cops
U
پاسبان
constables
U
پاسبان
constable
U
پاسبان
bobby
U
پاسبان
bobbies
U
پاسبان
polices
U
پاسبان
policeman
U
پاسبان
gendarme
U
پاسبان
policemen
U
پاسبان
night watch
U
پاسبان شب گزمه
game keep
U
پاسبان شکار
truncheons
U
چوب پاسبان
the policeman watched him
U
پاسبان اورامیپائید
truncheon
U
چوب پاسبان
nightstick
U
باتوم پاسبان
death watch
U
پاسبان مرده
nightsticks
U
باتوم پاسبان
castle ward
U
پاسبان دژیاقلعه
sepoy
U
پاسبان محلی
coast guardsman
U
پاسبان دریاکنار
guards
U
پاسبان مستحفظ
watchdog
U
سگ پاسبان نگهبان
watchdogs
U
سگ پاسبان نگهبان
sbirro
U
پاسبان ایتالیایی
watch man
U
پاسبان مراقب
guard
U
پاسبان مستحفظ
hayward
U
پاسبان حصارهاوپرچین ها
picket guard
U
پاسبان اردوگاه
guarding
U
پاسبان مستحفظ
rozzer
[British E]
U
پاسبان
[اصطلاح روزمره]
cop
U
پاسبان
[اصطلاح روزمره]
filth
[British E]
U
پاسبان
[اصطلاح روزمره]
A posse of police officers and soldiers
U
یک دسته از پاسبان و سرباز
sea power
U
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner
U
ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
terns
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
tern
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
marines
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
naval activity
U
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
marine
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
task unit
U
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director
U
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
johnny
U
جوان ژیگولو و خوشگذران پاسبان
doberman pinscher
U
سگ پاسبان المانی متوسط الجثه
pig
[American E]
U
پاسبان
[اصطلاح تحقیر آمیز]
summary areas
U
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
light lists
U
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
death watch
U
پاسبان کسیکه محکوم بمرگ است
The Watchmans sleep is the thiefs lantern .
<proverb>
U
چراغ دزد خواب پاسبان است .
cerberus
U
سگ سه سری که پاسبان دوزخ بوده مستحفظ
billy
U
چوبدستی باطوم یاچوب قانون پاسبان یار
billies
U
چوبدستی باطوم یاچوب قانون پاسبان یار
copper
[police officer]
U
پاسبان
[اغلب تحقیر آمیز]
[اصطلاح عامیانه]
knot
U
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
U
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
maritime
U
ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
rear commodore
U
سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
bureau of naval personnel
U
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
naval aviation
U
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
cordon
U
یک عده پاسبان یانظامی که درفواصل معین محلی رااحاطه کنند خط قرنطینه
cordons
U
یک عده پاسبان یانظامی که درفواصل معین محلی رااحاطه کنند خط قرنطینه
light period
U
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator
U
برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
Marine Corps
U
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
convoy commodore
U
فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
convoy routing
U
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
convoy schedule
U
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
crash locator beacon
U
برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy route
U
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
light ship
U
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
commandant of marine corps
U
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
sofar
U
سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobsters
U
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobster
U
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
spotting board
U
طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
marine
U
دریایی
naval
U
دریایی
nautical
U
دریایی
maritime
U
دریایی
sea
U
دریایی
marines
U
دریایی
seas
U
دریایی
dogfish
U
سگ دریایی
pelagian
U
دریایی
thalaesic
U
دریایی
sea born
U
دریایی
salty
U
دریایی
benthic
U
ته دریایی
shark
U
سگ دریایی
saltiest
U
دریایی
saltier
U
دریایی
sharks
U
سگ دریایی
sea pier
U
سد دریایی
thalassic
U
دریایی
holothurian
U
حلزون دریایی
hydro aeroplane
U
هواپیمای دریایی
holothurian
U
راب دریایی
hogfish
U
گراز دریایی
marine railway
U
ریل دریایی
hydrographic chart
U
نقشه دریایی
marine forces
U
تفنگداران دریایی
gribble
U
موریانه دریایی
marine climate
U
اب و هوای دریایی
geographical mile
U
میل دریایی
marine insurance
U
بیمه دریایی
fucus
U
کتانجک خس دریایی
jellyfish
عروس دریایی
light house
U
چراغ دریایی
light house
U
فار دریایی
kelp
U
اشنه دریایی
floatplane
U
هواپیمای دریایی
floating trade
U
تجارت دریایی
marine
U
تفنگدار دریایی
algerine
U
دزد دریایی
algoid
U
مانندعلف دریایی
asteroidea
U
ستارههای دریایی
chopline
U
خط حد یکانهای دریایی
sea pad
U
ستاره دریایی
commercial marine
U
ناوگان دریایی
continental shelf
U
کفه دریایی
creeping attack
U
تک غافلگیرانه دریایی
alga
U
خزهء دریایی
admiralty law
U
قوانین دریایی
actinia
U
کیسه تن دریایی
marine
U
تکاور دریایی
marines
U
تفنگدار دریایی
marines
U
تکاور دریایی
sill
U
برامدگی دریایی
sills
U
برامدگی دریایی
acaleph
U
گزنه دریایی
d.j.'s locker
U
گودی دریایی
daphne
U
حوری دریایی
salangane
U
چلچله دریایی
scray
U
پرستوک دریایی
scray
U
چلچله دریایی
sea swallow
U
پرستوک دریایی
sea swallow
U
چلچله دریایی
fanal
U
فانوس دریایی
finger fish
U
ستاره دریایی
fish hawk
U
دال دریایی
salangane
U
پرستوک دریایی
fairy bird
U
چلچله دریایی
fairy bird
U
پرستوک دریایی
data mile
U
میل دریایی
eagle fisher
U
عقاب دریایی
echinus
U
خارپوست دریایی
echinus
U
بلوط دریایی
erne
U
دال دریایی
erne
U
عقال دریایی
evening naval twilight
U
شفق دریایی
evening naval twilight
U
غروب دریایی
flag officer
U
افسر دریایی
marine regatta
U
ریل دریایی
sea elephant
U
فیل دریایی
seadrome
U
فرودگاه دریایی
seaman guard
U
گارد دریایی
seamount
U
کوه دریایی
seapower
U
قدرت دریایی
seawall
U
دیوار یا سد دریایی
seaway
U
راه دریایی
seaway
U
مسیر دریایی
seebreeze
U
نسیم دریایی
ship's corporal
U
دژبان دریایی
shore dinner
U
غذای دریایی
sill of a dock
U
سد حوض دریایی
sirenic
U
حوری دریایی
rock sucker
U
مارماهی دریایی
sea weed
U
علف دریایی
sea weed
U
جلبک دریایی
sea flower
U
شقایق دریایی
sea frontiers
U
مرزهای دریایی
sea locust
U
ملخ دریایی
sea mail
U
پست دریایی
sea marks
U
علامات دریایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com