English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 16 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cordon U کمربند
cordon U قیطان
cordon U یک عده پاسبان یانظامی که درفواصل معین محلی رااحاطه کنند خط قرنطینه
cordon U سرپوش دیوار
cordon U ازاره سنگی
cordon U قرنطینه
cordon U حبس شاه شطرنج
cordon U سرپوش دیواره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cordon bleu U گوشتی که در میان آن ژامبون و پنیر قرار داده و سرخمیکنند و معمولا با سس سرو میشود
cordon bleu U آدم برجسته
cordon bleu U دارندهی نشان روبان آبی
cordon bleu U دلاور روحالقدس
cordon bleu U نخبه
cordon bleu U ممتاز
cordon bleu U روبان آبی
cordon bleu U برجسته
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com