Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
recommendation
U
نامه پیشنهاد
recommendations
U
نامه پیشنهاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
they rejected his proposition
U
پیشنهاد وی را رد کگردن پیشنهاد اورا نپذیرفتند
allotment advice
U
پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
offer
U
پیشنهاد کردن پیشنهاد
offers
U
پیشنهاد کردن پیشنهاد
offered
U
پیشنهاد کردن پیشنهاد
post script
U
مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent
U
تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparley
U
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparler
U
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts
U
بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
libels
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
credential
U
گواهی نامه اعتبار نامه
written agreement
U
موافقت نامه پیمان نامه
certificates
U
رضایت نامه شهادت نامه
certificate
U
رضایت نامه شهادت نامه
affidavits
U
شهادت نامه قسم نامه
to a. letter
U
روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
testacy
U
دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
motions
U
پیشنهاد
motioning
U
پیشنهاد
tendered
U
پیشنهاد
recommendations
U
پیشنهاد
tender
U
پیشنهاد
offers
U
پیشنهاد
suggestion
U
پیشنهاد
suggestions
U
پیشنهاد
motioned
U
پیشنهاد
overtures
U
پیشنهاد
recommendation
U
پیشنهاد
purpose
U
پیشنهاد
proposal
U
پیشنهاد
proposals
U
پیشنهاد
purposes
U
پیشنهاد
overture
U
پیشنهاد
motion
[politic]
U
پیشنهاد
tenderest
U
پیشنهاد
motion
U
پیشنهاد
tendering
U
پیشنهاد
overtures
U
پیشنهاد ها
proposals
U
پیشنهاد ها
offers
U
پیشنهاد ها
application
U
پیشنهاد
offer
U
پیشنهاد
proposal
U
پیشنهاد
applications
U
پیشنهاد ها
overture
U
پیشنهاد
proffered
U
پیشنهاد
propositioned
U
پیشنهاد
proposition
U
پیشنهاد
plea
U
پیشنهاد
bids
U
پیشنهاد
pleas
U
پیشنهاد
proffers
U
پیشنهاد
proffering
U
پیشنهاد
proffer
U
پیشنهاد
bidder
U
پیشنهاد
bidders
U
پیشنهاد
propositions
U
پیشنهاد
bid
U
پیشنهاد
propositioning
U
پیشنهاد
offered
U
پیشنهاد
offer
U
پیشنهاد
proposed
U
پیشنهاد کردن
propose
U
پیشنهاد کردن
proposing
U
پیشنهاد کردن
suggests
U
پیشنهاد کردن
proposes
U
پیشنهاد کردن
propounding
U
پیشنهاد کردن
bid
U
پیشنهاد کردن
bid
U
پیشنهاد مناقصه
suggesting
U
پیشنهاد کردن
proposal of marriage
U
پیشنهاد عروسی
suggested
U
پیشنهاد کردن
suggest
U
پیشنهاد کردن
recommends
U
پیشنهاد کردن
proposal form
U
فرم پیشنهاد
proposer
U
پیشنهاد کننده
recommend
U
پیشنهاد کردن
propounds
U
پیشنهاد کردن
propound
U
پیشنهاد کردن
bid
U
پیشنهاد مزایده
bid
U
پیشنهاد دادن
suggestible
U
پیشنهاد کردنی
proposition
U
گزاره پیشنهاد
propositioned
U
گزاره پیشنهاد
firm offer
U
پیشنهاد ثابت
firm offer
U
پیشنهاد قطعی
propositioning
U
گزاره پیشنهاد
counterbid
U
پیشنهاد متقابل
counter offer
U
پیشنهاد متقابل
propositions
U
گزاره پیشنهاد
acceptances
U
تصویب یک پیشنهاد
acceptance of offer
U
پذیرش پیشنهاد
bids
U
پیشنهاد حراج
bids
U
پیشنهاد خرید
bids
U
پیشنهاد دادن
bid
U
پیشنهاد خرید
bid
U
پیشنهاد حراج
overbid
U
پیشنهاد زیادتر
offeror
U
پیشنهاد دهنده
offerer
U
پیشنهاد دهنده
offer to purchase
U
پیشنهاد خرید
recommending
U
پیشنهاد کردن
offer curve
U
منحنی پیشنهاد
mover
U
پیشنهاد دهنده
bids
U
پیشنهاد مناقصه
bids
U
پیشنهاد کردن
bids
U
پیشنهاد مزایده
acceptance of offer
U
قبولی پیشنهاد
to make overtures
U
پیشنهاد کردن
projected
U
پیشنهاد پلان
projects
U
پیشنهاد کردن
tendering
U
پیشنهاد دادن
projects
U
پیشنهاد پلان
tenderest
U
پیشنهاد دادن
tendered
U
پیشنهاد دادن
tender
U
پیشنهاد دادن
suggestions
U
پیشنهاد القاء
suggestion
U
پیشنهاد القاء
advance
پیشنهاد کردن
offers
U
پیشنهاد کردن
advancing
پیشنهاد کردن
offered
U
پیشنهاد کردن
offer
U
پیشنهاد کردن
projected
U
پیشنهاد کردن
tendering form
U
ورقه پیشنهاد
bidders
U
پیشنهاد کننده
acceptance
U
تصویب یک پیشنهاد
bidder
U
پیشنهاد دهنده
peace offerings
U
پیشنهاد صلح
peace offering
U
پیشنهاد صلح
suggester
U
پیشنهاد دهنده
project
U
پیشنهاد کردن
bidder
U
پیشنهاد کننده
project
U
پیشنهاد پلان
bidders
U
پیشنهاد دهنده
tenderer
U
پیشنهاد دهنده
propounder
U
پیشنهاد دهنده
tendered
U
پیشنهاد ادای دین
ultimatum
U
اخرین پیشنهاد قطعی
ultimatums
U
اخرین پیشنهاد قطعی
bidden
U
خواندن پیشنهاد دادن
to pop the question
U
پیشنهاد عروسی کردن
bidder
U
پیشنهاد دهنده در حراج
to make a motion
U
پیشنهاد کردن بر ان شدن
proposal
U
پیشنهاد
[برنامه ای یا طرحی]
to hold out the olive branch
<idiom>
[پیشنهاد آشتی کردن]
ultimata
U
اخرین پیشنهاد قطعی
projected
U
طرح یا پیشنهاد کردن
project
U
طرح یا پیشنهاد کردن
proffers
U
تقدیم پیشنهاد کردن
projects
U
طرح یا پیشنهاد کردن
proffering
U
تقدیم پیشنهاد کردن
proffered
U
تقدیم پیشنهاد کردن
proffer
U
تقدیم پیشنهاد کردن
pull one's socks up
<idiom>
U
پیشنهاد عالی دادن
bidders
U
پیشنهاد دهنده در حراج
bidding
U
پیشنهاد مزایده کردن
request for proposal
U
تقاضا برای پیشنهاد
tenderest
U
تقدیم کردن پیشنهاد
tendered
U
پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
tender
U
تقدیم کردن پیشنهاد
tendering
U
پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
offer to purchase
U
پیشنهاد جهت خرید
tender
U
پیشنهاد ادای دین
tender
U
پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
tendering
U
پیشنهاد ادای دین
offer for sale
U
پیشنهاد جهت فروش
tendered
U
تقدیم کردن پیشنهاد
tendering
U
تقدیم کردن پیشنهاد
tenderest
U
پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
suggestions
U
افهار عقیده پیشنهاد
proforma
U
پیشنهاد فروش کالا
tenderest
U
پیشنهاد ادای دین
bid against
U
پیشنهاد بهتری دادن
My advice is ...
U
پیشنهاد من این است ...
consults
U
پیشنهاد خواستن از یک خبره
consulted
U
پیشنهاد خواستن از یک خبره
consult
U
پیشنهاد خواستن از یک خبره
Many explanations were proffered.
U
توضیحات بسیاری پیشنهاد شد.
suggestion
U
افهار عقیده پیشنهاد
recredential
U
نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
mover
U
پیشنهاد کننده تکان دهنده
put in
U
تقاضا کردن پیشنهاد دادن
bid
U
پیشنهاد کردن توپ زدن
propound
U
پیشنهاد کردن ارائه دادن
tenderer
U
پیشنهاد دهنده در مزایده یامناقصه
propounding
U
پیشنهاد کردن ارائه دادن
propone
U
پیشنهاد کردن ارائه دادن
propounds
U
پیشنهاد کردن ارائه دادن
moved
U
پیشنهاد کردن تغییر مکان
move
U
پیشنهاد کردن تغییر مکان
moves
U
پیشنهاد کردن تغییر مکان
Please consider my suggestion.
U
لطفا" به پیشنهاد من توجه کنید
hold forth
U
پیشنهاد کردن انتظار داشتن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com