Perdic | نامه را بلند بخوان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	Read out the letter. Read the letter aloud. U	نامه را بلند بخوان

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	worms U	چند بار بخوان یکبار بنویس
	worm U	چند بار بخوان یکبار بنویس
	wormed U	چند بار بخوان یکبار بنویس
	clackvalve U	دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
	tout U	بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
	touting U	بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
	touted U	بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
	touts U	بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
	post script U	مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
	letter of intent U	تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
	pourparler U	جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
	pourparley U	جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
	cryptoparts U	بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
	dirndl U	نوعی دامن بلند با کمر بلند
	libel U	هجو نامه یا توهین نامه افترا
	libeled U	هجو نامه یا توهین نامه افترا
	libeling U	هجو نامه یا توهین نامه افترا
	libels U	هجو نامه یا توهین نامه افترا
	libelling U	هجو نامه یا توهین نامه افترا
	libelled U	هجو نامه یا توهین نامه افترا
	written agreement U	موافقت نامه پیمان نامه
	certificates U	رضایت نامه شهادت نامه
	credential U	گواهی نامه اعتبار نامه
	certificate U	رضایت نامه شهادت نامه
	affidavits U	شهادت نامه قسم نامه
	to a. letter U	روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
	testacy U	دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
	monofilament U	الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
	shaggy ugs U	فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
	recredential U	نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
	longs U	بلند
	forte U	بلند
	highfalutin U	بلند
	rumbustious U	بلند
	vociferous U	بلند
	fortes U	بلند
	eminent U	بلند
	long- U	بلند
	loudly U	بلند
	longed U	بلند
	towering U	بلند
	loud speaker U	بلند گو
	pointers U	خط کش بلند
	taller U	بلند
	eton collan U	بلند
	upland U	بلند
	uplands U	بلند
	amplifiers U	بلند گو
	amplifier U	بلند گو
	longer U	بلند
	high grown U	بلند قد
	pointer U	خط کش بلند
	mouth filling U	بلند
	long U	بلند
	aloud U	بلند
	megaphone U	بلند گو
	willowy U	بلند
	talll U	قد بلند
	tall U	قد بلند
	high U	بلند
	skyscrapers U	بلند
	taller U	قد بلند
	skyscraper U	بلند
	longest U	بلند
	loftily U	بلند
	loudspeaker U	بلند گو
	grandiose U	بلند
	soaring U	بلند
	high (1 9 to 36) U	بلند
	tallest U	بلند
	talll U	بلند
	tallest U	قد بلند
	megaphones U	بلند گو
	tall U	بلند
	highs U	بلند
	lengthwise U	بلند
	legged U	پا بلند
	highest U	بلند
	epistles U	نامه
	correspoundence U	نامه ها
	letters U	نامه
	letter U	نامه
	post boy U	نامه بر
	breve U	نامه
	carrier U	نامه بر
	carriers U	نامه بر
	manifests U	نامه
	manifesting U	نامه
	manifest U	نامه
	epistle U	نامه
	manifested U	نامه
	long thrust U	سخمه بلند
	lop sided U	کوتاه و بلند
	long haul U	خط سیر بلند
	soars U	بلند پروازکردن
	erect U	بلند کردن
	uprear U	بلند شدن
	ambitious U	بلند پرواز
	louden U	بلند شدن
	long term U	بلند مدت
	long splice U	پیوند بلند
	screeches U	صدای بلند
	long robe U	ردای بلند
	screeched U	صدای بلند
	long burst U	رگبار بلند
	screech U	صدای بلند
	erects U	بلند کردن
	erecting U	بلند کردن
	soar U	بلند پروازکردن
	lifter U	بلند کننده
	soared U	بلند پروازکردن
	erected U	بلند کردن
	long run U	بلند مدت
	famous U	بلند اوازه
	to kick up U	با پا بلند کردن
	throw up U	بلند کردن
	talll U	بلند بالا
	Catholic U	بلند نظر
	Catholics U	بلند نظر
	tallish U	نسبتا بلند
	mitt U	دستکش بلند
	mitts U	دستکش بلند
	to read out U	بلند خواندن
	to throw up U	بلند کردن
	tor U	صخره بلند
	low-rise U	نه بسیار بلند
	high-rise U	ساختمان بلند
	big-hearted U	نظر بلند
	belly laughs U	خندهی بلند
	belly laugh U	خندهی بلند
	walk off with U	بلند کردن
	vociferant U	با صدای بلند
	upraise U	بلند کردن
	shandies U	بلند رویایی
	shandy U	بلند رویایی
	gaff U	خنده بلند
	plyanthus U	پامچال بلند
	oxlip U	پامچال بلند
	outdoor antenna U	انتن بلند
	moppy U	کلفت بلند
	magnaimous U	بلند نطر
	loudmouthed U	بلند اواز
	loudish U	اندکی بلند
	prolong blast U	سوت بلند
	quick time U	سر قدم بلند
	raised kerb U	جدول بلند
	exalted U	بلند مرتبه
	supereminent U	بسیار بلند
	slender U	بلند وباریک
	slam bang U	با سر وصدای بلند
	slab sided U	بلند ولاغر
	shandygaff U	بلند رویایی
	row de dow U	صدای بلند
	raised kerb U	لبه بلند
	loudish U	کمی بلند
	upland U	زمین بلند
	ambitions U	بلند همتی
	ambitions U	بلند پروازی
	promontories U	دماغه بلند
	promontory U	دماغه بلند
	hoist U	بلند کردن
	hoisted U	بلند کردن
	hoists U	بلند کردن
	ambition U	بلند پروازی
	ambition U	بلند همتی
	tossing U	ضربه بلند
	uplands U	زمین بلند
	tore U	علف بلند
	elevated ground U	زمین بلند
	downland U	چراگاه بلند
	elevated U	بلند مرتبه
	forte U	موسیقی بلند
	fortes U	موسیقی بلند
	toss U	ضربه بلند
	tossed U	ضربه بلند
	tosses U	ضربه بلند
	coamings U	لبه بلند
	clarion U	شیپور بلند
	liberal U	نظر بلند
	gauntlets U	دستکش بلند
	gauntlet U	دستکش بلند
	riser U	بلند شونده
	roughest U	پست و بلند
	rough U	پست و بلند
	heaved U	بلند کردن
	heave U	بلند کردن
	magnanimity U	بلند همتی
	lofty U	بلند پایه
	liberals U	نظر بلند
	alp U	کوه بلند
	alp U	قله بلند
	chivalric U	بلند همت
	capote U	شنل بلند
	heists U	بلند کردن
	boisterous laughter U	خنده بلند
	blast furnace coke U	کک کوره بلند
	bigmouthed U	صدا بلند
	banquette U	زمین بلند
	aquacade U	فوارهء بلند
	anchor at short stay U	لنگر بلند