Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sway bar
U
میله فلزی وصل به محوربرای جلوگیری از نوسان پیچها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
armature
U
میله فلزی
metal rod
میله فلزی
bed plate
U
صفحه فلزی که در کف ابگیرنصب میشود تا از فرسایش جلوگیری کند
bits
U
میله فلزی داخل دهان اسب
bit
U
میله فلزی داخل دهان اسب
arch-bar
U
[میله ی فلزی زیر قوس آجری]
chimney-crane
U
[میله فلزی برای آویزان کردن غذا]
traveler
U
میله فلزی عقب قایق با حلقه برای وصل کردن طناب بادبان
cheese head
U
سر عدسی در پیچها
croquet
U
بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
ball bearings
U
چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearing
U
چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
transitory shelter
U
پناهگاه یا سنگر پیش ساخته فلزی سرپناه فلزی
voltage swing
U
نوسان فشار الکتریکی نوسان ولتاژ
oscilloscope
U
نوسان بین نوسان نما
oscillograph
U
نوسان سنج نوسان نگار
vibrometer
U
نوسان نگار نوسان سنج
vibrograph
U
نوسان نگار نوسان سنج
oscillogram
U
نوسان سنج نوسان نگار
tenpin
U
میله بطری شکل مخصوص بازی 01 میله بولینگ
double wood
U
ماندن یک میله بولینگ پشت میله دیگر
birdcages
U
چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcage
U
چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
feint
U
حرکت از میله بالا به میله پایین
feinted
U
حرکت از میله بالا به میله پایین
feints
U
حرکت از میله بالا به میله پایین
feinting
U
حرکت از میله بالا به میله پایین
shafts
U
میله ستون میله چاه
shaft
U
میله ستون میله چاه
BNC connector
U
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
plates
U
: روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plate
U
: روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
standards
U
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standard
U
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
yo-yos
U
در نوسان
undulation
U
نوسان
lurch
U
نوسان
to-ing and fro-ing
U
نوسان
swings
U
نوسان
see-saws
U
نوسان
see-sawing
U
نوسان
see-saw
U
نوسان
libration
U
نوسان
see-sawed
U
نوسان
lurched
U
نوسان
lurches
U
نوسان
lurching
U
نوسان
fluctuate
U
نوسان
yo-yo
U
در نوسان
oscillatory motion
U
نوسان
fluctuated
U
نوسان
fluctuates
U
نوسان
fluctuation
U
نوسان
vibration
U
نوسان
dead beat
U
بی نوسان
oscillations
U
نوسان
oscillation
U
نوسان
sway
U
نوسان
pulsation
U
نوسان
sways
U
نوسان
ascillation
U
نوسان
head nystagmus
U
نوسان سر
swayed
U
نوسان
vibrancy
U
نوسان
swing
U
نوسان
vibrometer
U
نوسان سنج
swing
U
تاب نوسان
swing
U
نوسان کردن
sides way
U
نوسان عرضی
oscillates
U
نوسان کردن
oscillated
U
نوسان کردن
swingy
U
نوسان دار
self excited/induced vibration
U
نوسان خودالقایی
intermediate oscillation
U
نوسان میانی
swivelling feature
U
قابلیت نوسان
swings
U
تاب نوسان
swings
U
نوسان کردن
vibrograph
U
نوسان نگار
reciprocate
U
نوسان کردن
back swing
U
نوسان به عقب
barkhausen oscillation
U
نوسان بارکهاوزن
vibrators
U
وسیله نوسان
scope
U
نوسان نما
swivelling
U
نوسان دار
whirling mode
U
نوسان شفت
fading
U
نوسان صدا
oscilloscope
U
نوسان نما
swayer
U
نوسان دار
oscilloscope
U
نوسان نگار
line voltage variation
U
نوسان شبکه
swing bridge
U
پل نوسان دار
reciprocates
U
نوسان کردن
reciprocated
U
نوسان کردن
stable oscillation
U
نوسان پایدار
oscillate
U
نوسان کردن
vibrator
U
وسیله نوسان
wavers
U
نوسان کردن
wavering
U
نوسان کردن
vacillant
U
نوسان کننده
aperiodic phenomenon
U
پدیده بی نوسان
hunting
U
نوسان سرعت
oscillation
U
نوسان سازی
bulid up
U
نوسان کردن
oscillations
U
نوسان سازی
periodic fluctuation
U
نوسان دورهای
undulated
U
نوسان داشتن
amplitude of oscillation
U
دامنه نوسان
undulate
U
نوسان داشتن
librate
U
نوسان کردن
boom swing
U
حیطه نوسان
total amplitude of oscillation
U
دامنه کل نوسان
amplitude
U
میدان نوسان
shake
U
لرزش نوسان
vibratility
U
لرزه نوسان
shakes
U
لرزش نوسان
wavered
U
نوسان کردن
generation of oscillations
U
تولید نوسان
vibrograph
U
رسام نوسان
pendulum
U
پاندول نوسان
waver
U
نوسان کردن
vibrational
U
لرزه نوسان
vibration excitation
U
تحریک نوسان
vibration damping
U
میرایی نوسان
buffs
U
نوسان کردن
buff
U
نوسان کردن
vibration damper
U
میراکننده نوسان
goniometer
U
نوسان سنج
vary
U
نوسان کردن
varies
U
نوسان کردن
pendulums
U
پاندول نوسان
shaking
U
لرزش نوسان
torsional vibration
U
نوسان پیچشی
swivels
U
نوسان کردن
swivelled
U
نوسان کردن
swivel
U
نوسان کردن
swinger
U
نوسان دار
oscillating circuit
U
مدار نوسان
oscillator
U
نوسان کننده
oscillator
U
نوسان ساز
free oscillation
U
نوسان ازاد
undulates
U
نوسان داشتن
frequency of oscillations
U
فرکانس نوسان
vibration
U
لرزه نوسان
fluctuate
U
نوسان داشتن
fluctuation of load
U
نوسان بار
modulation
U
نوسان صدا
damped oscillation
U
نوسان میرا
natural vibration
U
نوسان طبیعی
natural vibration
U
نوسان ازاد
damped osillation
U
نوسان میرا
load variation
U
نوسان بار
modulation
U
نوسان فرکانس
multivibrator
U
نوسان ساز
floating axle
U
محور نوسان
swingers
U
نوسان دار
fluctuates
U
نوسان داشتن
fluctuated
U
نوسان داشتن
line voltage variation
U
نوسان ولتاژ
oscillogram
U
نوسان نگاره
light fluctuation
U
نوسان روشنایی
economic fluctuation
U
نوسان اقتصادی
vacillation
U
اونگ نوسان
oscillography
U
نوسان نگاری
see-sawed
U
نوسان کردن
oscillometry
U
نوسان سنجی
see-saws
U
نوسان کردن
electron vibrations
U
نوسان الکترونها
oscillograph
U
نوسان نگار
downward swing
U
نوسان رو به پایین
light fluctuation
U
نوسان نور
quenching frequency
U
فرکانس نوسان
oscilloscope
U
نوسان سنج
see-sawing
U
نوسان کردن
oscillogram
U
نوسان نگاشت
oscillograph
U
نوسان نما
see-saw
U
نوسان کردن
oscillometer
U
نوسان سنج
bimetallic
U
دو فلزی
metallic
U
فلزی
cladding
U
اب فلزی
monometallism
U
یک فلزی
metal rule
U
خط کش فلزی
metalloid
U
فلزی
tilting screen
U
صفحه نوسان کننده
downswing
U
نوسان بطرف پایین
astable noltivibrator
U
نوسان ساز ناپایا
variations
U
نوسان متناوب پراکندگی
variation
U
نوسان متناوب پراکندگی
body sway test
U
ازمون نوسان بدن
crystal oscillator
U
نوسان ساز کریستالی
bistable multivibrator
U
نوسان ساز دوپایا
magnetic variation
U
تغییر یا نوسان مغناطیسی
sway
U
در نوسان بودن تاب
tilted
U
نوسان کردن کجی
jib
U
نوسان کردن واخوردن
jibbed
U
نوسان کردن واخوردن
jibbing
U
نوسان کردن واخوردن
jibs
U
نوسان کردن واخوردن
mains voltage variation
U
نوسان ولتاژ شبکه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com